دانشهای اخوان الصفا
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
دانشهای اخوان الصفا، بیش از دوسوم
رسائل اخوان الصفا را میتوان «دانشنامه» نامید. در این مقاله به عنوان نمونه به بعضی از دانشهایی که
اخوان الصفا در رسائل به آن پرداختند، اشاره میشود. دانشهای فلسفی ۴گونه است: ۱. ریاضیات، ۲. منطقیات، ۳. طبیعیات، ۴. الٰهیات. ریاضیات نیز خود ۴ مقوله دارد: ۱.
علم حساب (ارثماطیقی)، ۲.
هندسه (جومطریا)، ۳.
ستارهشناسی (اسطرونومیا)، ۴.
موسیقی. دانشهای الٰهی: اول،
شناخت پروردگار؛ دوم،
دانش روحانیات، سوم،
علم نفسانیات؛ چهارم، دانش
سیاست، وپنجم،
علم معاد.
دانش اعداد نزد اخوان دانشی است فراگیر، بدانسان که، در کل
جهانبینی اخوان، عامل بسیار مهمی است. دانش دیگری که اخوان، در پیروی از سنت
صابئان حران، به آن اهمیت بسیار میدهند،
علم احکام نجوم است. ایشان قائلند که پس از اقرار به وجود خدا و تصدیق
پیامبران و فرستادگان او، برای
انسان هیچ فرضیهای واجبتر، برتر، ارجمندتر و سودمندتر از دانش آموختن، جستوجو و آموزاندن نیست.
بستگی
اخوان الصفا به دانشهایی که در آن دوران از راه ترجمههای آثار یونانی به عربی به ایشان رسیده بود، به راستی شگفتانگیز است. اخوان در سراسر رسائل بارها بر آموختن و آموزاندن دانشها تأکید، و دیگران را به آن ترغیب میکنند. در جایی گفته میشود که پس از اقرار به وجود
خدا و تصدیق
پیامبران و فرستادگان او، برای انسان هیچ فرضیهای واجبتر، برتر، ارجمندتر و سودمندتر از دانش آموختن، جستوجو و آموزاندن نیست و سپس در تأیید آن، حدیث مفصلی از
پیامبر (صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم) نقل میکنند و در پی این سخنان، خصال
عالمان راستین و آفات ناشی از نداشتن
اخلاق علمی را برمیشمارند.
نفوس جزئی هرچه دانستههای بیشتر داشته باشند، به
نفس (روح) کلی نزدیکتر، و به آن همانندترند، چنانکه در تعریف
فلسفه گفته میشود که آن همانند شدن به خداست.
همچنین گفته میشود که نفوس جزئی از راه دانشها گوهر خود را میشناسند و بر «
حکمت سقراطی» و «تصوف و پارسایی مسیحی» و «تعلق» به
دین حنیفی (اسلامی) و همانند شدن به جوهر کلی خود و پیوستن به علت نخستین و متحد شدن با همجنسان خود در جهان روحانی و محل نورانی و سرای زندگانی حقیقی دست مییابند.
از سوی دیگر اخوان بر این نکته تأکید میکنند که ایشان در رسائل بیشتر به بحث دربارۀ
کتابهای آسمانی و معانی و اسرار
وحی پیامبر (صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم) پرداختهاند و از اکثر رمزها و اشارهها و موضوعهای
شریعت پرده برداشتهاند، زیرا روی سخن ایشان با دانشوران و فاضلان است که پیرو شیوۀ اخوان صفا و استوار در دانشند و از راه ریاضتهای فلسفی آمیخته با اسرار کتابهای الٰهی و اشارههای پیامبران ورزیده شدهاند.
سرانجام، اخوان یاران خود را به اموختن هرگونه دانشی، چه فلسفی، شرعی، چه ریاضی، طبیعی یا الٰهی تشویق میکنند و به خواندن
رسائل که به زبانی آسان و فهمیدنی نوشته شده است، فرا میخوانند.
اخوان در چندینجا از رسائل به تقسیمبندی دانشهای زمان خود می پردازند. در اینجا با رعایت اختصار به دو نمونه از آن اشاره میشود:
دانشهای فلسفی ۴گونه است: ۱.
ریاضیات، ۲.
منطقیات، ۳.
طبیعیات، ۴.
الٰهیات.
ریاضیات نیز خود ۴ مقوله دارد: ۱.
علم حساب (ارثماطیقی)، ۲.
هندسه (جومطریا)، ۳.
ستارهشناسی (اسطرونومیا)، ۴.
موسیقی.
نکتۀ توجهانگیز آن است که اخوان، دانشهای فلسفی را بیشتر با نامهای یونانی آنها میآورند.
