• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

دانشنامه‌های طبقه‌بندی علوم

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



دانشنامه‌ و دانشنامه‌نگاری، نگارشِ گونه‌ای از کتاب‌های مرجع، حاوی اطلاعاتی کلی و همه‌جانبه از همه دانش‌ها یا طیف معیّنی از علوم یا دانشی خاص، که در دوره جدید در قالب الفبایی تدوین می‌شود. دانشنامه‌های با طبقه‌بندی علوم دارای ویژگی خاصی است از جمله در نوشتن فهرست کتاب‌ها و دانش‌ها و فرهنگ مصطلحات و لغت‌نامه‌ها با جامعیت همراه شده و مجال بروز یافته است. شیوه تنظیم و تألیف این دانشنامه‌ها گوناگون است: برخی از آن‌ها ترتیب قاموسی و به اصطلاح الفبایی دارد؛ پاره‌ای دیگر ترتیب طبقه‌ای دارد و مؤلف با تقسیم‌بندی علوم و معارف، مطالب مرتبط را طبق نظام طبقه‌بندی خود آورده است.



واژه دانشنامه معادل کلمه فرانسوی encyclopedie (در انگلیسی: encyclopaedia /encyclopedia) است. این واژه و دیگر صورت‌های آن در زبان‌های اروپایی، از اصطلاح یونانی "enklōi paideia" مشتق شده است. این اصطلاح از سه جزء "en"به معنی «در» و "enklōi" به معنای «دایره‌ای» و بیشتر «عام و فراگیر» و "paideia" به معنای آموزش تشکیل شده است.
[۱] Encyclopedia of library and information science, ed Allen Kent and Harold Lancour, New York: Marcel Dekker, Inc, ۱۹۷۸, sv، ذیل Encyclopedias.
این مجموعه معنایی در وضع اصطلاح عربی «دایرة المعارف» کاملاً لحاظ شده است، همچنین در زبان عربی واژه‌های موسوعه و مَعْلَمه و در زبان فارسی واژه‌های فرهنگ و دانشنامه، معادل انسیکلوپدی فرنگی به کار می‌رود.
[۲] دانشنامه اسلام، ج۱، ذیل "Mawsū'a.۱، زیرنظر مصطفی میرسلیم، تهران: بنیاد دایرة المعارف اسلامی، ۱۳۷۵ش.
[۳] اسعدی، مرتضی، «دائرة المعارف های شرق اسلامی»، ص۳۴، کیهان فرهنگی، ش ۱۲۷ (خرداد و تیر ۱۳۷۵).



آن دسته از تألیفات مسلمانان که امروزه تألیفات دانشنامه‌ای یا شبه دانشنامه‌ای محسوب می‌شود، در بستری از شرایط و مقتضیات ویژه و تحت‌تأثیر عواملی چند تکوین و تکامل یافته است. یکی از زمینه‌های توجه به دانشنامه‌نگاری اهتمام پیگیرانه برخی از دانشمندان بزرگ مسلمان به موضوع ادب بوده است. معنای ادب به ویژه پس از دوره کسانی چون عبدالحمید کاتب (متوفی ۱۳۲ق) و ابن مقفع (متوفی ۱۴۲ق) گسترش یافت؛ و ادیب به کسی اطلاق شد که برخلاف عالِم که در یک رشته، خاصه علوم دینی، تبحر داشت، در چند دانش دستی داشت و برگزیده‌ترین بخش‌های آن را برمی‌گرفت.
[۴] دائرة المعارف بزرگ اسلامی، زیرنظر کاظم موسوی بجنوردی، ذیل «ادب»، تهران ۱۳۶۷ش ـ، ذیل «ادب» (از آذرتاش آذرنوش).
[۵] دائرة المعارف بزرگ اسلامی، زیرنظر کاظم موسوی بجنوردی، ذیل ادب/ ادبیا، تهران ۱۳۶۷ش ـ، ذیل «ادب» (از آذرتاش آذرنوش).
به هر رو، به سبب بازتاب یافتن شخصیت چنددانشی این ادیبان در تألیفات آنها، دست کم برخی از آثارشان از نوعی جامعیت محتوایی و تکثر موضوعی برخوردار شد. التزام به جامعیت محتوایی غایت کار دانشنامه نگاران مسلمان نبود.
شمار قابل توجهی از آنان خاصه پس از فراگیر شدن نهضت ترجمه و پدید آمدن آثار متعدد و متنوع در علوم مختلف، به ضرورت طبقه‌بندی و ساماندهی رشته‌های مختلف علمی پی بردند. هرچند، بسیاری از کسانی که در عمل به طبقه‌بندی شاخه‌های علوم توجه نشان داده‌اند، طرح ساختاری خود را به صراحت عرضه نکرده‌اند، و برخی نیز باوجود پایبندی به نوعی طرحِ ساختی در تدوین و عرضه مطالب خویش چندان به نظام طبقه‌بندی علوم که الگوی غالب آن نظام ارسطویی بود و فیلسوفانی چون فارابی و ابن سینا آثار خود را کمابیش بر گرته آن سامان می‌دادند (وفادار نماندند. گسترش این قبیل آثارِ چنددانشی، به جنبه کاربردی آن‌ها نیز برمی‌گشت؛ بدین‌بیان که کاتبان و دبیران دیوان‌ها که لازمه موفقیت اداری آن‌ها آشنایی با طیف گسترده‌ای از دانش‌های نظری و عملی بود، به چنین آثاری نیاز داشتند. برخی از این‌گونه کتاب‌ها به علت توجه نویسندگان به جنبه‌های کاربردی آن‌ها و لزوم مراجعه کاتبان بدان‌ها، آسان فهم‌تر بوده و به صورت خودآموز نوشته شده است. توجه به فنون و علوم کاربردی و بسیاری از مسائل زبانی و لغوی و تاریخی در این کتاب‌ها و تأثیرگیری این آثار از فرهنگ بیگانه و به اصطلاح علوم اوایل، مایه آن شد تا این آثار در سطحی فراتر از آثار مذهبی و دینی بنشینند و در آن‌ها دانش نگاری فارغ از خاستگاه و جهت گیری آن) مدنظر قرار گیرد.


