• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

دَفْع (مفردات‌نهج‌البلاغه)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف





دَفْع (به قتح دال و سکون فاء) از واژگان نهج البلاغه به معنای كنار كردن، حمايت نمودن است.
دفع چون با «الی» آيد به معنى دادن است مثل «دفعه اليه».
از مشتقات این کلمه مدفوع یعنی بر كنار شده و مدفّع (به صيغه مفعول) یعنی دفع شده، است.



دَفْع به معنای كنار كردن، حمايت نمودن و چون با «الى» آيد به معنى دادن است مثل «دفعه اليه».
مدفوع یعنی بر كنار شده است.
و مدفّع (به صيغه مفعول) یعنی دفع شده.


برخی از مواردی که در «نهج‌البلاغه» به کار رفته است، به شرح ذیل می‌باشد:

۲.۱ - يَدفَعُ - حکمت ۴۴۳ (تکبر)

حضرت علی (علیه‌السّلام) می‌فرماید:
«ما لاِبْنِ آدَمَ وَ الْفَخْرِ: أَوَّلُهُ نُطْفَةٌ، وَ آخِرُهُ جيفَةٌ، و لا يَرْزُقُ نَفْسَهُ، وَ لا يَدفَعُ حَتْفَهُ.»
«انسان را با تکبّر چكار؟ در آغاز نطفه بود و سرانجام مردارى است. نه مى‌تواند به خود روزى دهد و نه مرگ را از خود براند.» «مدافعه» به معنى دفع است، بين الاثنين نمى‌باشد.


۲.۲ - مَدْفوعاً - خطبه ۶ (مظلومیت خود)

حضرت در رابطه با مظلوميت خود فرموده:
«فَوَ اللهِ ما زِلتُ مَدْفوعاً عَنْ حَقّي، مُسْتَأْثَراً عَلَيَّ، مُنْذُ قَبَضَ اللهُ تعالى نَبِيَّهُ (صلى‌الله‌عليه‌وآله) حَتَّى يَوْمِ النّاسِ هذا.»
«به خدا قسم، من از روزی كه خدا رسولش را از دنيا برد از حق خويش بر كنار بودم و ديگران حق مرا گرفته بودن، حتى امروز هم.»

۲.۳ - الْمُدَفَّعِ - نامه ۴۴ (به زیاد بن ابیه)

حضرت درباره قول ابوسفیان كه زیاد بن ابیه را من در رحم مادرش گذاشته‌ام، به زياد مى‌نويسد:
«وَ قَدْ كانَ مِنْ أَبي سُفْيانَ في زَمَنِ عُمَرَ بْنِ الْخَطّابِ فَلْتَهٌ مِنْ حَديثِ النَّفْسِ، وَ نَزْغَةٌ مِنْ نَزَغاتِ الشَّيْطانِ، لا يَثْبُتُ بِها نَسَبٌ، وَ لا يُسْتَحَقُّ بِها إِرْثٌ، وَ الْمُتَعَلِّقُ بِها كَالْواغِلِ الْمُدَفَّعِ، وَ النَّوْطِ الْمُذَبْذَبِ.»
«(آرى) ابوسفيان در زمان عمربن خطاب سخنى بيهوده و بدون انديشه از پيش خود و با تحريكات شيطان مى‌گفت؛ ولى اين سخن آن‌قدر بى‌پايه است كه نه با آن نسب ثابت مى‌شود و نه استحقاق ميراث مى‌رود. كسى كه به چنين سخنى متمسّک شود، همچون بيگانه‌اى است كه در جمع مى‌خوارگان وارد شود و بخواهد با آنان دم زند كه بالاخره همه آن را كنار مى‌زنند و از جمع خود منعش مى‌نمايند و يا همانند ظرفى است كه به بار مركبى بياويزند كه با حركت مركب همواره در تزلزل و اضطراب است.» واغل آن است كه مى‌خواهد با ديگران از آبشخور آب بخورد ولى چون از آن‌ها نيست پيوسته او را كنار مى‌زنند، نوک كاسه يا كوزه و مانند آن است كه به بار سوار مى‌بندند هر موقع كه مركب مى‌رود او هم حرکت مى‌كند.
يعنى در زمان عمر درباره تو اشتباهى از وسوسه در ابوسفيان بود كه با آن نسبت ثابت نمى‌شود، اعتماد كننده به آن ادّعا، مانند حيوان ناشناس است كه پيوسته كنار زده مى‌شود و مانند شى‌ء آويزان از بار است كه هميشه در تذبذب و حركت است.



