• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

دُبُر (مفردات‌نهج‌البلاغه)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف





دُبُر (به ضم دال و باء) از واژگان نهج البلاغه به معنای عقب و مقابل جلو است.
این واژه دارای مشتقاتی است که در نهج البلاغه بکار رفته است، مانند:
أدْبَر (به فتح همزه و سکون دال)
تَدَبُّر (به فتح تاء و دال و باء مشدد و مضموم)
اِدَّبَّر (به سکون همزه و دال و باء مشدد و مفتوح)
مُدْبِر (به ضم میم و سکون دال و باء مکسور)
دابِر (به فتح دال و سکون همزه و کسر باء)
إدْبار (به کسر همزه و سکون دال).
تَدْبير (به فتح تاء و سکون دال) به معنای تعقيب و دنبال كردن امرى است.
تَدابُر (به فتح تاء و فتح دال و سکون همزه و ضم باء) به معنای به همديگر پشت كردن است.
از این لفظ مواردی متعدد در «نهج‌البلاغه» آمده است.




دُبُر به معنای عقب و مقابل جلو است.
آن دو جزء يک شی‌ء هستند مثل اوّلى پيراهن و عقب آن و گاهى كنار از يک شى‌ء هستند.
از دبر به مناسبت معناى اوّلى افعالى مشتق شده مانند:
ادبر، تدبّر، ادّبّرو همچنين مدبر، دابرو ادبار.
تدبيربه معنای تعقيب و دنبال كردن امرى است.
و تدابربه معنای به همديگر پشت كردن است.



به برخی از مواردی که در نهج البلاغه به‌کار رفته است، اشاره می‌شود:


۲.۱ - إِدْبارٌ و أَدْبَرَ -حکمت ۱۴۴ (موعظه)

امیرالمومنین علی (علیه‌السلام) در حکمت ۱۴۴ فرمود:
«لِكُلِّ مُقْبِل إِدْبارٌ وَ ما أَدْبَرَ كَأَنْ لَمْ يَكُنْ.»
«براى هر رو كننده پشت كردنى است و آن‌چه پشت كرده و رفته باشد گويا كه از اول نبوده است.»


۲.۲ - التَّدْبيرِ - حکمت ۴۴۹ (قضا و قدر)

آن حضرت فرموده:
«يَغْلِبُ الْمِقْدارُ عَلَى التَّقْديرِ حَتَّى تَكونَ الاْفَةُ في التَّدْبيرِ
«قضا و قدر الهی چنان بر قیاس انسان غلبه مى‌كند تا جایي كه بلا در تدبير مى‌شود.»


۲.۳ - التَّدابُرَ - نامه ۴۷ (موعظه)

همچنین فرموده:
«وَ إِيّاكُمْ وَ التَّدابُرَ وَ التَّقاطُعَ.»
«بپرهيزيد از پشت كردن به همديگر و از بريده شدن.»


۲.۴ - الاَْدْبَرِ - خطبه ۳۹ (حضرت در ملامت یاران)

در ملامت يارانش فرموده:
«دَعَوْتُكُمْ إِلَى نَصْرِ إِخْوانِكُمْ فَجَرْجَرْتُمْ جَرْجَرَةَ الْجَمَلِ الاَْسَرِّ وَ تَثاقَلْتُمْ تَثاقُلَ الْنِّضْوِ الاَْدْبَرِ
يعنى «شما را به يارى برادرانتان خواندم، مانند شتر مبتلا به مرض شادى صدا در آورديد و تنبلى و سنگينى كرديد مانند سنگينى شتر لاغر و مجروح.»
جرجره صداى شتر را گويند كه در خنجره‌اش تردّد مى‌كند، «اسرّ» شترى است كه به مرض سرر مبتلا باشد، «نضو» شتر لاغر، «ادبر» شتری كه دبر و عقبش مجروح است.



از این لفظ مواردی متعدد در «نهج‌البلاغه» آمده است.