با اندکی تسامح می‌توان گفت دانشنامه‌نگاری از میانه‌های سده سوم تا سده دهم (پایان عصر ممالیک) دوره‌ای شکوفا و پررونق را طی کرده، اما پس از آن مانند بسیاری دیگر از گونه‌ها و زمینه‌های نگارشی دست‌خوش تقلید و حتی انحطاط شده است. در این سده‌ها، برخلاف ادوار پس از آن، هرکدام از انواع دانشنامه‌ها را که درنظر آوریم، روی به شکوفایی و کمال داشته است. چندان‌که، معمولا متأخرترین هریک از انواع دانشنامه‌ها کامل‌ترین و جامع‌ترین آن‌ها نیز بوده است. این آثار کلاسیک را می‌توان به اعتبار گستره موضوعی، شمول اطلاعات، رویکرد، سطح علمی، نظم و ترتیب و طرح ساختی، زبان، دوره بندی‌های تاریخی، حوزه فرهنگی و جغرافیایی به انواعی تقسیم کرد. اما در این مقاله، نخست با ذکر نمونه‌های محدودی از دانشنامه‌های تک دانشی، قواعد کلی حاکم بر نگارش آن‌ها محل توجه واقع می‌شود؛ و سپس نقش این دانشنامه‌ها در ورود نویسندگان مسلمان به مرحله دانشنامه‌نگاری چنددانشی بازنموده خواهد شد. آنگاه مسیر نگارش دانشنامه‌های چنددانشی در سه گروه دانشنامه‌های فاقد طبقه‌بندی علوم، دانشنامه‌های ناظر به طبقه‌بندی علوم و دانشنامه‌های بینابین بازگفته خواهد شد.


جامعیت، مشخصه مشترک همه نمونه‌هایی است که تاکنون در این مقاله معرفی و بررسی شده است، که فقط نیمی از هویت دانشنامه‌ها را فرا می‌نماید. ویژگی مهم دانشنامه‌ها طرح ساختی و نظام تألیف و ترتیب آنهاست. این ویژگی عمدتاً از سده چهارم بدین‌سو، در نوشتن فهرست کتاب‌ها و دانش‌ها و فرهنگ مصطلحات و لغت‌نامه‌ها با جامعیت همراه شده و مجال بروز یافته است. شیوه تنظیم و تألیف این کتاب‌ها گوناگون است: برخی از آن‌ها ترتیب قاموسی و به اصطلاح الفبایی دارد، مانند کشف الظنون، کشاف اصطلاحات الفنون و تقریباً تمام لغت نامه‌ها؛ پاره‌ای دیگر ترتیب طبقه‌ای دارد و مؤلف با تقسیم‌بندی علوم و معارف، مطالب مرتبط را طبق نظام طبقه‌بندی خود آورده است، مانند احصاء العلوم، الفهرست و مفتاح السعاده.


در ادامه چند نمونه از دانشنامه‌های ناظر به طبقه‌بندی علوم را مورد بررسی قرار می‌دهیم.

۵.۱ - احصاء العلوم

این‌گونه اخیر از دیدگاه طبقه‌بندی علوم بسیار اهمیت دارد؛ چرا که از خلال آن‌ها مانند بعضی از کتب فلسفی (می‌توان مکتب‌ها و گرایش‌های مختلف علمای مسلمان را در طبقه‌بندی علوم و معارف شناسایی و بررسی کرد
[۶] طاهری عراقی، احمد، اسلام (علوم دینی اسلام در نظام رده بندی کتابخانه کنگره)، ج۱، ص۱۰-۱۱، به کوشش زهره علوی، تهران ۱۳۷۶ش.
در هر کدام از این‌گونه آثار، پراکندگی و حجم مطالب ذیل هریک از علوم و نیز مدخل‌ها، رویکرد ویژه مؤلف و صبغه علمی غالب آن اثر را باز می‌نماید. چنان‌که از این حیث آثاری چون احصاء العلوم و نزهت‌نامه را با وجود جامعیتی که دارد، می‌توان به ترتیب در شمار دانشنامه‌های فلسفی و علوم طبیعی آورد. در عین‌حال، آثارِ معدودِ دیگری هم هست که نوعی توازن‌گرایی در توجه به علوم مختلف در آن‌ها نمایان است، مانند کتاب ستّینی، و نفائس الفنون. ظاهراً فارابی (متوفی ۳۳۹ق) نخستین کسی بود که فلسفه یونانی را در کتاب خود، احصاء العلوم (به عربی)، با درآمیختن با علوم اسلامی صورتی دانشنامه‌گونه داد. ترتیب فصول احصاء العلوم چنین است: ۱) زبان‌شناسی عربی، ۲) منطق (شامل هشت بخش)، ۳) ریاضی یا «علوم تعلیمی» (شامل حساب، هندسه، علم مناظر، نجوم، موسیقی، اثقال، علم حیل/ مکانیک)، ۴) طبیعیات و الهیات، که طبیعیات شامل هشت بخش است از جمله معادن، عناصر اجسام مرکّب، کون و فساد و گیاهان و جانوران، ۵) علوم اخلاقی و مدنی و فقه و کلام اسلامی.
[۷] فارابی، محمد بن محمد، احصاء العلوم، ج۱، ص۲، چاپ عثمان محمد امین، قاهره ۱۳۵۰/۱۹۳۱.
چهار رشته فلسفه نظری (منطق، ریاضی، طبیعی و الهی) و دو رشته از سه رشته فلسفه عملی (اخلاق و سیاست) نشان دهنده برتری علوم یونانی/ فلسفی در این کتاب است. بنابراین احصاء العلوم را می‌توان نخستین دانشنامه فلسفی به‌شمار آورد. به‌نظر می‌رسد ترتیب ساختی دانشنامه‌های بعدی در تقسیم‌بندی علوم به دانش‌های یونانی و اسلامی) با هر تعبیری چون: علوم حکمی و غیرحکمی، علوم حِکْمی فلسفی و علوم نقلی وصفی، علوم حقیقیه و غیرحقیقیه، علوم عرب و علوم عجم، علوم شرعیه و علوم دخیله، علوم شرعی و علوم غیرشرعی و علوم اواخر و علوم اوایل (کاملاً از نظام تقسیم بندی احصاء العلوم متأثر بوده است. طبقه‌بندی فارابی را با تغییری جزئی ابن سینا (متوفی ۴۲۸ق) و غزالی (متوفی ۵۰۵ق) و ابن رشد (متوفی ۵۹۵ق) پذیرفته‌اند.
[۸] طاهری عراقی، احمد، اسلام (علوم دینی اسلام در نظام رده بندی کتابخانه کنگره)، ج۱، ص۱۲، به کوشش زهره علوی، تهران ۱۳۷۶ش.
[۹] Hossein Nasr, Science and civilization in Islam, Cambridge, Mass ۱۹۶۸، ج۱، ص۶۰.
با این‌همه، شیوه فارابی را در نشاندن فقه و کلام به‌عنوان اجزای علوم شریعت ذیل علوم مدنی که خود از زیرشاخه‌های فلسفه عملی ارسطویی است) در هیچ‌یک از آثار مشابه بعدی دنبال نکرده‌اند.