مواردی متعدد از این مادّه در «نهج‌البلاغه» به کار رفته است.


۱. قرشی بنایی، علی‌اکبر، مفردات نهج البلاغه، ج۱، ص۳۸۸.    
۲. طریحی نجفی، فخر الدین، مجمع البحرین ت-الحسینی، ج۴، ص۳۲۵.    
۳. طریحی نجفی، فخر الدین، مجمع البحرین ت-الحسینی، ج۴، ص۳۲۶.    
۴. طریحی نجفی، فخر الدین، مجمع البحرین ت-الحسینی، ج۴، ص۳۲۶.    
۵. سید رضی، محمد، نهج البلاغه، ت الحسون، ص۸۸۷، حکمت ۴۴۳.    
۶. عبده، محمد، نهج البلاغه - ط مطبعه الاستقامه، ج۳، ص۲۶۰، حکمت ۴۵۴.    
۷. صالح، صبحی، نهج البلاغه، ص۵۵۵، حکمت ۴۵۴.    
۸. مکارم شیرازی، ناصر، نهج البلاغه با ترجمه فارسی روان، ص۸۴۹، حکمت ۴۵۴.    
۹. بحرانی، ابن میثم، ترجمه و شرح نهج البلاغه، ج۵، ص۷۷۴.    
۱۰. بحرانی، ابن میثم، ترجمه و شرح نهج البلاغه، ج۵، ص۷۷۴.    
۱۱. مکارم شیرازی، ناصر، پیام امام امیر المومنین(ع)، ج۱۵، ص۵۷۶.    
۱۲. هاشمی خویی، حبیب‌الله، منهاج البراعة فی شرح نهج البلاغه، ج۲۱، ص۵۲۱.    
۱۳. ابن ابی‌الحدید، عبدالحمید، شرح نهج البلاغه، ج۲۰، ص۱۵۰.    
۱۴. سید رضی، محمد، نهج البلاغه، ت الحسون، ص۵۲، خطبه ۶.    
۱۵. عبده، محمد، نهج البلاغه - ط مطبعه الاستقامه، ص۳۷، خطبه ۶.    
۱۶. صالح، صبحی، نهج البلاغه، ص۵۳، خطبه ۶.    
۱۷. مکارم شیرازی، ناصر، نهج البلاغه با ترجمه فارسی روان، ص۴۵، خطبه ۶.    
۱۸. بحرانی، ابن میثم، ترجمه و شرح نهج البلاغه، ص۵۵۶.    
۱۹. بحرانی، ابن میثم، ترجمه و شرح نهج البلاغه، ص۵۵۸.    
۲۰. مکارم شیرازی، ناصر، پیام امام امیر المومنین(ع)، ص۴۵۵.    
۲۱. هاشمی خویی، حبیب‌الله، منهاج البراعة فی شرح نهج البلاغه، ج۳، ص۱۴۵.    
۲۲. ابن ابی‌الحدید، عبدالحمید، شرح نهج البلاغه، ص۲۲۳.    
۲۳. سید رضی، محمد، نهج البلاغه، ت الحسون، ص۶۷۴، نامه ۴۴.    
۲۴. عبده، محمد، نهج البلاغه - ط مطبعه الاستقامه، ج۳، ص۷۷، نامه ۴۴.    
۲۵. صالح، صبحی نهج البلاغه، ص۴۱۶، نامه ۴۴.    
۲۶. مکارم شیرازی، ناصر، نهج البلاغه با ترجمه فارسی روان، ص۶۴۹، نامه ۴۴.    
۲۷. بحرانی، ابن میثم، ترجمه و شرح نهج البلاغه، ج۵، ص۱۵۸.    
۲۸. بحرانی، ابن میثم، ترجمه و شرح نهج البلاغه، ج۵، ص۱۶۱.    
۲۹. مکارم شیرازی، ناصر، پیام امام امیر المومنین(ع)، ج۱۰، ص۱۶۴.    
۳۰. هاشمی خویی، حبیب‌الله، منهاج البراعة فی شرح نهج البلاغه، ج۲۰، ص۸۵.    
۳۱. ابن ابی‌الحدید، عبدالحمید، شرح نهج البلاغه، ج۱۶، ص۱۷۸.    



قرشی بنایی، علی‌اکبر، مفردات نهج البلاغه، برگرفته از مقاله «دفع»، ج۱، ص۳۸۸.    






جعبه ابزار