• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

دلیل انتاج شکل دوم

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



دلیل انتاج شکل دوم، از اصطلاحات علم منطق بوده و یکی از طرق اثبات ضروب منتج شکل دوم قیاس اقترانی می‌باشد.



دلیل انتاج شکل دوم، از اصطلاحات علم منطق بوده و یکی از طرق اثبات ضروب منتج شکل دوم قیاس اقترانی می‌باشد.

۱.۱ - دلایل عمومی ضروب چهارگانه

براي صحت انتاج ترکيب‌هاي منتج شکل دوم دو قسم دلیل يافت مي‌شود:
قسم اول، دليلي عمومي است که همه ضروب چهارگانه به آن ثابت مي‌شوند و آن عبارت است از: دلیل خلف.

۱.۲ - دلایل ضروب خاص

قسم دوم، دليل‌هايي است که به بعضي ضروب اين شکل اختصاص دارد و آن عبارت است از: دليل عکس کبرا، دلیل افتراض و دليل عکس صغرا.

۱.۲.۱ - دليل خلف

تنظيم دليل خلف، چنان است که نقیض نتیجه را صغرا قرار مي‌دهيم و با کبرا ترکیب مي‌کنيم تا شکل اول بدست آيد و نقيض صغراي اصل را نتيجه ‌دهد.
مثال ضرب چهارم از شکل دوم: بعضي حيوان‌ها خندان نيستند و هر انساني خندان است؛ پس بعضي از حيوان‌ها انسان نيستند. نقيض نتيجه آن مي‌شود: هر حيواني انسان است، و با انضمام کبراي قياس اصل، اين قیاس تشکيل مي‌شود: هر حيواني انسان است و هر انساني خندان است؛ پس هر حيواني خندان است.
کذب نتيجه، مسبب از کذب صغراي آن است (زيرا طرفين بر صحت کبرا اتفاق دارند و وقتي صغرا کاذب باشد نقيض آن (که نتيجه قياس اصل است) صحيح است.

۱.۲.۲ - دليل عکس کبرا

صحت ضرب اول و سوم از شکل دوّم، علاوه بر دليل خلف از راه دليل عکس کبرا نيز قابل اثبات است. دليل عکس کبرا آن است که کبراي قياس را عکس مي‌کنيم و معکوس آن را به جاي اصل قرار دهيم. قياس در اين حالت به شکل اول برمي‌گردد و چون نتيجه هر دو قياس يکسان مي‌شود، مي‌فهميم که نتيجه شکل دوم، صحيح و صحت نتيجه، دليل بر صحت صورت قياس است.
مثال ضرب سوم از شکل دوم: بعضي حيوان‌ها خندان‌اند و هيچ اسبي خندان نيست؛ پس بعضي حيوان‌ها اسب نيستند. اين قضيه بعد از عکس‌کردن کبراي قياس چنين مي‌شود: بعضي حيوان‌ها خندان‌اند و هيچ خنداني اسب نيست؛ پس بعضي حيوان‌ها اسب نيستند.