۵.۲ - رسائل اخوان الصفاء

چهار رشته فلسفه نظری در رسائل اخوان الصفاء (قرن چهارم) نیز به چشم می‌خورد. رسائل اخوان الصفاء را می‌توان بدین قرار فصل‌بندی کرد: ریاضیات و منطق (چهارده رساله)، طبیعیات (هفده رساله)، الهیات (ده رساله)، علوم شرعی و دیانات و مذاهب. اخوان الصفا که کوشیدند خوانندگان را با گزیده همه بخش‌های علوم نظری و عملی دوران خود آشنا کنند، هدفشان را راهنمایی گمراهان و سرگشتگان و بیدار کردن غافلان ذکر کرده‌اند.
[۱۱] جمعی از نویسندگان، رسائل اخوان الصفاء و خلّان الوفاء، ج۱، ص۲۴۲، قم ۱۴۰۵.
[۱۲] Josef van Ess, "Encyclopaedic activities in the Islamic world: a few questions and no answers", in Organizing knowledge, encyclopaedic activities in the pre،eighteenth century Islamic world, ed Gerhard Endress, Leiden: Brill, ۲۰۰۶، ج۱، ص۱۰.
این‌گفته در عین‌حال جهت‌گیری ایدئولوژیک این اثر را نشان می‌دهد. رسائل اخوان الصفاء محصول کار گروهی از نویسندگان و یادآور یکی از عمده‌ترین ویژگی‌های کار نگارش دانشنامه‌ها در دوره جدید یعنی تشریک مساعی جمعی در امر دانشنامه‌نگاری است.
[۱۳] Josef van Ess, "Encyclopaedic activities in the Islamic world: a few questions and no answers", in Organizing knowledge, encyclopaedic activities in the pre،eighteenth century Islamic world, ed Gerhard Endress, Leiden: Brill, ۲۰۰۶، ج۱، ص۹.


۵.۳ - الشفاء و دانشنامه علائی

با وجود تلاش‌های ذکر شده، تثبیت ساختار دانشنامه‌های فلسفی در جهان اسلام تا ظهور ابن سینا به تعویق افتاد. اثر اصلی او در فلسفه، الشفاء (تألیف ۴۲۱ـ۴۲۳) و کتاب دیگرش، النجاه برپایه تقسیم‌بندی چهارگانه رشته‌های نظری ارسطویی پرداخته شد: ۱. منطق، ۲. طبیعی، ۳. ریاضی، ۴. الهی. دیگر اثر ابن سینا، دانشنامه علائی که نخستین دانشنامه علوم فلسفی به فارسی است، به تصریح نویسنده اش مشتمل است بر علوم پنج گانه حکمت. در واقع این علوم پنج‌گانه همان چهار رشته فلسفه نظری است با این تفاوت که ریاضیات در دو رشته مجزا، یعنی هیئت و موسیقی، تنظیم شده است. تقسیم‌بندی ابن سینا از علوم تأثیر ژرف و دیرپایی بر دانشنامه‌نگاری پس از او برجای نهاده است.
[۱۴] Živa Vesel, Les encyclopédies persanes: essai de typologie et de classification des sciences, Paris ۱۹۸۶، ج۱، ص۱۳.


