خیانت (فقه)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
خیانت مقابل
امانت است. از عنوان یاد شده
در باب هایی نظیر
جهاد،
تجارت،
مضاربه،
مساقات،
ودیعه،
لقطه،
شهادات،
حدود و
تعزیرات سخن گفتهاند.
خیانت در مقابل
امانت، از
رذائل اخلاقی است. به کسی که
در امانت
تصرف ناحق میکند و رعایت امانتداری نمیکند،
خائن گویند؛ خواه موضوع امانت مال متعلّق به دیگری باشد، مانند
ودیعه و مالی که به عنوان
مضاربه یا
عاریه یا
اجاره و مانند آنها
در اختیار کسی قرار گیرد، و یا امری معنوی باشد، مانند پیمانی که با دیگری بسته میشود، مثل
قرارداد امان و
آتش بس. بنابر این، میتوان گفت
خیانت عبارت است از نقض عهد و تضییع امانت. برخی لغویان
خیانت را به ارتکاب عمل خائن به صورت مخفی معنا کرده اند.
بنابر این تعریف، به تصرف
در اموال دیگری به صورت آشکار
خیانت اطلاق نمیشود.
خیانت،
حرامو موجب ثبوت
تعزیر است.
آیا برداشتن مال
گمشده بر کسی که میداند اگر آن را بردارد
خیانت خواهد کرد،
حرام است یا
کراهت شدید دارد؟ مسئله اختلافی است.
برخی بین صورت
علم به
خیانت و
خوف آن تفصیل داده و
در فرض دوم قائل به کراهت شده اند.
در مقابل، برخی دیگر
در هر صورت قائل به
حرمت شده اند.
خیانت موجب از بین رفتن
عدالت و
در نتیجه
زوال اهلیت خیانتگر نسبت به اموری است که
در آنها عدالت شرط است، مانند
شهادت. از این رو، شهادت
خیانتکار پذیرفته نیست.
خیانت در امانت موجب
ضمان است.
در اینکه قصد
خیانت نیز ضمان آور است- هرچند به مرحله عمل نرسد- یا نه، اختلاف است.
هرگاه
حاکم اسلامی، با
کفار پیمان آتش بس ببندد،
وفا به آن تا زمانی که از سوی کفّار نقض نشده،
واجب است؛ لیکن
در صورت
بیم خیانت از طرف کفّار، به استناد قراین و شواهد،
حاکم اسلامی پیمان را نادیده میگیرد و مراتب را به کفّار اعلام میکند. البته صرف اتهام برای
نقض پیمان کفایت نمیکند.
هرگاه
در مضاربه یا
مساقات و مانند آن،
مالک مدّعی
خیانت عامل، و
عامل منکر آن باشد، قول عامل
در صورت
قسم خوردن بر عدم
خیانت، پذیرفته میشود، مگر آنکه مالک بر ادعای خود،
بینه اقامه کند.
فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهم السلام، ج۳، ص۵۵۹-۵۶۰.