• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

دُعاء (مفردات‌نهج‌البلاغه)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف





دُعاء (به ضم دال) از واژگان نهج البلاغه به معنای خواندن، حاجت خواستن و مدد طلبيدن است.
گاهى مطلق خواندن از آن مراد است.
در «نهج‌البلاغه» در اين دو مورد به كار رفته است
از مشتقات این واژه در نهج البلاغه استفاده شده، به صورت:
اِدِعّاء (به کسر همزه و دال) مدّعى شدن به چيزى و گفتن كه آن براى من است خواه حق باشد يا باطل.
دَعىّ (به فتح دال) به معنای پسر خوانده و آن كه به كسى به دروغ نسبت داده شود.
تَداعَی (به فتح تاء و دال و عین) گاه به معنى سقوط، انهدام و نظير آن می‌آيد.
امام علی (علیه‌السّلام) در مقام موعظه، در پاسخ به زبیر به خاطر پیمان شکنی و نیز در نکوهش بر برخی از یارانش از این واژه استفاده کرده است.



دُعاء به معنای خواندن، حاجت خواستن و مدد طلبيدن است.
گاهى مطلق خواندن از آن مراد است. اِدِعّاء مدّعى شدن به چيزى و گفتن كه آن براى من است خواه حق باشد يا باطل: «ادَّعَى كذا: زعم انهُ‌ لهُ‌ حَقّاً او باطلاً.»
دَعىّ به معنای پسر خوانده و آن كه به كسى به دروغ نسبت داده شود (حرامزاده) و تَداعَى نیز گاه به معنى سقوط، انهدام و نظير آن آيد:
تَدَاعَى الجدرانُ‌: انقضَّت و تهَادَمَت... بلِيت و تصدّعت.


برخی از مواردی که در «نهج‌البلاغه» به کار رفته است، به شرح ذیل می‌باشد:

۲.۱ - ادَّعَى - خطبه ۸ (درباره زبیر)

زبير مى‌گفت من به آن حضرت در ظاهر بيعت كرده‌ام نه با قلبم، امام (علیه‌السّلام) فرمود:
«يَزْعُمُ أَنَّهُ قَدْ بَايَعَ بِيَدِهِ وَ لَمْ يُبايعْ بِقَلْبِهِ فَقَدْ أَقَرَّ بِالبَيْعَةِ وَ ادَّعَى الوَليجَةَ فَلْيَأْتِ عَلَيْها بِأَمْر يُعْرَفُ وَ إِلاّ فَلْيَدخُلْ فيما خَرَجَ مِنْهُ.»
«زبير مى‌گويد كه با دست بيعت كردم نه با قلب، پس به بيعت اقرار كرده و ادّعاى امر باطنى نموده است. به اين ادّعا دليل قانع كننده بياورد و يا داخل شود به بيعتى كه از آن خارج شده است.»

۲.۲ - الاْدْعِياءَ - خطبه ۱۹۲ (موعظه)

آن حضرت در مقام موعظه فرموده:
«وَ لا تُطيعوا الاْدْعِياءَ الَّذينَ شَرِبْتُمْ بِصَفْوِكُمْ كَدَرَهُمْ وَ خَلَطْتُمْ بِصِحَّتِكُمْ مَرَضَهُمْ وَ أَدْخَلْتُمْ في حَقِّكُمْ باطِلَهُمْ.»
یعنى «از ناپاكان كه در صورت پاكانند اطاعت نكنيد، آن‌هایی كه آب خالص خويش را با آب آلوده آن‌ها خورده‌ايد و سلامت خود را به مرض آن‌ها مخلوط نموده و حق خود را در باطل آن‌ها داخل كرده‌ايد.» (قاصعه)
محمد عبده گويد: منظور از «ادعياء» انسان‌هاى پستند كه به نجباء نسبت داده مى‌شوند و يا اشرارند كه به نيكان نسبت داده مى‌شوند.
چه ترسيم عجيبى و چه كلام لطيفى.


۲.۳ - الْمتَداعِيَةُ - خطبه ۶۸ (ملامت یاران)

امام (علیه‌السّلام) به ياران فرموده:
«كَمْ أُداريكُمْ كَما تُدارَى الْبِكارُ الْعَمِدَةُ وَ الثِّيابُ الْمتَداعِيَةُ كُلَّما حيصَتْ مِنْ جانِب تَهَتَّكَتْ مِنْ آخَرَ.»
«چقدر مدارا كنم با شما چنان كه مدارا مى‌شود با شتر جوانى كه درون كوهانش زخمى است و مانند لباس‌هاى مندرس و كهنه كه هر وقت از جانبى دوخته شود از جانب ديگر پاره مى‌گردد.»


از این ماده در «نهج البلاغه» مواردی زیاد به كار رفته است.


