خیر (لغاتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
خیر: (لَمْ یَنَالُوا خَیْراً)«خیر» به هر نوع نیکی که به دیگری بشود اگر چه بدون توجّه باشد، اطلاق میگردد.
منظور از «خَیْر» در سوره
«احزاب»، پیروزی در
جنگ است؛ البته پیروزی لشکر کفر، هرگز خیر نبود، بلکه شرّ بود. اما
قرآن که از دریچه فکر آنها سخن میگوید، از آن تعبیر به «خَیْر» کرده اشاره به این که آنها به هیچ نوع پیروزی در این میدان نائل نشدند. بعضی نیز گفتهاند: منظور از «خَیْر» در اینجا «
مال» است؛ چرا که این کلمه در بعضی از موارد دیگر، نیز به مال اطلاق شده است. در میان عرب معمول است که از «خیل» (
اسب) به «خیر» تعبیر میکنند، و در حدیثی آمده است که
پیامبر گرامی اسلام (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) فرمود:
الخَیْرُ مَعْقُودٌ بِنَواصِی الْخَیْلِ الی یَوْمِ الْقِیامَةِ: «خیر و خوبی به پیشانی اسب تا
روز قیامت بسته شده است».
بعضی «خیر» را در سوره
«ص»، به معنای «مال» یا «مال کثیر» تفسیر کردهاند که ممکن است منطبق بر تفسیر سابق گردد؛ چرا که مصداق مال در اینجا همان اسبها است.
«خَیْر» غالباً در مورد صفات نیک و جمال معنوی به کار میرود و «حسن» غالباً در زیبایی و جمال ظاهر.
ترجمه و تفاسیر آیات مرتبط با خیر:
(وَرَدَّ ٱللَّهُ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ بِغَيۡظِهِمۡ لَمۡ يَنَالُواْ خَيۡرٗاۚ وَكَفَى ٱللَّهُ ٱلۡمُؤۡمِنِينَ ٱلۡقِتَالَۚ وَكَانَ ٱللَّهُ قَوِيًّا عَزِيزٗا) (و خدا كافران را با دلى پر از
خشم از ميدان
جنگ احزاب باز گرداند بىآنكه نتيجه مطلوبى از كار خود گرفته باشند؛ و خداوند در اين ميدان،
مؤمنان را از جنگ بىنياز ساخت و پيروزى را نصيبشان كرد؛ و خدا توانا و شكستناپذير است.)
علامه طباطبایی در
تفسیر المیزان میفرماید: كلمه غيظ به معناى اندوه و خشم است، و مراد از خير آن آرزوهايى است كه
کفار آن را براى خود خير مىپنداشتند، و آن عبارت بود از غلبه بر مسلمانان، و از بين بردن رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلم). و معناى آيه اين است كه خداى تعالى كفار را به اندوه و خشمشان برگردانيد، در حالى كه به هيچ آرزويى نرسيدند، و خداوند كارى كرد كه مؤمنين هيچ احتياجى به قتال و جنگ پيدا نكردند، و خدا قوى بر اراده خويش، و عزيزى است كه هرگز مغلوب نمىشود.
(دیدگاه
شیخ طبرسی در
مجمع البیان:
)
(فَقَالَ إِنِّيٓ أَحۡبَبۡتُ حُبَّ ٱلۡخَيۡرِ عَن ذِكۡرِ رَبِّي حَتَّىٰ تَوَارَتۡ بِٱلۡحِجَابِ) (گفت: «من اين اسبان را بخاطر پروردگارم دوست دارم و مىخواهم از آنها در
جهاد استفاده كنم.» او به آنها نگاه مىكرد تا از ديدگانش پنهان شدند.)
علامه طباطبایی در تفسیر المیزان میفرماید: مراد از خیر (به طوری که گفتهاند)
اسب است، چون عرب اسب را خیر مینامند، و از رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) هم روایت شده که فرمود: تا
قیامت خیر را به پیشانی اسبها گره زدهاند.
(دیدگاه شیخ طبرسی در مجمع البیان:
)
(فِيهِنَّ خَيۡرَٰتٌ حِسَانٞ) (و در آن باغهاى بهشتى زنانى نيكو خلق و زيبايند.)
علامه طباطبایی در تفسیر المیزان میفرماید: اما كلمه خير بايد دانست كه مورد استعمال بيشترش در معانى است، همچنان كه مورد استعمال بيشتر كلمه حسن در نقشها و صورتها است، و بنابراين معناى خيرات حسان اين مىشود كه:
همسران بهشتی هم اخلاق خوبى دارند، و هم صورتهاى زيبا، و به عبارتى ديگر سيرت و صورتشان هر دو خوب است.
(دیدگاه شیخ طبرسی در مجمع البیان:
)
•
مکارم شیرازی، ناصر، لغات در تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «خیر»، ص۲۱۶.