۵.۴ - درة التاج

قطب‌الدین شیرازی (متوفی ۷۱۰ق) نیز در درة التاج (تألیف ۶۹۳ـ۷۰۵) کمابیش از تقسیم‌بندی ابن سینا پیروی کرده است. کتاب او به دلیل احتوا بر همه اقسام حکمت نظری و عملی به اُنْموذَج العلوم، یعنی نمونه دانش‌ها، شهرت داشته است.
[۱۵] حاجی خلیفه، مصطفی بن عبدالله، کشف الظنون، ج۱، ستون ۷۳۸.
تفاوت نظام طبقه‌بندی علوم در درة التاج با دانشنامه علائی در این است که فلسفه اوُلی جزو بخش الهیات نیامده و فصلی مستقل به آن اختصاص یافته است. ارزش کتاب دره التاج در عین‌حال به واسطه اقتباسات، تلخیصها و ترجمه‌های قطب‌الدین شیرازی از کتاب‌های پیشینیان مانند ابن سینا، غزالی و فخررازی (متوفی ۶۰۶ق) و نیز در دقت در بیان فارسی مضامین فلسفی است.
[۱۶] Živa Vesel, Les encyclopédies persanes: essai de typologie et de classification des sciences, Paris ۱۹۸۶، ج۱، ص۱۴.


۵.۵ - مفاتیح العلوم

در سده چهارم و چند دهه پس از تألیف دانشنامه فلسفی احصاء العلوم، اثر دیگری، کمابیش به اقتفای آن اما با گنجانیدن موضوعاتی افزون‌تر، به نام مفاتیح العلوم به قلم محمد بن احمد بن یوسف خوارزمی (متوفی ۳۸۷ق) تألیف شد. خوارزمی اثر خویش را ذیل دو «مقاله» کلی: «علوم شریعت» و «علوم عجم» یعنی علوم اوایل سامان داد. مقاله اول خود در شش باب تنظیم شده است: اصول فقه و فقه، کلام، علم نحو، کتابت و انشا، شعر و عروض، و اخبار/ تاریخ. باب کتابت درباره اصطلاحات معمول در دیوان‌های مختلف است که به‌کار دبیران و کارکنان دیوان‌ها می‌آمده است. «مقاله» دوم، علوم عجم، حاوی مقدمه‌ای است درباره تقسیمات فلسفه. در ادامه، برخلاف معمول، الهیات پیش از منطق و سپس رشته‌های ریاضی و طبیعی آمده است. در پایان نیز یکی از شاخه‌های ریاضیات یعنی علم الحیل بررسی شده است. طرفه آن‌که طب و کیمیا که به تصریح خوارزمی از شاخه‌های طبیعیات است در پی هم قرار نگرفته و شاخه‌های علم ریاضی میان این دو فاصله افکنده است. اشتمال کتاب خوارزمی بر اصطلاحات دیوانی ذیل باب کتابت که اولین بار به چنین دانشنامه‌هایی راه یافته است، موجب شد تا وسل
[۱۸] Živa Vesel, Les encyclopédies persanes: essai de typologie et de classification des sciences, Paris ۱۹۸۶، ج۱، ص۲۱.
مفاتیح العلوم را دانشنامه‌ای دیوانی بنامد.

۵.۶ - جوامع العلوم

اما به نظر می‌رسد چنین اطلاقی حاصل درنظر نگرفتن کلیات این کتاب است. اما کتاب نویسنده هم روزگار او ابن فریغون، با نام جوامع العلوم، را با اطمینان بیشتری می‌توان در گروه دانشنامه‌های دیوانی قرار داد. ابن فریغون گویا از شاگردان ابوزید بلخی (متوفی ۳۲۲ق) بوده و در تألیف خود احتمالاً از اقسام العلوم استادش بهره برده است.
[۱۹] ابن فریغون، شعیا، جوامع العلوم، ج۱، ص۴، مقدمه جنابی، چاپ قیس کاظم جنابی، قاهره ۱۴۲۸/۲۰۰۷.
[۲۰] Živa Vesel, Les encyclopédies persanes: essai de typologie et de classification des sciences, Paris ۱۹۸۶، ج۱، ص۲۲.
بخش اول جوامع العلوم شامل مطالبی درباره علم نحو و صرف، کتابت و آداب‌نامه نگاری با درنظر گرفتن محتوا و مخاطب و انواع‌نامه‌های سلطانی و دیوانی و دانستنی‌های مقدماتی در باب حساب و هندسه است، که برای تنظیم گزارش‌های مالی و غیره ضروری بوده است. در ادامه، نویسنده درباره پاره‌ای از موضوعات مذهبی چون دین، شریعت، جهاد، رذایل و فضائل اخلاقی و اعمال و رفتار نیکو سخن گفته و سرانجام با بیان بیماری‌های قوه تفکر به «مقاله» اول پایان داده است.
در «مقاله» دوم که با تسامح می‌توان آن را مختص فلسفه عملی، علوم دینی و فلسفه نظری دانست، نویسنده ابتدا به حکومت و لوازم آن و شروط صاحب منصبان بلندپایه چون وزیر و محتسب و حاجب پرداخته و سپس از سیاست مالی و امنیتی و جنگی سخن رانده است. مباحث بعدی آشفته است و نظمی ندارد، مثل اعمال طبیعی، ارادی، ملزومات زندگی اجتماعی و خصوصی، تغذیه، لذات جسمانی و ریاضت‌های جسمانی و نفسانی، علم الفاظ، علم معانی، تفسیر، طبقات علمای دین، جدل، اعجاز پیامبر و چند مبحث کلامی، فلسفه و کیمیا و منطق و نجوم و علم فراست یا قیافه‌شناسی (پی بردن به اخلاق و روحیات آدمی از طریق مشاهده ظواهر جسمانی) و عیافت (فالگیری از رفتار، آواز یا نام پرندگان، پیشگویی) و تطیر (تفأل و تطّیر) و زجر (فال گرفتن رفتار یا آواز مرغان و وحوش) و کهانت و سحر و طلسم/ طلسمات.
[۲۱] ابن فریغون، شعیا، جوامع العلوم، ج۱، ص۸ ـ۱۰، مقدمه جنابی، چاپ قیس کاظم جنابی، قاهره ۱۴۲۸/۲۰۰۷.