۱. قرشی بنایی، سید علی‌اکبر، مفردات نهج البلاغه، ج ۱، ص ۳۷۴.    
۲. طریحی نجفی، فخرالدین، مجمع البحرین، ت الحسینی، ج ۳، ص ۲۹۸.    
۳. شرتونی، سعید، اقرب الموارد فی فصح العربیه و الشوارد، ج ۲، ص ۱۷۲.    
۴. السید الشریف الرضی، نهج البلاغه، ت الحسون، ص ۸۱۳، حکمت ۱۴۴.    
۵. عبده، محمد، نهج البلاغه، ط مطبعه الاستقامه، ج ۳، ص ۱۹۱، حکمت ۱۵۲.    
۶. صبحی صالح، نهج البلاغه، ص ۴۹۹، حکمت ۱۵۲.    
۷. مکارم شیرازی، ناصر، نهج البلاغه با ترجمه فارسی روان، ص ۷۷۵، حکمت ۱۵۲.    
۸. ابن میثم بحرانی، ترجمه شرح نهج البلاغه، ج ۵، ص ۵۶۰.    
۹. ابن میثم بحرانی، ترجمه شرح نهج البلاغه، ج ۵، ص ۵۶۰.    
۱۰. مکارم شیرازی، ناصر، پیام امام امیر المومنین(ع)، ج ۱۳، ص ۲۶۷.    
۱۱. هاشمی خویی، حبیب‌الله، منهاج البراعه فی شرح نهج البلاغه، ج ۲۱، ص ۲۳۷.    
۱۲. ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج ۱۸، ص ۳۶۳.    
۱۳. السید الشریف الرضی، نهج البلاغه، ت الحسون، ص ۸۸۹، حکمت ۴۴۹.    
۱۴. عبده، محمد، نهج البلاغه، ط مطبعه الاستقامه، ج ۳، ص ۲۶۱، حکمت ۴۵۹.    
۱۵. صبحی صالح، نهج البلاغه، ص ۵۵۶، حکمت ۴۵۹.    
۱۶. مکارم شیرازی، ناصر، نهج البلاغه با ترجمه فارسی روان، ص ۸۴۹، حکمت ۴۵۹.    
۱۷. ابن میثم بحرانی، ترجمه شرح نهج البلاغه، ج ۵، ص ۷۷۸.    
۱۸. ابن میثم بحرانی، ترجمه شرح نهج البلاغه، ج ۵، ص ۷۷۸-۷۷۹.    
۱۹. مکارم شیرازی، ناصر، پیام امام امیر المومنین(ع)، ج ۱۵، ص ۶۰۸.    
۲۰. هاشمی خویی، حبیب‌الله، منهاج البراعه فی شرح نهج البلاغه، ج ۲۱، ص ۵۲۶.    
۲۱. ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج ۲۰، ص ۱۷۶.    
۲۲. السید الشریف الرضی، نهج البلاغه، ت الحسون، ص ۶۸۸، نامه ۴۷.    
۲۳. عبده، محمد، نهج البلاغه، ط مطبعه الاستقامه، ج ۲، ص ۳، نامه ۴۷.    
۲۴. صبحی صالح، نهج البلاغه، ص ۴۲۲، نامه ۴۷.    
۲۵. مکارم شیرازی، ناصر، نهج البلاغه با ترجمه فارسی روان، ص ۶۵۹، نامه ۴۷.    
۲۶. ابن میثم بحرانی، ترجمه شرح نهج البلاغه، ج ۵، ص ۲۰۱.    
۲۷. ابن میثم بحرانی، ترجمه شرح نهج البلاغه، ج ۵، ص ۲۰۶.    
۲۸. مکارم شیرازی، ناصر، پیام امام امیر المومنین(ع)، ج ۱۰، ص ۲۸۱.    
۲۹. هاشمی خویی، حبیب‌الله، منهاج البراعه فی شرح نهج البلاغه، ج ۲۰، ص ۱۳۲.    
۳۰. ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج ۱۷، ص ۵.    
۳۱. عبده، محمد، نهج البلاغه، ط مطبعه الاستقامه، ج ۳، ص ۷۹، نامه ۴۵.    
۳۲. السید الشریف الرضی، نهج البلاغه، ت الحسون، ص ۱۰۱، خطبه ۳۹.    
۳۳. عبده، محمد، نهج البلاغه، ط مطبعه الاستقامه، ج ۱، ص ۱۹۱، خطبه ۳۹.    
۳۴. صبحی صالح، نهج البلاغه، ص ۸۲، خطبه ۳۹.    
۳۵. مکارم شیرازی، ناصر، نهج البلاغه با ترجمه فارسی روان، ص ۹۹، خطبه ۳۹.    
۳۶. ابن میثم بحرانی، ترجمه شرح نهج البلاغه، ج ۲، ص ۲۱۴.    
۳۷. ابن میثم بحرانی، ترجمه شرح نهج البلاغه، ج ۲، ص ۲۱۶.    
۳۸. مکارم شیرازی، ناصر، پیام امام امیر المومنین(ع)، ج ۲، ص ۴۲۴.    
۳۹. هاشمی خویی، حبیب‌الله، منهاج البراعه فی شرح نهج البلاغه، ج ۴، ص ۱۷۸.    
۴۰. ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج ۲، ص ۳۰۰.    
۴۱. السید الشریف الرضی، نهج البلاغه، ت الحسون، ص ۸۱۳، حکمت ۱۴۴.    
۴۲. السید الشریف الرضی، نهج البلاغه، ت الحسون، ص ۸۸۹، حکمت ۴۴۹.    
۴۳. السید الشریف الرضی، نهج البلاغه، ت الحسون، ص ۶۸۸، نامه ۴۷.    
۴۴. السید الشریف الرضی، نهج البلاغه، ت الحسون، ص ۱۰۱، خطبه ۳۹.    



قرشی بنایی، سید علی‌اکبر، مفردات نهج البلاغه، برگرفته از مقاله «دبر»، ج۱، ص۳۷۴-۳۷۵.    






جعبه ابزار