دهر (لغاتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
دهر: (وَ مَا یُهْلِکُنآ اِلَّا الدَّهْرُ)در بعضی از تعبیرات
«دهر» به معنای «ابناء روزگار» و «مردم زمانه» به کار رفته، که بزرگان از بیوفایی آنها شکوه کردهاند.
(وَقَالُواْ مَا هِيَ إِلَّا حَيَاتُنَا ٱلدُّنۡيَا نَمُوتُ وَنَحۡيَا وَمَا يُهۡلِكُنَآ إِلَّا ٱلدَّهۡرُۚ وَمَا لَهُم بِذَٰلِكَ مِنۡ عِلۡمٍۖ إِنۡ هُمۡ إِلَّا يَظُنُّونَ) (آنها گفتند: «چيزى جز همين زندگى دنياى ما در كار نيست؛ گروهى از ما مىميرند و گروهى جاى آنها را مىگيرند؛ و جز طبيعت روزگار
[
طبيعت
]
ما را هلاک نمىكند.» آنان به اين سخن كه مىگويند علمى ندارند، بلكه تنها گمانى بىپايه دارند.)
علامه طباطبایی در
تفسیر المیزان میفرماید: كلمه دهر در اصل به معناى طول مدت عالم از اول پيدايش تا آخر انقراض آن بوده، و در آيه شريفه
(هَلْ أَتى عَلَى الْإِنْسانِ حِينٌ مِنَ الدَّهْرِ) به همين معنا است، ولى بعد از آن هر مدت طولانى را هم دهر گفتهاند. و معناى اين كلمه با معناى كلمه
زمان فرق دارد، براى اينكه كلمه زمان هم به مدت بسيار اطلاق مىشود و هم به مدت اندک.
و آيه شريفه به طورى كه از سياقش استفاده مىشود- چون سياقش سياق احتجاج عليه
وثنی مذهبان است كه صانع را قبول دارند ولى منكر معادند- بايد حكايت كلام
مشرکین باشد كه گفتيم منكر معادند، نه كلام
دهری مذهبان كه هم مبدأ را منكرند و هم
معاد را و تمامى بود و نبود حوادث را كار دهر مىدانند، بخاطر اينكه در آيات قبل هيچ سخنى از دهريها به ميان نيامده بود تا بگوييم اين آيه هم مربوط به ايشان است.
(دیدگاه
شیخ طبرسی در
مجمع البیان:
)
•
مکارم شیرازی، ناصر، لغات در تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «دهر»، ص۲۲۹.