آوردن مطالبی درباره منشی‌گری و کتابت و مقدمات آن‌ها که بخش قابل توجهی از مقاله اول کتاب را به خود اختصاص داده و عدم رعایت تقسیمات سنّتی علوم، نشان می‌دهد که اساساً تقسیمات علوم از دغدغه‌های ابن فریغون نبوده است.

۵.۷ - احیاء علوم الدین

چنان‌که در دانشنامه‌های فلسفی و دیوانی نیز دیده شد، علوم دینی پای ثابت انواع دانشنامه‌ها بوده است. این علوم خود نیز موجد نوعی از دانشنامه‌ها شد که می‌توان بدانها نام دانشنامه‌های دینی داد. احیاء علوم الدین غزالی از این دست آثار است که اگرچه از حیث محتوا و نیز هدفِ نویسنده‌اش به‌سختی می‌توان نام دانشنامه را بر آن اطلاق کرد، دست‌کم به سبب تأثیرش بر دانشنامه‌های دینی و روش متفاوتش در تقسیم‌بندی علوم، درخور توجه است. وی در یک طرح کلی، مطالب کتابش را به چهار رُبع تقسیم کرده است: عبادات (در رابطه میان بنده و خدا)، عادات (روابط آدمیان با یکدیگر)، مهلکات و منجیات (در رابطه آدمی با خویشتن). آغازگر ربع عبادات، کتاب العلم است که تقسیم‌بندی ویژه غزالی از علوم در آن توضیح داده شده است. وی پس از تقسیم علوم به واجب عینی و کفایی، واجب کفایی را به شرعی و غیرشرعی و سپس علوم غیرشرعی را به محمود و مذموم و مباح تقسیم کرده است.

۵.۸ - یواقیت العلوم و دَراری النجوم

صرف‌نظر از احیاء العلوم غزالی، نخستین دانشنامه‌های دینی را ظاهراً باید در آثار فارسی زبان پی گرفت. قدیم‌ترین این نوع از آثار یواقیت العلوم و دَراری النجوم، اثر نویسنده‌ای ناشناخته است، مشتمل بر سی فن و هر فن حاوی دوازده پرسش و پاسخ. با این‌که نویسنده
[۲۳] یواقیت العلوم و دراری النجوم، چاپ دانش پژوه، محمدتقی، ج۱، ص۵، (تهران) : اطلاعات، ۱۳۶۴ش.
تصریح کرده است که می‌خواهد هر علم و فنی را که در میان مردم ظاهر است، معرفی کند، از بسیاری از رشته‌های علوم دخیل یا علوم فلسفی در اثر او چندان خبری نیست.

۵.۹ - نزهت‌نامه علائی

در میان نویسندگان انواع دانشنامه‌ها، مؤلفان دانشنامه‌های علوم طبیعی، بیش از همه بر موضوع اصلی کتاب خود پایبند مانده و مباحث نامرتبط را کمتر در کتاب خود گنجانده‌اند. یکی از قدیم‌ترین این دانشنامه‌ها، نزهت‌نامه علائی تألیف شهمردان رازی (تألیف ۵۰۶ـ۵۱۳) است. قسمت اول کتاب به خواص و طبایع انسان، حیوان، نبات و جمادات، از جمله کانی‌شناسی، اختصاص یافته است. قسمت دوم با بحثی در باب آفرینش آسمان و زمین و عناصر چهارگانه شروع می‌شود و پس از گفتاری در ریاضیات و نجوم، رشته‌های منبعث از طبیعیات، یعنی فراست، هواشناسی و تعبیر خواب، قرار گرفته است؛ و در ادامه نوبت به طبقات اجتماعی و هنرها و صنایع مختلف می‌رسد. در فصل آخر کتاب به کیمیا، برخی از صنعت‌ها، طلسم، بازی‌ها و داروهای گیاهی پرداخته می‌شود. در این دانشنامه از میان چهار رشته فلسفه نظری الهیات حذف شده است و مباحث ریاضیات و منطق هم در قیاس با علوم طبیعی چندان به چشم نمی‌آید.
[۲۴] رازی، شهمردان بن ابی الخیر، نزهت نامه علائی، ج۱، ص۵ـ ۱۶، چاپ فرهنگ جهانپور، تهران ۱۳۶۲ش.


۵.۱۰ - فرخ‌نامه

نزهت‌نامه الگوی دانشنامه دیگری شد به نام فرّخ‌نامه (تألیف ۵۸۰)، نوشته ابوبکر مطهر جمالی یزدی به زبان فارسی که با حجم و ترتیبی کمابیش متفاوت، بسیاری از فصل‌های کتاب نزهت‌نامه در آن آمده است؛ مثلاً مباحث مربوط به گیاهان در فرخ‌نامه مفصّل‌تر است یا فصول «علف‌ها» و «صمغ‌ها» در نزهت‌نامه نیست.
[۲۵] جمالی یزدی، مطهر بن محمد، فرّخ نامه: دائرة المعارف علوم و فنون و عقائد، ج۱، ص۵، چاپ ایرج افشار، تهران ۱۳۴۶ش.
[۲۶] جمالی یزدی، مطهر بن محمد، فرّخ نامه: دائرة المعارف علوم و فنون و عقائد، ج۱، ص۹، چاپ ایرج افشار، تهران ۱۳۴۶ش.
در یک مقایسه اجمالی می‌توان گفت جنبه‌های علمی نزهت‌نامه بر فرخ‌نامه رجحان دارد. در مقابل، جمالی یزدی آموزه‌های خرافی بسیاری را در اثر خود بازتاب داده است. گویا وی خود را موظف می‌دید از هر چه یاد می‌کند، از خواص دارویی و روانی آن نیز یاد کند، چنان‌که از این حیث می‌توان کتابش را دایرة المعارف خرافات و طبّ عامیانه نیز نام نهاد.