۱. قرشی بنایی، علی‌اکبر، مفردات نهج البلاغه، ج۱، ص۳۸۶.    
۲. طریحی نجفی، فخرالدین، مجمع البحرین، ت الحسینی، ج۱، ص۱۳۸.    
۳. شرتونی، سعید، اقرب الموارد، ج۲، ص۲۰۹.    
۴. شرتونی، سعید، اقرب الموارد، ج۲، ص۲۱۰.    
۵. شرتونی، سعید، اقرب الموارد، ج۲، ص۲۰۹.    
۶. سید رضی، محمد، نهج البلاغه، ت الحسون، ص۵۳، خطبه ۸.    
۷. عبده، محمد، نهج البلاغه، ط مطبعة الإستقامة، ج۱، ص۳۸، خطبه ۸.    
۸. صالح، صبحی، نهج البلاغه، ص۵۴، خطبه ۸.    
۹. مکارم شیرازی، ناصر، نهج البلاغه با ترجمه فارسی روان، ص۴۷، خطبه ۸.    
۱۰. بحرانی، ابن میثم، ترجمه شرح نهج البلاغه، ج۱، ص۵۶۳.    
۱۱. بحرانی، ابن میثم، ترجمه شرح نهج البلاغه، ج۱، ص۵۶۳-۵۶۴.    
۱۲. مکارم شیرازی، ناصر، پیام امام امیرالمومنین، ج۱، ص۴۷۰-۴۷۲.    
۱۳. هاشمی خویی، حبیب‌الله، منهاج البراعة فی شرح نهج البلاغه، ج۳، ص۱۵۴-۱۵۸.    
۱۴. ابن ابی‌الحدید، عبدالحمید، شرح نهج البلاغه، ج۱، ص۲۳۰-۲۳۶.    
۱۵. سید رضی، محمد، نهج البلاغه، ت الحسون، ص۴۵۶، خطبه ۱۹۲.    
۱۶. عبده، محمد، نهج البلاغه، ط مطبعة الإستقامة، ج۲، ص۱۶۶-۱۶۷، خطبه ۱۸۷.    
۱۷. صالح، صبحی، نهج البلاغه، ص۲۹۰، خطبه ۱۹۱.    
۱۸. مکارم شیرازی، ناصر، نهج البلاغه با ترجمه فارسی روان، ص۴۵۱، خطبه ۱۹۲.    
۱۹. بحرانی، ابن میثم، ترجمه شرح نهج البلاغه، ج۴، ص۴۱۹-۴۲۰.    
۲۰. بحرانی، ابن میثم، ترجمه شرح نهج البلاغه، ج۴، ص۴۴۷-۴۵۱.    
۲۱. مکارم شیرازی، ناصر، پیام امام امیرالمومنین، ج۷، ص۳۹۴.    
۲۲. هاشمی خویی، حبیب‌الله، منهاج البراعة فی شرح نهج البلاغه، ج۱۱، ص۳۱۰-۳۱۱.    
۲۳. ابن ابی‌الحدید، عبدالحمید، شرح نهج البلاغه، ج۱۳، ص۱۵۰.    
۲۴. عبده، محمد، نهج البلاغه، ط مطبعة الإستقامة، ج۲، ص۱۶۷، خطبه۱۸۷.    
۲۵. سید رضی، محمد، نهج البلاغه، ت الحسون، ص۱۲۸، خطبه ۶۸.    
۲۶. عبده، محمد، نهج البلاغه، ط مطبعة الإستقامة، ج۱، ص۱۱۳، خطبه ۶۷.    
۲۷. صالح، صبحی، نهج البلاغه، ص۹۸-۹۹، خطبه ۶۹.    
۲۸. مکارم شیرازی، ناصر، نهج البلاغه با ترجمه فارسی روان، ص۱۳۱-۱۳۳، خطبه۶۹.    
۲۹. بحرانی، ابن میثم، ترجمه شرح نهج البلاغه، ج۲، ص۴۰۶.    
۳۰. بحرانی، ابن میثم، ترجمه شرح نهج البلاغه، ج۲، ص۴۰۷.    
۳۱. مکارم شیرازی، ناصر، پیام امام امیرالمومنین، ج۳، ص۱۳۶-۱۳۸.    
۳۲. هاشمی خویی، حبیب‌الله، منهاج البراعة فی شرح نهج البلاغه، ج۵، ص۱۲۲.    
۳۳. ابن ابی‌الحدید، عبدالحمید، شرح نهج البلاغه، ج۶، ص۱۰۲-۱۰۳.    
۳۴. سید رضی، محمد، نهج البلاغه، ت الحسون، ص۵۳، خطبه۸.    
۳۵. سید رضی، محمد، نهج البلاغه، ت الحسون، ص۴۵۶، خطبه۱۹۲.    
۳۶. سید رضی، محمد، نهج البلاغه، ت الحسون، ص۱۲۸، خطبه۶۸.    



قرشی بنایی، علی‌اکبر، مفردات نهج البلاغه، برگرفته از مقاله «دعاء»، ج۱، ص۳۸۶-۳۸۷.    






جعبه ابزار