• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

خَصْف (مفردات‌نهج‌البلاغه)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف





خَصْف (به فتح خاء و سکون صاد) از واژگان نهج البلاغه به معنای چسباندن، قرار دادن و وصله زدن است. این واژه یک بار در نهج البلاغه آمده است.



خَصْف به معنای چسباندن، قرار دادن و وصله زدن آمده است.


امام علی (علیه‌السلام) در وصف رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) فرموده: «وَلَقَدْ كَانَ(صلى الله عليه وآله) يَأْكُلُ عَلَى الاَْرْضِ، وَيَجْلِسُ جِلْسَةَ الْعَبْدِ، وَيَخْصِفُ بَيَدِهِ نَعْلَهُ، وَيَرْقَعُ بِيَدِهِ ثَوْبَهُ» «آن حضرت بر روی زمین غذا می‌خورد مانند غلام متواضعانه می‌نشست، کفش و لباس خویش را با دست خود وصله می‌زد.» (شرح‌های خطبه: )


واژه خصف یک بار در نهج آمده است.


۱. قرشی بنابی، علی‌اکبر، مفردات نهج البلاغه، ج۱، ص۳۴۴.    
۲. طریحی، فخر‌الدین، مجمع البحرین ت-الحسینی، ج۵، ص۴۶.    
۳. السید الشریف الرضی، نهج البلاغة ت الحسون، ص، خطبه ۱۶۰.    
۴. عبده، محمد، نهج البلاغة - ط مطبعة الإستقامة، ج۲، ص۷۵، خطبه ۱۵۵.    
۵. صبحی صالح، نهج البلاغه، ج۱، ص۲۲۸، خطبه ۱۶۰.    
۶. مکارم شیرازی، ناصر، نهج البلاغه با ترجمه فارسی روان، ص۳۴۹، خطبه ۱۶۰.    
۷. ابن میثم بحرانی، ترجمه و شرح نهج البلاغه، ج۳، ص۵۱۳.    
۸. ابن میثم بحرانی، ترجمه و شرح نهج البلاغه، ج۳، ص۵۲۲.    
۹. مکارم شیرازی، ناصر، پیام امام امیرالمؤمنین، ج۶، ص۲۴۸.    
۱۰. هاشمی خویی، حبیب الله، منهاج البراعة فی شرح نهج البلاغة، ج۹، ص۳۷۸.    
۱۱. ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغة، ج۹، ص۲۳۴.    



قرشی بنابی، علی‌اکبر، مفردات نهج البلاغه، برگرفته از مقاله «خصف»، ج۱، ص۳۴۴.    






جعبه ابزار