[ویرایش] خیانت در مقابل امانت، از رذائل اخلاقی است. به کسی که در امانت تصرف ناحق میکند و رعایت امانتداری نمیکند، خائن گویند؛ خواه موضوع امانت مال متعلّق به دیگری باشد، مانند ودیعه و مالی که به عنوان مضاربه یا عاریه یا اجاره و مانند آنها در اختیار کسی قرار گیرد، و یا امری معنوی باشد، مانند پیمانی که با دیگری بسته میشود، مثل قرارداد امان و آتش بس. بنابر این، میتوان گفت خیانت عبارت است از نقض عهد و تضییع امانت. برخی لغویان خیانت را به ارتکاب عمل خائن به صورت مخفی معنا کرده اند.
[ویرایش] خیانت موجب از بین رفتن عدالت و در نتیجه زوال اهلیت خیانتگر نسبت به اموری است که در آنها عدالت شرط است، مانند شهادت. از این رو، شهادت خیانتکار پذیرفته نیست.
هرگاه حاکم اسلامی، با کفار پیمان آتش بس ببندد، وفا به آن تا زمانی که از سوی کفّار نقض نشده، واجب است؛ لیکن در صورت بیم خیانت از طرف کفّار، به استناد قراین و شواهد، حاکم اسلامی پیمان را نادیده میگیرد و مراتب را به کفّار اعلام میکند. البته صرف اتهام برای نقض پیمان کفایت نمیکند.
هرگاه در مضاربه یا مساقات و مانند آن، مالک مدّعی خیانت عامل، و عاملمنکر آن باشد، قول عامل در صورت قسم خوردن بر عدم خیانت، پذیرفته میشود، مگر آنکه مالک بر ادعای خود، بینه اقامه کند.