• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

دلوک (مفردات‌قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف





دُلوک (به ضم دال) از واژگان قرآن کریم به معنای میل است. این واژه فقط یکبار در آیه ۷۸ سوره اسراء آمده است.



دُلوک (بر وزن سلوک) به معنای ميل است.


(أَقِمِ الصَّلاةَ لِدُلُوكِ‌ الشَّمْسِ إِلى‌ غَسَقِ اللَّيْلِ وَ قُرْآنَ الْفَجْرِ إِنَّ قُرْآنَ الْفَجْرِ كانَ مَشْهُوداً) (نماز را از زوال خورشید [هنگام ظهر] تا نهايت تاريكى شب [نيمه شب‌] برپادار؛ و همچنين قرآن فجر [نماز صبح‌] را؛ چرا كه قرآن فجر، مشهود فرشتگان شب و روز است.)
راغب می‌گويد دلوک شمس به معنى ميل به غروب است. صحاح آن را زوال گفته است و مراد از زوال ميل و انحراف خورشيد از وسط آسمان به طرف مغرب است و عبارت اخراى وقت ظهر می‌باشد.
قاموس آن را غروب، زرد شدن، ميل و زوال از كبد سماء گفته است.
طبرسی آن را ظهر معنى كرده و از ثعلب نقل می‌كند كه معنى آن ميل است. ابن اثیر در نهایه گفته اصل دلوک به معنى ميل است و از دلوک شمس زايل شدن آن از وسط آسمان قصد می‌شود و گاهى غروب آفتاب مراد است.
در روايات اهل بيت (عليهم‌السلام) «دُلُوكِ‌ الشَّمْس» به زوال يعنى ظهر و «غَسَق اللَّيل» به نصف شب تفسير شده است چنانكه خواهد آمد.
بنا بر آنچه گذشت دلوک به معنى ميل و آن مايل شدن آفتاب از وسط آسمان نسبت به محيط و محلّ هر مردم است (به عبارت ديگر: ظهر) لام در «لِدُلُوكِ‌ الشَّمْسِ» به احتمال قوى به معنى عند و حين است يعنى «عِنْدَ دُلُوكِ‌ الشَّمْسِ وَ حِينَ‌ دُلُوكِ‌ الشَّمْسِ» و دليل آن‌ «إِلى‌ غَسَقِ اللَّيْلِ» است و «إلى» دلالت بر انتها دارد على هذا لام در «لِدُلُوكِ‌» براى ابتدا است. و نيز بیضاوی و زمخشری نقل كرده‌اند كه رسول خدا (صلّی‌الله‌علیه‌وآله) فرمود : «أَتَانِي جَبْرَئِيلُ‌ لِدُلُوكِ‌ الشَّمْسِ حِينَ زَالَتْ فَصَلَّى بِيَ الظُّهْرَ.» در اين حديث كلمه‌ «حِينَ زَالَتْ» عبارت اخراى دلوک شمس است.
«غَسَق» كه در آيه شريفه آمده به معنى ظهور تاريكى شب است. چنان كه در مجمع گفته و يا به معنى ظلمت شديد است چنانكه راغب گفته است ولى در روايات اهل بيت (عليهم‌السلام) چنانكه گفته شد به نصف شب تفسير شده است و «قُرْآنَ الْفَجْرِ» در آخر آيه در روايات به نماز صبح تفسير گرديده است.
على هذا آيه شريفه اوقات نمازهاى پنجگانه را بيان می‌كند از ظهر تا انتصاف شب. وقت نماز ظهر و عصر و مغرب و عشاء، و وقت نماز صبح بعد از فجر است.
و در باره مشهود بودن آن روايت شده كه ملائکه شب و روز در آن حاضر می‌شوند. در المیزان می‌گويد: روايات فريقين در حضور ملائكه شب و روز در نماز صبح نزديک به تواتر است.
در تفسیر عیّاشی از زراره نقل شده كه از امام باقر (علیه‌السلام) پرسيدم از نمازهاى واجبى؟ فرمود: پنج نماز است در شب و روز. گفتم: خدا آنها را معين كرده و در كتابش به پيامبرش بيان نموده است؟ فرمود: آرى خدا به پيغمبرش (صلّى‌الله‌عليه‌وآله) فرموده‌ «أَقِمِ الصَّلاةَ لِدُلُوكِ‌ الشَّمْسِ إِلى‌ غَسَقِ اللَّيْلِ» دلوک زوال آن ست، ما بين دلوک تا غسق ليل چهار نماز هست. آنها را معيّن و آشكار و با وقت كرده است. غسق ليل نصف شدن آن است و فرموده‌ «وَ قُرْآنَ الْفَجْرِ إِنَّ قُرْآنَ الْفَجْرِ كانَ مَشْهُوداً» و اين پنجمى است.
و در ذيل روايت زراره و حمران و محمد بن مسلم از امام باقر و صادق (عليهماالسلام) نقل شده كه فرموده‌ «قُرْآنَ الْفَجْرِ» نماز صبح است و اين‌كه فرموده‌ «كانَ مَشْهُوداً» از آن ست كه ملائكه شب و روز در آن حاضر می‌شوند. در تفسير عياشى مجموعا ۹ حديث در باره اين آيه نقل گرديده و در وسائل كتاب الصلوة ابواب المواقيت از اين روايات و نظائر آنها نقل شده است.
ظاهرا مراد از ملائكه شب و روز ملائكه‌اى هستند كه در شب و روز اعمال مردم را می‌نويسند و وقت نماز صبح موقع رفتن ملائكه شب و آمدن ملائكه روز است لذا هر دو فريق در نماز صبح حاضر می‌شوند.