اخوان، در هیچیک از زمینههای دانشها، نوآوری یا نکاتی که پیش از آن ناگفته باشد، ندارند. نوآوری آنان در کلیت
جهانبینی ایشان است. مزیت اخوان در این است که فشردۀ دانشهای دورانشان را که از منابع ترجمه شده از یونانی، سریانی، یا زبانهای دیگر به دستشان رسیده بوده است. برای نخستینبار در حوزۀ
فرهنگ اسلامی، گرد آورده، با زبانی روشن و بیپیرایه عرضه کردهاند، و این دستاوردی بزرگ است. دیگران، بعدها از این رسائل بسیار بهره گرفتهاند، اما از منبع خود نام نبردهاند. اخوان در آغاز هر رسالهای دربارۀ هریک از دانشها میگویند که نوشتۀ ایشان «شبه مدخل و مقدمات» است، برای اینکه پیمودن راه را برای جویندگان
حکمت (فلسفه)، آسان سازد و مبتدیان را در دسترسی به آن یاری کند.
در اینجا باید یادآور شد که اخوان همواره بر این نکته تأکید دارند که هدف و غرض از آموختن دانشها،
تزکیه نفس،
تهذیب اخلاق و آماده شدن برای زندگانی در جهان دیگر است. از سوی دیگر، برخی از دانشها، ارجمندتر و برتر از دیگر دانشهاست. در این میان ارجمندترین دانشها و برترین شناختهایی که خردمندان مکلفند به آن دست یابند، شناخت خداست؛ سپس شناخت جوهرِ نفس و چگونگی تعلق آن به تن، و سامان دادن به کار تن و جدا شدن از تن و تنها شدن با خویش و پیوستن به جهان و عنصر و جوهر کلی آن است و سرانجام، شناخت
رستاخیز و راهیابی به
بهشت و زیستن در جوار خداست. اینگونه دانش لُبّ و مغز همۀ دانشهاست و ویژۀ صاحبان عقلهای برتر و
حکمت فلسفی است، نه برای همۀ انسانها؛ زیرا اینگونه دانش و شناخت واپسین مرتبهای است که انسان، پس از
فرشتگان، به آن دست مییابد، اهل چنین هنر و دانایان اینگونه اسرار، همانا اخوان بزرگوارند.
اخوان دانشهای الٰهی را چنین تقسیمبندی میکنند:
نخست، شناخت
پروردگار، که اخوان
صفات وی را بر میشمارند.
دوم، دانش روحانیات که شناخت
جوهرهای بسیط عقلی،
علاّم و فعّال، یعنی فرشتگان است که صورتهای
مجرد از مادهاند و
اجسام را به کار میگیرند و به آنها سامان میدهند و نیز شناخت پیوند آنها با یکدیگر و فیض آنها بر یکدیگر. اینان همان
افلاک روحانیِ محیط بر سپهرهای جسمانیند.
سوم،
علم نفسانیات، یعنی شناخت نفوس و ارواحی که در اجسام فلکی و طبیعی ــ از سپهر محیط گرفته تا مرکز زمین ــ سریان دارند و اینکه چگونه سپهرها را به گردش و ستارگان را به جنبش میآورند و چگونه جانوران و گیاهان را پرورش میدهند و چگونه به پیکرهای جانوران داخل میشوند و نیز شناخت چگونگی رستاخیز آنها پس از
مرگ.
چهارم، دانش
سیاست که آن نیز بر ۵گونه است: ۱. سیاست پیامبری، ۲. سیاست شهریاری، ۳. سیاست همگانی، ۴. سیاست ویژگان، ۵. سیاست خویش.
پنجم،
علم معاد، یعنی شناخت ماهیت زندگانی آن جهانی و چگونگی برخاستن
روحها از تاریکی تنها و بیداری نفوس از خواب دراز مرگ در روز رستاخیز.
از آنجا که در این مقاله غرض ارائه تصویری از کلیت جهانبینی اخوان است، با چشمپوشی از پرداختن به محتوای رسائل دربارۀ هریک از دانشها، تنها به اهمیت دو رشته از دانشها، از دیدگاه اخوان، اشاره میشود:
دانش اعداد نزد اخوان دانشی است فراگیر، بدانسان که خداشناسی، جهانشناسی و نیز انسانشناسی ایشان را دربرمیگیرد و بر روی هم در کل جهانبینی اخوان، عامل بسیار مهمی است. چنانکه دیدیم، اخوان به نظریات
فیثاغورس و نوفیثاغورسیان اهمیت بسیار میدهند، هرچند آگاهی ایشان در این زمینه، از منابع دست اول نبوده، و به احتمال زیاد از محافل
صابئان حران، گرفته شده است. اخوان مانند فیثاغورس و پیروان مکتب وی، اصل نخستین را «عدد» و طبیعت موجودات را به حسب طبیعت عدد میدانند و میگویند که هرکس عدد،
احکام،
طبیعت و انواع و خواص آن را بشناسد، میتواند به شناخت گونههای موجودات دست یابد.
از اینروست که اخوان دانش عدد را پادشاه دانشهای دیگر و پیشینتر از همه آنها میشمارند.