۱.۲.۳ - دليل افتراض

قياس افتراض از اقسام قیاس مرکب و نيز يکى از ادله انتاج اَشکال است که دو نکته در باره آن قابل توجه است:
أ) قياس افتراض در ضرب‌هايى قابل جريان است که يکى از دو مقدمه قياس اصل، قضیه جزئیه باشد.
ب) قياس افتراض هميشه از دو قياس تشکيل مى‌شود که يکى از آن دو بايد از شکل اول باشد که بديهى الانتاج است و ديگرى بايد از ضرب‌هاى اجلاى همان شکل باشد که اثبات صحت انتاج آن مدّ نظر است (شکل دوم در اينجا مورد نظر است) .
شيوه کاربرد قياس افتراض در اثبات صحت انتاج اَشکال به اين شرح است که عنوانى براى موضوع قضيه جزئيه مورد بحث (قياس اصل) فرض مى‌شود و قضيه جزئيه به دو قضيه کلى تبديل مى‌شود؛ يعنى دو قضيه کلى از قضيه جزئيه مورد بحث استخراج مى‌کنيم: يک قضيه کلى‌ که از لحاظ کيفيت، تابع قضيه جزئيه مورد بحث است و يک قضيه موجبه کلی‌ که موضوع آن همان عنوان مفروض و محمولش، موضوع قضيه جزئيه مورد بحث است، سپس با يکى از دو قضيه استخراج شده و يکى از دو مقدمه قياس اصل، شکل اول تشکيل مى‌شود و نتيجه حاصل با قضيه ديگر (از دو قضيه استخراج شده) قياس ديگرى تشکيل مى‌دهد که نتيجه آن با نتيجه قياس اصل يکي خواهد بود.
ضرب سوم و چهارمِ اين شکل را مي‌توان از طريق دليل افتراض اثبات کرد؛
مثال ضرب سوم: قياس اصل: بعضي حيوان‌ها خندان‌اند و هيچ اسبي خندان نيست؛ پس بعضي از حيوان‌ها اسب نيستند.
قياس اول: صغراي قياس اول عبارت است از: «هر نويسنده‌اي خندان است» که عنوان نويسنده به جاي عنوان اسب فرض شده و قضيه جزئي در اصل به کلي تبديل شده است. کبراي قياس اول، همان کبراي اصل است؛ يعني هيچ اسبي خندان نيست. نتيجه اين قياس مي‌شود: هيچ نويسنده‌اي اسب نيست.
قياس دوم: صغراي قياس دوم عبارت است از: «بعضي حيوان‌ها نويسنده‌اند» که از موضوع صغراي اصل و عنوان فرضي تشکيل شده است. کبراي قياس دوم، همان نتيجه قياس اول است؛ يعني هيچ نويسنده‌اي اسب نيست. نتيجه حاصل از قياس دوم عبارت است از: بعضي حيوان‌ها اسب نيستند. اين نتيجه با نتيجه قياس اصل مساوي، و دليل بر صحت انتاج اين ضرب است.

۱.۲.۴ - دليل عکس صغرا

اين دليل فقط در ضرب دوم اين شکل جاري است، زيرا کبراي آن موجبه است و صلاحيت دارد صغراي شکل اول قرار گيرد و صغراي آن سالبه کلیه است که به کليه منعکس مي‌شود و شرط کبراي شکل اول (کليت) را داراست. براي اجراي دليل عکس صغرا، صغراي اصل را معکوس مي‌کنيم و آن را کبرا قرار داده، کبراي اصل را صغرا قرار مي‌دهيم تا قياسي به شکل اول به‌دست آيد. پس از عکس نتيجه آن، معلوم مي‌شود که نتيجه‌اش با نتيجه قياس اصل، يکي است؛ براي مثال قياس اصل عبارت است از: هيچ اسبي خندان نيست و هر انساني خندان است؛ پس هيچ اسبي انسان نيست.
صغراي قياس شکل اول، همان کبراي اصل است؛ يعني «هر انساني خندان است» و کبراي قياس شکل اول، همان عکس صغراي اصل است يعني هيچ خنداني اسب نيست. نتيجه قياس شکل اول: «هيچ انساني اسب نيست». و عکس نتيجه قیاس شکل اول: «هيچ اسبي انسان نيست».


۱. حلی، حسن بن یوسف، الجوهر النضید، ص۱۱۶.    
۲. مشکوة الدینی، عبدالمحسن، منطق نوین مشتمل بر اللمعات المشرقیه فی الفنون المنطقیه تالیف صدرالدین شیرازی، ص۴۴۵.    



پایگاه مدیریت اطلاعات علوم اسلامی، برگرفته از مقاله «دلیل انتاج شکل دوم»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۵/۱۰/۲۶.    



جعبه ابزار