خَوَیٰ (مفرداتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
خَوَی (به فتح خاء و واو) از
واژگان قرآن کریم به معنای سقوط و خالی شدن است.
خَوَى به معنای سقوط و خالى شدن است. در
مجمع و
مفردات میگويد: اصل خواء خالى شدن است. گويند «خوى بطنه من الطعام» شكمش از
طعام خالى شد.
ولى ديگران سقوط و انهدام نيز گفتهاند. در
قاموس گفته «خوت الدار: تهدّمت و خوت و خويت: خلت من اهلها و ارض خاوية اى خالية»
همچنين است قول
صحاح و
اقرب.
خاويه از مادّه واوى و يائى هر دو در
قرآن مجید به كار رفته است و مصدر واوى آن خوّ، و مصدر يائىاش خوى و خواء است.
(أَوْ كَالَّذِي مَرَّ عَلى قَرْيَةٍ وَ هِيَ خاوِيَةٌ عَلى عُرُوشِها) فكر میكنم كه
خاويه در آيه به معنى ساقطه باشد گر چه در مجمع خاليه گفته است.
يعنى: «يا مانند آنكه بر دهكدهاى گذر كرد و آن بر سقفهاى خود منهدم شده بود.» گويا اوّل سقفها افتاده و بعد ديوارها بر روى سقفها افتاده بود.
در
نهج البلاغه خطبه ۹۹ هست:
«كَمَثَلِ نُجُومِ السَّمَاءِ إِذَا خَوَى نَجْمٌ طَلَعَ نَجْمٌ.» (همانند ستارگان آسمانند كه هرگاه يكى از آنها
غروب كند ستاره ديگرى
طلوع مىكند.)
(فَتِلْكَ بُيُوتُهُمْ خاوِيَةً بِما ظَلَمُوا) (ين خانههاى آنهاست درحالى كه به خاطر ظلم و ستمشان فرو ريخته است.)
خاويه به معنى خاليه و يا ساقط است ولى خالى بودن بهتر به نظر میرسد زيرا
ستم خانه را خالى و بى صاحب میگذارد.
(فَتَرَى الْقَوْمَ فِيها صَرْعى كَأَنَّهُمْ أَعْجازُ نَخْلٍ خاوِيَةٍ) «قوم را در آن محل مىبينى كه افتادهاند گوئى تنههاى
نخل سقوط كردهاند.»
ناگفته نماند
خاويه در
قرآن مجيد پنج بار آمده است و مادّه آن واوى و يائى هر دو به كار رفته است.
•
قرشی بنایی، علیاکبر، قاموس قرآن، برگرفته از مقاله «خوی»، ج۲، ص۳۱۶.