بدینسان اخوان کل نظام هستی و جهان را بر پایۀ اعداد، مراتب و خواص آنها بنیاد مینهند. (دربارۀ فیثاغورس و فلسفۀ وی،
دربارۀ عقاید فیثاغورسیان،
)
دانش دیگری که اخوان، در پیروی از سنت صابئان حران، به آن اهمیت بسیار میدهند،
علم احکام نجوم است. این دانش دربارۀ تأثیر سپهرها و ستارگان و بهطورکلی اجرام آسمانی بر موجودات زیر
سپهر ماه ــ و از آن میان تأثیر آنها بر زندگی و سرنوشت انسانها ــ سخن میگوید. این دانش در حوزۀ همۀ فرهنگهای باستانی جهان وجود داشته، از
کلدانیان و مصریان به یونانیان رسیده، و سرانجام به حوزۀ فرهنگ اسلامی نیز راه یافته بود و مکتبهای هرمسی، گنوستیکی و صابئان از هواداران آن بودهاند. اخوان نیز رویکرد ویژۀ خود را به
احکام نجوم دارند. ایشان منکران این دانش را گروهی از اهل جدل میدانند که از در نظر گرفتن احوال سپهرها، حرکتها و چرخشهای آنها روی گردانند و با کسانی که به آن باور دارند، دشمنی و کینه میورزند؛ اما کسانی که آن را میپذیرند و به افعال و تأثیرهای آنها بر موجودات زیر سپهر ماه، باور دارند، به شناخت آن از راه دیگری غیر از پیروان
احکام نجوم رسیدهاند و آن روش فلسفۀ روحانی و دانشهای نفسانی و نیز از راه تأیید و
عنایت الٰهی است.
ستارگان سپهرها،
فرشتگان خدا و فرمانروایان آسمانهایند که جهان را برپا میدارند و موجودات را سامان میدهند و درواقع خلیفگان خدا در سپهرهایند.
احکام این ستارگان بر موجودات زیر سپهر ماه، افعالی لطیف و تأثیرهایی نهانی دارد که شناخت کیفیات آن برای بیشتر مردمان ممکن نیست؛ اینگونه شناخت تنها برای استواران در دانش، یعنی
حکیمان و فیلسوفان ممکن است که در دانشهای الٰهی
بصیرت دارند و از سوی خدا تأیید و ملهم میشوند.
اما از سوی دیگر، اخوان برخلاف گمان بسیار کسان،
علم احکام نجوم را از ادعای
غیبگویی جدا میکنند، زیرا آگاهی از
غیب، یعنی دانستن آنچه بدون استدلال و بدون علتها یا سببهای رویدادها باشد، برای هیچ آفریدهای ــ نه ستارهشناس، نه
کاهن و نه حتى هیچ پیامبری یا فرشتهای ــ ممکن نیست؛ فقط خدا از غیب آگاه است.
سپس اخوان راههای شناخت رویدادهای آینده و انواع هفتگانۀ آن را برمیشمارند، اما نتیجهای که ار شناخت موجودات پیش از وجود آنها میگیرند ــ که معمولاً آگاهی از آنها موجب
اندوه و
ترس از مصائب است ــ این است که انسان عاقل بیدار دل، از نگرش به این دانش و راز آن و علل آن، از دنیادوستی رویگردان و از خواب
غفلت و نادانی بیدار میشود، دیدۀ بصیرتش گشوده میگردد، حقایق موجودات را میشناسد و به چشم
یقین جهان
آخرت را میبیند، امر معاد بر وی آشکار میشود و شوق به آن در وی پدید میآید و از بودنِ در دنیا روی میگرداند و بدینسان مصائب جهان بر او آسان میشود و پس از آگاهی از موجبات
احکام سپهر، دیگر دچار اندوه و ترس نمیشود. اخوان سپس دیگر مزایای
علم احکام نجوم را برمیشمارند.
(برای وصف تفصیلی تأثیر ستارگان بر موجودات روی زمین و بهویژه بر زندگی انسان،
)
اخوان در جای دیگری تأکید میکنند که هر آنچه در جهان انسانی و خلق زمینی روی میدهد، نتیجۀ تدبیری فلکی و امری آسمانی است، زیرا جهان فرودین، در همۀ امور و احوالش به جهان فرازین وابسته است.
باید اشاره کرد که مبحث
سحر،
جادو و
طلسمات نیز ــ با تأثیر پذیرفتن از عقاید و نظریات هرمسی ــ از دیدگاه اخوان اهمیتی ویژه دارد و ایشان بخش عمدۀ یکی از رسائل را به شرح آن اختصاص دادهاند.
در تنظیم این مقاله از منابع ذیل استفاده شده است:
(۱) رسائل اخوان الصفا، بیروت، ۱۹۵۷م. سعید، خیرالله، النظام الداخلی لحرکة اخوان الصفا، دمشق، ۱۹۹۲م.
(۲) خراسانی، شرفالدین، نخستین فیلسوفان یونان، تهران، ۱۳۵۰ش.
(۳) .Pauly
شرف الدین خراسانی، دائرة المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «اخوان الصفا».