داع (لغاتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
داع:
(أُجيبُ دَعْوَةَ الدّاعِ) داع در اصل از ماده «دعو» و «دَعْوَة» و «دُعا» گرفته شده و به معنى «خواندن و طلب كردن و نيز يارى جستن» است، واژه «داع» اسم فاعل به معنى «خواندن و طلبكننده» و اصل آن داعى است. روى سخن این آيه به
پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) است و جالب اين كه در اين آيه كوتاه، خداوند هفت مرتبه به ذات پاک خود اشاره كرده و هفت بار به بندگان! و از اين راه نهايت پيوستگى و
قرب و ارتباط و محبت خود را نسبت به آنان مجسم ساخته است. عبد اللّه بن سنان مىگويد از
امام صادق (علیهالسلام) شنيدم كه فرمود: «زياد دعا كنيد، زيرا دعا كليد بخشش خداوند و وسيله رسيدن به هر
حاجت است، نعمتها و رحمتهايى نزد پروردگار است كه جز با دعا نمىتوان به آن رسيد! و بدان هر در را بكوبى عاقبت گشوده خواهد شد!» آرى او به ما نزديک است، چگونه ممكن است از ما دور باشد درحالىكه ميان ما و قلب ما جاى او است!
(وَ اعْلَموا أَنَّ اللّٰهَ يَحولُ بَيْنَ الْمَرْءِ وَ قَلْبِهِ...)
به موردی از کاربرد
داع در قرآن، اشاره میشود:
(وَ إِذا سأَلَكَ عِبادي عَنّي فإِنّي قَريبٌ أُجيبُ دَعْوَةَ الدّاعِ إِذا دَعانِ فَلْيَسْتَجيبواْ لي وَ لْيؤْمِنواْ بي لَعَلَّهُمْ يَرْشُدونَ) «و هنگامىكه بندگان من از تو درباره من سوال كنند (بگو) من نزديكم! دعاى دعاكننده را به هنگامىكه مرا مىخواند پاسخ مىگويم، پس آنها بايد دعوت مرا بپذيرند و به من ايمان بياورند تا راه يابند (و به مقصد برسند)»
علامه طباطبایی در
تفسیر المیزان میفرماید:
همانطور كه متعرض حكم مساله اجابت دعا است متعرض بيان علل آن نيز هست و مىفهماند علت نزديک بودن
خدا به بندگان همين است كه دعا كنندگان بنده اويند و علت اجابت بىقيد و شرط دعاى ايشان همان نزديكى خدا به ايشان است و بىقيد و شرط بودن اجابت دعا، مستلزم بىقيد و شرط بودن دعا است، پس تمامى دعاهايى كه خدا براى اجابت آن خوانده مىشود مستجاب است.
شریعتمداری، جعفر، شرح و تفسیر لغات قرآن بر اساس تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «داع»، ج۲، ص۳۸-۳۹.