دمع (مفرداتنهجالبلاغه)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
دَمْع (به فتح دال و سکون میم ) از
واژگان نهج البلاغه به معنای اشک چشم و جارى شدن آن است. مصدر و اسم هر دو آمده است، از اين لفظ هفت مورد در
نهج البلاغه ديده مىشود. جمع دمع دموع است كه چهار بار در موارد مختلف در «نهجالبلاغه» آمده است.
دَمْع:
به معنای اشک چشم و جارى شدن آن است.
حضرت علی (علیهالسلام) در يک كلام عجيب درباره
طاووس فرموده:
«وَ لَوْ كانَ كَزَعْمِ مَنْ يَزْعُمُ أَنَّهُ يُلْقِحُ بِدَمْعَة تَسْفَحُها مَدامِعُهُ، فَتَقِفُ في ضَفَّتَي جُفونِهِ، و أَنَّ أُنْثاهُ تَطْعَمُ ذلِكَ، ثُمَّ تَبيضُ لا مِنْ لِقاحِ فَحْل سِوَى الدَّمْعِ الْمُنبَجِسِ، لَما كانَ ذلِكَ بَأَعْجَبَ مِنْ مُطاعَمَةِ الْغُرابِ» «ناگفته نماند: بعضیها گمان كردهاند كه باردار شدن طاووس به اين نحو است كه مقدارى اشک در دو جانب چشمهاى طاووس نر مىجوشد و طاووس ماده آنرا مىخورد و باردار مىشود و تخم مىگذارد و درباره كلاغ نيز گمان كردهاند كه مقدارى آب از چينهدان كلاغ نر در منقارش ظاهر مىشود و كلاغ ماده آن را مىخورد و تخم مىگذارد، اين گمان از آن جهت است كه كلاغ جفتگيرى خود را كاملا مخفى مىدارد.»
(شرحهای خطبه:
) حتى در مثل گفتهاند. «اخفى من سفاد الغراب» فلان كار از جفتگيرى كلاغ مخفىتر است.
امام (صلواتاللهعليه) به اين دو گمان اشاره كرده و فرمايد: اگر جفتگيرى و بچهدارى طاووس چنين باشد كه گمان كردهاند، اين عجب نيست زيرا نظير آن را در باردارى كلاغ نيز گفتهاند. پس در اينجا «دمعة» و «دمع» به معنى اشک چشم، و «مدامع» محلهاى اشک چشم (اسم مكان) و «مطاعمة الغراب» جفتگيرى كلاغ و خوردن كلاغ ماده است آبى را كه در منقار كلاغ نر مىباشد.
این کلمه هفت بار در نهج البلاغه آمده است.
•
قرشی بنایی، علیاکبر، مفردات نهج البلاغه، برگرفته از مقاله «دمع»، ج۱، ص۳۹۳.