۵.۱۱ - نوادر التبادر لتحفة البهادر

نزهت‌نامه علایی همچنین از منابع شمس‌الدین دُنَیسری در تألیف نوادر التبادر لتحفة البهادر بوده است. در این کتاب که در قلمرو سلاجقه روم و به زبان فارسی تألیف شده، در دوازده فن از فلسفه نظری، ریاضیات، نجوم، هندسه و علوم طبیعی و نیز علم فراست و اختلاج و خواص جانداران و کشاورزی و نیز عجایب و کرامات و جز اینها سخن گفته شده است.
[۲۷] دُنَیسری، محمد بن ایوب، نوادرالتبادر لتحفه البهادر، ج۱، ص۳ـ۸، چاپ محمدتقی دانش پژوه و ایرج افشار، تهران (۱۳۵۰ش).
طرح نوادر که دست کم از لحاظ تعداد فصل‌ها (دوازده فن) یادآور نزهت‌نامه شهمردان است، کامل‌تر از طرح نزهت‌نامه به‌نظر می‌رسد، چه وی برخلاف شهمردان به همه رشته‌های فلسفه نظری (ولو بدون ملاحظه توازن) پرداخته است.
[۲۸] Živa Vesel, Les encyclopédies persanes: essai de typologie et de classification des sciences, Paris ۱۹۸۶، ج۱، ص۳۲ـ۳۳.


۵.۱۲ - جامع العلوم

در میان دانشنامه‌های تألیف شده از سده چهارم بدین‌سو، به‌ویژه دانشنامه‌های سده ششم، که جامعیت و طرح ساختی در آن‌ها هویداست، کتاب جامع العلوم یا کتاب ستّینیِ فخررازی که به زبان فارسی نوشته شده، جایگاهی ویژه دارد. قصد نویسنده از تألیف این کتاب که آن را به علاءالدین تکش خوارزمشاه تقدیم کرد، آن بوده است که این اثر به کار درباریان و جمیع طالبان علم در سطوح گوناگون بیاید و از همین‌رو در بسیاری از باب‌های کتاب، ابتدا مسائل آشکار آن علم، سپس مسائل دشوار و آنگاه مباحث متوسط را با نام «امتحانات» در قالب پرسش و پاسخ عرضه کرده است. تقریباً جمیع معارف دوره مورد نظر گرد آمده است. فخررازی در این کتاب، شصت علم را مورد توجه قرار داده و به همین‌سبب، این کتاب به نام ستیّنی نیز مشهور شده است.
[۲۹] فخررازی، محمد بن عمر، جامع العلوم (ستّینی)، ج۱، ص۶۹ـ۷۳، چاپ علی آل داود، تهران ۱۳۸۲ش.

قسمت اول کتاب شامل علوم دینی، چون کلام و فقه و تفسیر، تاریخ، علوم ادبی و زبان‌شناسی است. قسمت دوم علوم فلسفی، به مراتب گسترده‌تر و پرعنوان‌تر از قسمت نخست است و مشتمل بر منطق، طبیعیات نظری، ریاضیات و الهیات است. فخررازی در پی باب ۵۳ : «علم الهیات»، باب «مقالات» را درباره مذاهب و فرقه‌ها آورده و در باب‌های بعد به فلسفه عملی شامل اخلاق و علم سیاست و تدبیر منزل توجه نشان داده است. در باب‌های ۵۸ تا ۶۰، علم آخرت، علم «دَعَوات» (دعاها) و علم آداب ملوک گنجانیده شده است. در پی باب‌های شصت‌گانه کتاب، بخش کوتاهی نیز به «علم شطرنج و انواع بازی» اختصاص یافته است.
[۳۰] فخررازی، محمد بن عمر، جامع العلوم (ستّینی)، ج۱، ص۴۹۲ـ۴۹۹، چاپ علی آل داود، تهران ۱۳۸۲ش.
جامع العلوم قدیم‌ترین متن فارسی است که می‌توان آن را دایرة المعارف به معنای دقیق کلمه نامید.
[۳۱] Živa Vesel, Les encyclopédies persanes: essai de typologie et de classification des sciences, Paris ۱۹۸۶، ج۱، ص۳۵.


