• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

دین عصر ظهور

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



از عوامل اختلافات و نزاع‌های بشری، پراکندگی ادیان و دوری از باطن و عمق دین و مذهب است.



بی گمان حضرت مهدی (علیه السلام)، می‌آید، تا با بیدار کردن فطرت‌های خفته، زمینه را برای یکتاپرستی همگان که همانا هدف آفرینش بوده است، فراهم کند. او نه فقط هرگز برای پذیرش باور یکتاپرستی کسی را تحت فشار و اجبار قرار نخوهد داد، بلکه با فراهم کردن بسترهای لازم برای پذیرش این امانت الهی، شهد شیرین خداپرستی را بین همۀ انسان‌ها عادلانه تقسیم خواهد نمود.
وی با ایجاد شرایط مناسب و از بین بردن موانع، همگان را به اندیشیدن در نشانه‌های الهی واخواهد داشت. و حاصل این اندیشیدن به مبدا و معاد، ارمغانی جز پرستش حقیقی خداوند (سبحانه و تعالی) نخواهد داشت.
روشن است که با فراهم شدن تمام شرایط و رفع تمام موانع، آن کسی که سر تسلیم برابر حقیقت فرود نیاورد، کسی نیست مگر انسانی گستاخ و طغیانگر که با تمام قامت برابر حق به مقابله ایستاده است و بدون شک در چنان شرایطی، آن امام همام او را برنخواهد تابید؛ از این رو است که روایات فراوانی یگانه دین مورد پذیرش در عصر ظهور را، همانا دین اسلام دانسته، می‌گوید در عصر ظهور، ندای توحید در سراسر گیتی حکم فرما خواهد شد. امام حسین (علیه‌السّلام) در وصف حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) می‌فرماید:
خداوند، به وسیلۀ او دین حق را بر تمام ادیان ظهور می‌بخشد؛ اگر چه مشرکان آن را نپسندند. «... و یظهر به دین الحق علی الدین کله و لو کره المشرکون»
امام صادق (علیه‌السّلام) نیز فرمود:
در آن هنگام که قائم قیام کند، هیچ سرزمینی باقی نخواهد ماند، مگر این که شهادت به توحید و نبوت در آن ندا داده خواهد شد. «اذا قام القائم علیه‌السّلام لا یبقی ارض الا نودی فیها بشهادة ان لا اله الا الله و ان محمدا رسول الله»


از ظاهر برخی روایت‌ها این انگاره حاصل می‌شود که آن حضرت، آیین و روش جدیدی خواهد آورد. و این پرسش پیش می‌آید که با توجه به این که قرآن کریم کتاب جاودان الهی است و اسلام آیین ابدی، چگونه امام مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) آیینی جدید و کتابی تازه برای بشریت به ارمغان می‌آورد؟
پاسخ این که او تحکیم بخش دین اسلام و گسترندۀ قانون قرآن در سراسر گیتی است؛ پس ناگزیر باید اسلام و آموزه‌های قرآن را به اجتماعات بشری عرضه کند و مردمان را به پذیرش و باور اصول و فروع آن فراخواند. آیین نو و کتاب جدید (دستور العمل) و برنامه و راه و روش تازه و دیگر تعبیرهایی از این دست که در احادیث رسیده،
[۷] اربلی، ابن ابی الفتح، کشف الغمة، ج۲، ص۴۶۵.
برای تبیین مسائلی است:
۱. در گذشته بنا به عللی احکام و معارف فراوانی از مجموعۀ فرهنگ اسلام، تبیین نگشته یا متناسب با سطح فرهنگ و فکر اجتماع گذشته نبوده است یا زمینۀ عملی آن‌ها وجود نداشته است. بازگویی چنین معارف و مسائلی، بی گمان برای جامعه اسلامی ناشناخته خواهد بود.
چون امام مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) این آموزه‌ها را از ظاهر و باطن قرآن کریم استنباط می‌کرده و به مردم می‌آموزد، برای آنان تازگی دارد و آیین نو و کتاب جدید انگاشته می‌شود.
۲. معارف و احکامی از قرآن کریم و اسلام فراموش شده و از یادها رفته است؛ به گونه‌ای که در جامعه اسلامی ناآشنا و برای مسلمانان ناشناخته است. طرح این مسائل نیز کتاب و آیین نو پنداشته می‌شود.
۳. اصول و احکام فراوانی دچار تحریف و دگرگونی معنوی یا موضعی گشته است و امام (علیه‌السّلام) آن‌ها را-چنان که در اسلام اصیل بوده است- دیگرباره مطرح می‌سازد و تحریف و انحراف‌های روی داده را روشن می‌کند و مفهوم حکم یا جایگاه آن را مشخص می‌سازد. این، با طرز تلقی و برداشت عمومی مردم و برخی از علما سازگاری ندارد؛ از این رو برنامه جدید و راه و روش تازه حساب می‌شود.


