دین سالاری
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
از دیدگاه قرآنی هیچ کس بر
انسان ولایت و حاکمیت ندارد.
خداوند انسان را آزاد آفریده است و او نباید به بندگی آفریدگان تن دهد.
زمامداری
جامعه انسانی، امری فرعی و تبعی از ناحیه خداوند است و وظیفه زمامدار، تحقق ارزشها و قوانین الهی است.
بدین روی، جامعهای که در حاکمیت
قوانین الهی به سر نبرد، جامعه طاغوتی است.
اسلام برای جامعه اسلامی ویژگیهایی را لازم میشمارد که جز از گذر
حکومت اسلامی پدید نمیآیند. جامعه اسلامی، آزاد و مستقل است و شهروندان آن میباید دارای
عزت نفس باشند و احساس خواری و سرشکستگی نکنند و نباید کافران بر آنان
استیلا یابند.
برای ضرورت وجود حکومت اسلامی، دلایلی بسیار آوردهاند و از آن جمله است اینکه تنها از گذر حکومت اسلامی میتوان مسلمانان را به
وحدت رساند و
احکام اجتماعی اسلام را اجرا کرد و فرائضی همچون جهاد و
امر به معروف و نهی از منکر را برپا داشت.
تشکیل حکومت سیاسی از آغاز محل توجه مسلمانان بود و
پیامبر اسلام صلیاللهعلیهوآلهوسلّم چون به
مدینه آمد، بی درنگ حکومتی برای مسلمانان بنیان نهاد و برای روزگار پس از خویش نیز- به فرمان خدا- حکومت
امامان معصوم علیهالسّلام را مطرح ساخت؛ اما ماجرای
سقیفه پیش آمد و حکومتی دیگر را پی ریخت و مسلمانان را از حکومت آرمانی پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلّم محروم ساخت.
انسان بهحسب طبیعت خود موجودی مدنی و اجتماعی است و معاش زندگی او در تعامل و تبادل با انسانهای دیگر امکانپذیر است. ازاینجهت در این تحول نیاز به قانونی دارد تا هرجومرج پیش نیاید؛ زیرا هر انسانی به دنبال منافع و شهوات خود است و این سبب ظلم و تعدی بر حقوق دیگران میشود. این قانون باید قانون کلی و قابلاجرا باشد و کسی آن را وضع کند که همه افراد از آن اطاعت کنند و مستحق اطاعت باشد، این قانون، دین مقدس است. به اعتقاد
امام خمینی انسان برای رسیدن به سعادت دنیوی و اخروی نیازمند به قوانینی است که او را به این هدف برساند که همان دین الهی میباشد.
برایناساس دین تامینکننده نیازهای بشری است و جایگزینی هم ندارد امروز این حقیقت آشکار شده که پیشرفت علم و تمدن نیاز بشر را از دین برطرف نمیکند و بشر به لحاظ فردی و اجتماعی نیازمند دین است.
به اعتقاد امام خمینی از منظر جهانبینی توحیدی، پیدایش انسان با دینورزی همراه است و اصولاً دین در
فطرت آدمی ریشه دارد.
و ازآنجاکه انسان دارای درجات و مراتبی است که از عالم طبیعت تا اتصال به عالم الوهیت امتداد دارد، قانونگذار باید کسی باشد که به این درجات وجودی مطلع باشد و بتواند برای همه این درجات وجودی انسان قانون وضع کند.
همچنین قانونگذار دینی باید از محدودیتهای بشری و طلب و نفع و شهوتها برکنار باشد و حق خالقیت و مالکیت بر بندگان داشته باشد تا بهحکم عقل قانون او نافذ و واجبالاطاعه باشد.
امام خمینی دین را مجموعه قوانین و دستورهایی میداند که خداوند تشریع کرده است تا راههای
هدایت را به انسان بفهماند و آنها را تحت نظم و انتظام درآورد. این دستورها برای آسایش و سعادت انسان است و وظیفه انسانسازی و پرورش انسان در همه ابعاد وجودی را برعهده دارد. بر خلاف ادیان غیرتوحیدی که تمام تلاششان حفظ نظم دنیوی بشر است و به جهات معنوی کاری ندارند.
سرانجام،
امام علی علیهالسّلام و فرزندش
امام حسن علیهالسّلام برای مدتی اندک حکومت را در دست گرفتند؛ اما به دلیل توطئهها و دسیسههای دشمنان و ناآگاهی مسلمانان فرصت نیافتند حکومت را به جای راستین خویش بازآورند. از آن پس خلافت اسلامی به قالب
سلطنت درآمد و سلسلههای اموی و عباسی- که حکومت را وسیلهای برای منافع و مصالح خویش میدانستند- قرنها بر مسلمانان استیلا یافتند. این ماجرا همچنان ادامه یافت تا سرانجام حکومتی اسلامی به دست
امام خمینی در
ایران بنیان نهاده شد. امام خمینی اسلام را به عرصه حاکمیت بازگردانید و زمینه جهانی سازی حاکمیت دین را فراهم ساخت.
شیعه معتقد است که سرانجام، حکومت
جهان به دست امام
معصوم علیهالسّلام خواهد افتاد؛ امامی که هم اکنون غایب است.
•
فرهنگ شیعه، ج۱، ص۲۵۲، برگرفته از مقاله«دین سالاری». •
دانشنامه امام خمینی ، تهران،
موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی ، ۱۴۰۰ شمسی.