۵.۱۳ - نفائس الفنون

شایسته‌تر از کتاب ستّینی فخررازی، کتاب نفائس الفنون شمس‌الدین آملی (قرن هشتم) است که به جای شصت رشته، ۱۶۰ رشته از علوم عقلی و نقلی را در دو گروه، علوم اواخر (اسلامی) و علوم اوایل (فلسفی)، آورده است.
[۳۲] آملی، محمد بن محمود، نفائس الفنون فی عرایس العیون، ج۱، ص۶، چاپ ابوالحسن شعرانی، تهران ۱۳۷۷، ج۲، چاپ ابراهیم میانجی، تهران ۱۳۷۹.
[۳۳] آملی، محمد بن محمود، نفائس الفنون فی عرایس العیون، ج۱، ص۱۶، چاپ ابوالحسن شعرانی، تهران ۱۳۷۷، ج۲، چاپ ابراهیم میانجی، تهران ۱۳۷۹.
[۳۴] آملی، محمد بن محمود، نفائس الفنون فی عرایس العیون، ج۱، ص۱۹، چاپ ابوالحسن شعرانی، تهران ۱۳۷۷، ج۲، چاپ ابراهیم میانجی، تهران ۱۳۷۹.
ترتیب قسم اول نفائس الفنون با ترتیب جامع العلوم فخررازی متفاوت است. آملی برخلاف فخررازی قسمت اول دانشنامه خود را با موضوع ادبیات و زبان‌شناسی شروع کرده و در این قسمت علاوه بر هشت شاخه مذکور در جامع العلوم، از رشته‌هایی چون علم خط، علم دواوین، انشا و استیفا نیز نام برده است.
[۳۵] آملی، محمد بن محمود، نفائس الفنون فی عرایس العیون، ج۱، ص۱۶، چاپ ابوالحسن شعرانی، تهران ۱۳۷۷، چاپ ابراهیم میانجی، تهران ۱۳۷۹.
مقاله دوم علوم اواخر شامل علوم دینی (کلام، تفسیر، حدیث و فقه و اصول) و مقاله سوم آن تصوف (با پنج فن) است
[۳۶] آملی، محمد بن محمود، نفائس الفنون فی عرایس العیون، ج۱، ص۱۶ـ۱۸، چاپ ابوالحسن شعرانی، تهران ۱۳۷۷، ج۲، چاپ ابراهیم میانجی، تهران ۱۳۷۹.
که این بخش اخیر در جامع العلوم فخررازی غایب است. مقاله چهارم و پایانی این قسمت «علوم مُحاوری» یا همان علوم تاریخ است که شاخه هفتم آن، اَحاجی (چیستان‌ها و رموز) است.
[۳۷] آملی، محمد بن محمود، نفائس الفنون فی عرایس العیون، ج۲، ص۳۳۴ـ۳۵۹، چاپ ابوالحسن شعرانی، تهران ۱۳۷۷، چاپ ابراهیم میانجی، تهران ۱۳۷۹.
گنجاندن این فن در ضمن علومِ محاوری نشان می‌دهد که نویسنده‌ به‌طور کلی تاریخ را به معنای سرگرم کردن یا دست کم با کاربرد سرگرمی می‌دیده و دانستن آن را مثل اطلاع از چیستان و از شروط محاوران یا ندیمان می‌دانسته است. قسمت دوم نفائس الفنون که به علوم فلسفه/ اوایل اختصاص یافته است، با طرح جامع العلوم تفاوت‌هایی دارد. آملی همچون فخررازی و برخلاف سنّت معمول، این قسمت را با فلسفه عملی و شاخه‌های فرعی‌اش آغاز کرده و سپس به فلسفه نظری و رشته‌های چهارگانه و فروع آن‌ها پرداخته است. آملی در این قسمت به فروع طبیعیات همچون طب، کیمیا و احکام نجوم و فروع ریاضیات همچون هیئت، مناظر و مرایا و رَمْل توجه ویژه کرده است. وی برخلاف فخررازی شطرنج را نه در فلسفه عملی که در جایی مناسب‌تر، در انتهای فروع ریاضی، جای داده است.
[۳۸] آملی، محمد بن محمود، نفائس الفنون فی عرایس العیون، ج۱، ص۱۹ـ۲۱، چاپ ابوالحسن شعرانی، تهران ۱۳۷۷، چاپ ابراهیم میانجی، تهران ۱۳۷۹.



