دَحْو (مفرداتنهجالبلاغه)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
دَحْو (به فتح دال و سکون حاء) از
واژگان نهج البلاغه به معنای گستردن است و غلطانيدن نيز گفتهاند.
این واژه دارای مشتقاتی است که در
نهج البلاغه بکار رفته است، مانند:
• دَحَی (به فتح دال و حاء) به همان معنای گستردن است.
از اين مادّه چهار مورد در «نهج البلاغه» آمده است.
دَحْو و
دحى به معنى گستردن است و غلطانيدن نيز گفتهاند.
قاموس و
اقرب الموارد گستردن و بزرگ شدن شكم و استرسال آن به پایين و غلطاندن گفتهاند.
به برخی از مواردی که در نهج البلاغه بهکار رفته است، اشاره میشود:
حضرت علی علیه السلام فرموده:
«اللَّهُمَّ داحَيَ الْمَدْحُوّاتِ وَ داعِمَ الْمَسْمُوكاتِ... اجْعَلْ شَرائِفَ صَلَواتِكَ وَ نَواميَ بَرَكاتِكَ عَلَى مُحَمَّد عَبْدِكَ وَ رَسُولِكَ...» «خدايا، اى گسترنده گستردهها و نگاهدارنده نگاه داشتهها، صلوات افضل و بركات زياد شونده خودت را بر
محمد بنده و رسولت قرار بده.»
منظور از «مَدْحُوّات» قطعههاى گسترده زمين و از «مَسْمُوكات» آسمانهاى برافراشته و نگاه داشته شده است.
در
خطبه ۹۱ درباره زمين فرموده:
«مَدْحُوَّةً في لُجَّةِ تَيّارِهِ» «گسترده شده بر روى درياى موّاج.»
در اینجا منظور مواد مذاب زمين است و سطح زمين بر روى آن گسترده است.
از اينمادّه چهار مورد در «نهج البلاغه» آمده است.
•
قرشی بنایی، علیاکبر، مفردات نهج البلاغه، برگرفته از مقاله «دحو»، ج ۱، ص ۳۷۷-۳۷۸.