بنابراین بیشترین مسائلی را که امام بدان توجه خواهد کرد و برای جامعه اسلامی تازه و جدید جلوه می‌کند و ناشناخته و ناآشنا می‌نماید، مسائل مربوط به عدالت اجتماعی و امور مالی و معیشتی است؛ یعنی، موضوعی که انسان سخت به آن نیازمند بوده و بدان نرسیده است.
همین امر نیز مشکل نابسامانی اصلی زندگی بشر امروز را تشکیل می‌دهد و اجرای آن (برقراری عدل و دادگری در سراسر گیتی) از اقدام‌های اصلی امام مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) خواهد بود.
برای مثال امام موعود (عجل الله تعالی فرجه الشریف) به موضوع مساوات اسلامی شکل قانونی و الزامی می‌دهد؛ چنان که اسحاق بن عمار می‌گوید: نزد امام صادق (علیه‌السّلام) بودم. آن حضرت از تساوی مردم با یکدیگر و حقی که هرکس بر دیگران دارد، سخن گفت. من سخت در شگفت شدم. فرمود:
این، هنگام رستاخیز قائم ما است که در آن روزگار، واجب همگانی است که به یکدیگر وسایل رسانند و نیرو بخشند. «انما ذلک اذا قام قائمنا وجب علیهم ان یجهزوا اخوانهم و ان یقووهم»
این موضوع، در بسیاری دیگر از آموزه‌های اسلامی آمده است؛ ولی به نام احادیث اخلاقی کنار گذاشته شده و در فقه مطرح نگشته و در برنامه‌های الزامی حکومت‌ها و اجتماعات اسلامی به صورت اصل و قانون تثبیت نشده است! روشن است که چون این آموزه‌ها عملی شود، به صورت احکامی جدید جلوه می‌کند و...
امام مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) از طواف مستحب با وجود کثرت طواف واجب، منع می‌کند،مساجد و معابد مجلل و تزیین یافته شهرها و آبادی‌ها را خراب می‌کند و همه زواید و تشریفات و کاشی کاری‌ها و گنبدها و گلدسته‌ها و زیورهای آن‌ها را می‌پیراید و بودجه آن‌ها را برای رفاه حال انسان‌ها صرف می‌کند. مساجد و معابد را ساده و بی آرایش و بی آلایش می‌سازد و..
امام مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) سود در مبادلات بازرگانی و دادوستدها را برمی دارد و مردمان را مامور می‌کند که هر کس به صورت خدمتگزاری نسبت به جامعه کار کند و در برابر کالای عرضه شده سودی نگیرد. و خود نیازهای خود را همین سان از دیگران تامین می‌کند. . (بنابراین سازوکار اقتصادی در آن زمان به طور کامل با پیش از آن متفاوت خواهد بود.)
امام مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) بر بیشتر تفسیر و تاویل‌هایی که در قرآن کریم و احادیث پیامبر اکرم (صلی الله علیه و اله و سلم) و امامان معصوم (علیهم‌السّلام) صورت گرفته است، خط بطلان می‌کشد و آرا و اندیشه‌ها را پیرو قرآن می‌سازد و در چارچوب‌های قرآنی می‌آورد.
و بدینسان امام، مسائل و معارف و احکام جدیدی را مطرح می‌کند که برای مردم ناشناخته است و آن‌ها را آیین جدید و کتاب تازه می‌انگارند و گه گاه با امام بر سر این مسائل درگیر نیز می‌شوند، و در این صورت جنگ با خودی و جامعۀ اسلامی رخ می‌دهد.
[۱۷] حکیمی، محمد، عصر زندگی، ص۱۷۵-۱۷۹.



فرازهایی از دعای ندبه از این چگونگی، پرده برداشته، می‌گوید:
کجا است آن کسی که برای تجدید و زنده کردن فرایض و سنن (آیین اسلام که محو و فراموش شده) ذخیره شده است؟ کجا است آن کسی که برای برگرداندن (حقایق) ملت و شریعت ( دین مقدس اسلام) برگزیده شده است؟ کجا است آن که برای زنده کردن کتاب آسمانی قرآن و حدودش مورد امید و آرزوست؟ کجا است زنده کننده نشانه‌های دین و اهل آن؟. ... «این المدخر لتجدید الفرائض و السنن، این المتخیر لاعادة الملة و الشریعة، این المؤمل لاحیاء الکتاب و حدوده، این محیی معالم الدین و اهله...»


۱. شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج۱، ص۳۱۷، ح۳.    
۲. تفسیر عیاشی، محمدبن مسعود، ج۱، ص۱۸۳، ۸۱.    
۳. صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج۱، ص۲۵۴، ح۴.    
۴. نعمانی، محمدبن ابراهیم، الغیبة، ص۳۲۲، ح۵.    
۵. نعمانی، محمدبن ابراهیم، الغیبة، ص۳۲۰، ح۱.    
۶. شیخ مفید، الارشاد، ج۲، ص۳۸۴.    
۷. اربلی، ابن ابی الفتح، کشف الغمة، ج۲، ص۴۶۵.
۸. شیخ حر عاملی، وسائل الشیعة، ج۸، ص۴۱۵.    
۹. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۴، ص۴۲۷.    
۱۰. شیخ صدوق، من لایحضره الفقیه، ج۲، ص۵۲۵.    
۱۱. شیخ طوسی، کتاب الغیبة، ص۲۰۶، ح۱۷۵.    
۱۲. فتال نیشابوری، محمدبن احمد، روضة الواعظین، ص۲۶۴.    
۱۳. قطب راوندی، ابن هبة الله، الخرائج و الجرائح، ج۱، ص۴۵۳، ح۳۹.    
۱۴. شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ج۳، ص۳۱۳.    
۱۵. شیخ طوسی، التهذیب، ج۷، ص۱۷۸.    
۱۶. سید رضی، نهج‌البلاغه، خطبه ۱۳۸.    
۱۷. حکیمی، محمد، عصر زندگی، ص۱۷۵-۱۷۹.
۱۸. سید بن طاوس، اقبال الاعمال، ص۵۰۴.    



فرهنگنامه مهدویت، اسم نویسنده، ص۲۳۲، برگرفته از مقاله «دین عصر ظهور».    



جعبه ابزار