۱. Encyclopedia of library and information science, ed Allen Kent and Harold Lancour, New York: Marcel Dekker, Inc, ۱۹۷۸, sv، ذیل Encyclopedias.
۲. دانشنامه اسلام، ج۱، ذیل "Mawsū'a.۱، زیرنظر مصطفی میرسلیم، تهران: بنیاد دایرة المعارف اسلامی، ۱۳۷۵ش.
۳. اسعدی، مرتضی، «دائرة المعارف های شرق اسلامی»، ص۳۴، کیهان فرهنگی، ش ۱۲۷ (خرداد و تیر ۱۳۷۵).
۴. دائرة المعارف بزرگ اسلامی، زیرنظر کاظم موسوی بجنوردی، ذیل «ادب»، تهران ۱۳۶۷ش ـ، ذیل «ادب» (از آذرتاش آذرنوش).
۵. دائرة المعارف بزرگ اسلامی، زیرنظر کاظم موسوی بجنوردی، ذیل ادب/ ادبیا، تهران ۱۳۶۷ش ـ، ذیل «ادب» (از آذرتاش آذرنوش).
۶. طاهری عراقی، احمد، اسلام (علوم دینی اسلام در نظام رده بندی کتابخانه کنگره)، ج۱، ص۱۰-۱۱، به کوشش زهره علوی، تهران ۱۳۷۶ش.
۷. فارابی، محمد بن محمد، احصاء العلوم، ج۱، ص۲، چاپ عثمان محمد امین، قاهره ۱۳۵۰/۱۹۳۱.
۸. طاهری عراقی، احمد، اسلام (علوم دینی اسلام در نظام رده بندی کتابخانه کنگره)، ج۱، ص۱۲، به کوشش زهره علوی، تهران ۱۳۷۶ش.
۹. Hossein Nasr, Science and civilization in Islam, Cambridge, Mass ۱۹۶۸، ج۱، ص۶۰.
۱۰. جمعی از نویسندگان، رسائل اخوان الصفاء و خلّان الوفاء، ج۱، ص۲۱۴۲، قم ۱۴۰۵.    
۱۱. جمعی از نویسندگان، رسائل اخوان الصفاء و خلّان الوفاء، ج۱، ص۲۴۲، قم ۱۴۰۵.
۱۲. Josef van Ess, "Encyclopaedic activities in the Islamic world: a few questions and no answers", in Organizing knowledge, encyclopaedic activities in the pre،eighteenth century Islamic world, ed Gerhard Endress, Leiden: Brill, ۲۰۰۶، ج۱، ص۱۰.
۱۳. Josef van Ess, "Encyclopaedic activities in the Islamic world: a few questions and no answers", in Organizing knowledge, encyclopaedic activities in the pre،eighteenth century Islamic world, ed Gerhard Endress, Leiden: Brill, ۲۰۰۶، ج۱، ص۹.
۱۴. Živa Vesel, Les encyclopédies persanes: essai de typologie et de classification des sciences, Paris ۱۹۸۶، ج۱، ص۱۳.
۱۵. حاجی خلیفه، مصطفی بن عبدالله، کشف الظنون، ج۱، ستون ۷۳۸.
۱۶. Živa Vesel, Les encyclopédies persanes: essai de typologie et de classification des sciences, Paris ۱۹۸۶، ج۱، ص۱۴.
۱۷. خوارزمی، محمد بن احمد، مفاتیح العلوم، ج۱، ص۱۵۴.    
۱۸. Živa Vesel, Les encyclopédies persanes: essai de typologie et de classification des sciences, Paris ۱۹۸۶، ج۱، ص۲۱.
۱۹. ابن فریغون، شعیا، جوامع العلوم، ج۱، ص۴، مقدمه جنابی، چاپ قیس کاظم جنابی، قاهره ۱۴۲۸/۲۰۰۷.
۲۰. Živa Vesel, Les encyclopédies persanes: essai de typologie et de classification des sciences, Paris ۱۹۸۶، ج۱، ص۲۲.
۲۱. ابن فریغون، شعیا، جوامع العلوم، ج۱، ص۸ ـ۱۰، مقدمه جنابی، چاپ قیس کاظم جنابی، قاهره ۱۴۲۸/۲۰۰۷.
۲۲. غزالی، محمد بن محمد، احیاء علوم الدین، ج۱، ص۸ ۴۱، بیروت ۱۴۱۲/۱۹۹۲.    
۲۳. یواقیت العلوم و دراری النجوم، چاپ دانش پژوه، محمدتقی، ج۱، ص۵، (تهران) : اطلاعات، ۱۳۶۴ش.
۲۴. رازی، شهمردان بن ابی الخیر، نزهت نامه علائی، ج۱، ص۵ـ ۱۶، چاپ فرهنگ جهانپور، تهران ۱۳۶۲ش.
۲۵. جمالی یزدی، مطهر بن محمد، فرّخ نامه: دائرة المعارف علوم و فنون و عقائد، ج۱، ص۵، چاپ ایرج افشار، تهران ۱۳۴۶ش.
۲۶. جمالی یزدی، مطهر بن محمد، فرّخ نامه: دائرة المعارف علوم و فنون و عقائد، ج۱، ص۹، چاپ ایرج افشار، تهران ۱۳۴۶ش.
۲۷. دُنَیسری، محمد بن ایوب، نوادرالتبادر لتحفه البهادر، ج۱، ص۳ـ۸، چاپ محمدتقی دانش پژوه و ایرج افشار، تهران (۱۳۵۰ش).
۲۸. Živa Vesel, Les encyclopédies persanes: essai de typologie et de classification des sciences, Paris ۱۹۸۶، ج۱، ص۳۲ـ۳۳.
۲۹. فخررازی، محمد بن عمر، جامع العلوم (ستّینی)، ج۱، ص۶۹ـ۷۳، چاپ علی آل داود، تهران ۱۳۸۲ش.
۳۰. فخررازی، محمد بن عمر، جامع العلوم (ستّینی)، ج۱، ص۴۹۲ـ۴۹۹، چاپ علی آل داود، تهران ۱۳۸۲ش.
۳۱. Živa Vesel, Les encyclopédies persanes: essai de typologie et de classification des sciences, Paris ۱۹۸۶، ج۱، ص۳۵.
۳۲. آملی، محمد بن محمود، نفائس الفنون فی عرایس العیون، ج۱، ص۶، چاپ ابوالحسن شعرانی، تهران ۱۳۷۷، ج۲، چاپ ابراهیم میانجی، تهران ۱۳۷۹.
۳۳. آملی، محمد بن محمود، نفائس الفنون فی عرایس العیون، ج۱، ص۱۶، چاپ ابوالحسن شعرانی، تهران ۱۳۷۷، ج۲، چاپ ابراهیم میانجی، تهران ۱۳۷۹.
۳۴. آملی، محمد بن محمود، نفائس الفنون فی عرایس العیون، ج۱، ص۱۹، چاپ ابوالحسن شعرانی، تهران ۱۳۷۷، ج۲، چاپ ابراهیم میانجی، تهران ۱۳۷۹.
۳۵. آملی، محمد بن محمود، نفائس الفنون فی عرایس العیون، ج۱، ص۱۶، چاپ ابوالحسن شعرانی، تهران ۱۳۷۷، چاپ ابراهیم میانجی، تهران ۱۳۷۹.
۳۶. آملی، محمد بن محمود، نفائس الفنون فی عرایس العیون، ج۱، ص۱۶ـ۱۸، چاپ ابوالحسن شعرانی، تهران ۱۳۷۷، ج۲، چاپ ابراهیم میانجی، تهران ۱۳۷۹.
۳۷. آملی، محمد بن محمود، نفائس الفنون فی عرایس العیون، ج۲، ص۳۳۴ـ۳۵۹، چاپ ابوالحسن شعرانی، تهران ۱۳۷۷، چاپ ابراهیم میانجی، تهران ۱۳۷۹.
۳۸. آملی، محمد بن محمود، نفائس الفنون فی عرایس العیون، ج۱، ص۱۹ـ۲۱، چاپ ابوالحسن شعرانی، تهران ۱۳۷۷، چاپ ابراهیم میانجی، تهران ۱۳۷۹.



بنیاد دائرة المعارف اسلامی، دانشنامه جهان اسلام، برگرفته از مقاله «دانشنامه‌نگاری»، تاریخ بازیابی ۱۴۰۰/۸/۲۶.    






جعبه ابزار