خَلَل (مفرداتنهجالبلاغه)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
خَلَل (به فتح خاء) یا
خَلّ (به فتح خاء و تشدید لام) از
واژگان نهج البلاغه معانی گوناگونی دارد؛
خَلّة به معنی
حاجت و
فقر و
خَلّات جمع آن است؛
خَلَل (بر وزن شرف) به معنای
سستی،
فساد و رخنه؛
خَلیل به معنای
دوست، جمع آن اخلّاء است و
خِلال به معنای میان است. این واژه ده بار در
نهج البلاغه آمده است.
خَلَل یا
خَلّ ده بار در «نهج» آمده معانی گوناگونی دارد؛
خَلّة به معنی حاجت و
فقر و
خَلّات جمع آن است؛
خَلَل (بر وزن شرف) به معنای سستی، فساد و رخنه؛
خَلیل به معنای دوست، جمع آن اخلّاء است و
خِلال به معنای میان است.
خَلّة به معنی حاجت و
فقر آید چنانکه در وصف
مؤمن فرموده:
«شَكُورٌ صَبُورٌ، مغْمُورٌ بِفِكْرَتِهِ، ضَنِينٌ بِخَلَّتِهِ» «
مؤمن شکرگزار، خویشتندار، غرق در فکر خود و بخیل به
اظهار فقر خویش است.»
(شرحهای حکمت:
) خلّات جمع آن است که در
نامه ۶۷ «مُصِيباً بِهِ مَوَاضِعَ المَفَاقِرِ وَالْخَلاَّتِ» (آنچنان كه بطور صحيح به دست
فقرا و نيازمندان برسد)
(شرحهای نامه:
) ذکر شده است، و نیز به معنی خصلت آید چنانکه فرموده:
«إذَا كَانَ في رَجُل خَلَّةٌ رَائِعَةٌ فَانْتَظِرْ أَخَوَاتِهَا.» «چون در مردی خصلت خوبی باشد منتظر خصلتهای دیگر باشید.»
(شرحهای حکمت:
) یعنی فورا با آن خصلت به وی اعتماد نکنید.
خَلَل (بر وزن شرف) به معنای سستی، فساد، رخنه است. چنانکه فرموده:
«فَاسْتُرْ خَلَلَ خُلُقِكَ بِحِلْمِكَ، وَقَاتِلْ هَوَاكَ بِعَقْلِكَ.» «رخنه خلق خویش را با حکمت بپوشان و به کمک عقل خویش با هوایت جنگ کن.»
(شرحهای حکمت:
)
خَلیل به معنای دوست، جمع آن اخلّاء است، درباره ناشکر بودن کسی که به آنها به ناحق احسان کردهای فرموده:
«فَإِنْ زَلَّتْ بِهِ النَّعْلُ يَوْماً فَاحْتَاجَ إِلى مَعُونَتِهِمْ فَشَرُّ خَلِيل وَأَلاَْمُ خَدِين!» یعنی «اگر روزی قدمش لغزید و محتاج به کمک آنان شد، خواهد دید که بدترین دوست و لئیم ترین صدیقند.»
(شرحهای خطبه:
)
خِلال به معنای میان است. آنگاه که محاکمه قاتلان
عثمان را از
امام علی (علیهالسلام) خواستند فرمود: انقلابیون هنوز در میان شما و بر اوضاع مسلّطند:
«وَهُمْ خِلاَلَكُمْ يَسُومُونَكُمْ مَا شَاؤُوا; وَهَلْ تَرَوْنَ مَوْضِعاً لِقُدْرَة عَلَى شَيء، تُرِيدُونَهُ» «آنها در میان شما هستند، آنچه بخواهند بر شما تحمیل میکنند آیا بر آنچه میخواهید توانائی احساس میکنید.»
(شرحهای خطبه:
)
واژه خَلل ده بار در نهج آمده است.
•
قرشی بنابی، علیاکبر، مفردات نهج البلاغه، برگرفته از مقاله «خلل»، ج۱، ص۳۶۲.