• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

دَلالَت (مفردات‌قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف





دَلالَت (به فتح دال) از واژگان قرآن کریم به معنای نشان دادن و ارشاد است.



دَلالَت: دلالت به معنى نشان دادن و ارشاد است. راغب گويد: دلالت آن است كه با آن به معرفت و شناختن چيزى برسند مثل دلالت لفظ بر معنى ...


(ما دَلَّهُمْ‌ عَلى‌ مَوْتِهِ إِلَّا دَابَّةُ الْأَرْضِ ...) يعنى «مردم را بر مرگ سلیمان دلالت نكرد مگر حشره زمين....»
(هَلْ‌ أَدُلُّكُمْ‌ عَلى‌ أَهْلِ بَيْتٍ يَكْفُلُونَهُ لَكُمْ ...) (آيا شما را به خانواده‌اى راهنمايى كنم كه اين نوزاد را براى شما كفالت مى‌كنند....)
(أَ لَمْ تَرَ إِلى‌ رَبِّكَ كَيْفَ مَدَّ الظِّلَّ وَ لَوْ شاءَ لَجَعَلَهُ ساكِناً ثُمَّ جَعَلْنَا الشَّمْسَ عَلَيْهِ‌ دَلِيلًا • ثُمَّ قَبَضْناهُ إِلَيْنا قَبْضاً يَسِيراً) (آيا نديدى چگونه پروردگارت سايه را گسترده ساخت؟! و اگر مى‌خواست آن را ساكن قرار مى‌داد؛ سپس خورشید را دليلى بر آن قرار داديم. سپس آن را آهسته جمع مى‌كنيم (و نظام حيات بخش سايه و آفتاب را حاكم مى‌سازيم.))
شمس دليل و نشان دهنده سایه است زيرا اگر شمس نبود وجود سايه معلوم نمی‌شد به نظر می‌آيد مراد از «مَدَّ الظِّلَّ» وجود شب است كه عبارت از امتداد سايه و شدّت آن است و مراد از قبض‌ سايه طلوع فجر و آمدن خورشيد و روز است كه سايه و تاريک به آسانى قبض شده و زايل می‌گردد و اگر خدا می‌خواست سايه ممتدّ را همانطور نگاه می‌داشت و بشر در ظلمت مى‌ماند چنانكه فرموده‌ (قُلْ أَ رَأَيْتُمْ إِنْ جَعَلَ اللَّهُ عَلَيْكُمُ اللَّيْلَ سَرْمَداً إِلى‌ يَوْمِ الْقِيامَةِ مَنْ إِلهٌ غَيْرُ اللَّهِ يَأْتِيكُمْ بِضِياءٍ) (بگو: به من خبر دهيد اگر خداوند شب را تا روز قیامت بر شما جاودان سازد، آيا معبودى جز خداوند يگانه مى‌تواند روشنايى براى شما بياورد؟!) اين آيه با آيات بعدى چنانكه المیزان گفته تمثیل است براى هدایت مردم و احاطه ضلالت، و امتداد سايه و اينكه اگر خدا می‌خواست آن را ساكن و بى حركت می‌كرد مثال شمول و احاطه ضلالت، وجود آفتاب كه سايه را از بين مى‌برد، آمدن پيامبران است.
معنى دو آيه چنين می‌شود:
«آيا توجّه نكردى به كار پروردگارت كه چطور سايه را امتداد داد و اگر می‌خواست در همان حال باقى می‌گذاشت. سپس آفتاب را دليل و نشان دهنده سايه كرد سپس آن را به آسانى به سوى خود گرفتيم و معدومش كرديم.»


۱. قرشی بنایی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، ج۲، ص۳۵۴.    
۲. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ص۳۱۶.    
۳. طریحی، فخرالدین، مجمع البحرین، ت الحسینی، ج۵، ص۳۷۲.    
۴. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ص۳۱۶.    
۵. سباء/سوره۳۴، آیه۱۴.    
۶. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۶، ص۳۶۳.    
۷. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۶، ص۵۴۸.    
۸. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۸، ص۶۰۰.    
۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۰، ص۲۳۳.    
۱۰. قصص/سوره۲۸، آیه۱۲.    
۱۱. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۳۸۶.    
۱۲. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۶، ص۱۳.    
۱۳. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۶، ص۱۵.    
۱۴. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۷، ص۳۸۰.    
۱۵. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۸، ص۱۶۸.    
۱۶. فرقان/سوره۲۵، آیات۴۵- ۴۶.    
۱۷. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۳۶۴.    
۱۸. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۵، ص۲۲۵.    
۱۹. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۵، ص۳۱۰.    
۲۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۷، ص۲۶۹.    
۲۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۷، ص۲۱۰.    
۲۲. قصص/سوره۲۸، آیه۷۱.    
۲۳. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۳۹۴.    
۲۴. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۶، ص۷۰.    
۲۵. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۶، ص۱۰۱.    
۲۶. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۷، ص۴۱۱.    
۲۷. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۸، ص۲۲۸.    
۲۸. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۵، ص۲۲۵.    
۲۹. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۵، ص۳۱۱.    



قرشی بنایی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، برگرفته از مقاله «دلّ»، ج۲، ص۳۵۴.    






جعبه ابزار