كلمه دلوک در كلام الله فقط يک بار آمده است.


۱. اسراء/سوره۱۷، آیه۷۸.    
۲. قرشی بنایی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، ج۲، ص۳۵۲.    
۳. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ص۳۱۷.    
۴. طریحی، فخرالدین، مجمع البحرین، ت الحسینی، ج۵، ص۲۶۶.    
۵. اسراء/سوره۱۷، آیه۷۸.    
۶. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۲۹۰.    
۷. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۳، ص۱۷۹.    
۸. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۳، ص۲۳۹.    
۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۴، ص۶۶۹.    
۱۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۴، ص۱۹۱.    
۱۱. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ص۳۱۷.    
۱۲. جوهری، اسماعیل بن حماد، الصحاح، ج۴، ص۱۵۸۴.    
۱۳. فیروزآبادی، محمد بن یعقوب، القاموس المحیط، ص۹۳۹.    
۱۴. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۴، ص۶۶۸.    
۱۵. ابن اثیر، مبارک بن محمد، النهایه، ج۲، ص۱۳۰.    
۱۶. بیضاوی، عبدالله بن عمر، تفسیر البیضاوی، ج۳، ص۲۶۴.    
۱۷. زمخشری، محمودبن عمر، الکشاف، ج۲، ص۶۸۶.    
۱۸. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۴، ص۶۶۸.    
۱۹. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ص۶۰۶.    
۲۰. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۳، ص۱۷۹.    
۲۱. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۳، ص۲۴۱.    
۲۲. عیاشی، محمد بن مسعود، تفسیر العیاشی، ج۲، ص۳۰۸.    
۲۳. عیاشی، محمد بن مسعود، تفسیر العیاشی، ج۲، ص۳۰۹.    
۲۴. عیاشی، محمد بن مسعود، تفسیر العیاشی، ج۲، ص۳۰۸، روایات۱۳۶-۱۴۴.    
۲۵. حرعاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، ج۳، ص۷۸.    



قرشی بنایی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، برگرفته از مقاله «دلوک»، ج۲، ص۳۵۲.    






جعبه ابزار