• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

خَرُّوا (لغات‌قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف




خَرُّوا: (وَ خَرُّوا لَهُ سُجَّداً)
«راغب» در «مفردات» می‌گوید: «خَرُّوا» در اصل از مادّه‌ «خریر» است که به معنای صدای آب و مانند آن می‌باشد که از بلندی به زیر می‌ریزد، و به کار بردن این تعبیر در مورد سجده‌کنندگان، اشاره به این است که آنها در همان لحظه که برای سجده به زمین می‌افتند، صدایشان به تسبیح بلند است.



ترجمه و تفاسیر آیات مرتبط با خَرُّوا:

۱.۱ - آیه ۱۰۰ سوره یوسف

(وَ رَفَعَ أَبَوَيْهِ عَلَى الْعَرْشِ وَخَرُّواْ لَهُ سُجَّدًا وَ قَالَ يَا أَبَتِ هَذَا تَأْوِيلُ رُؤْيَايَ مِن قَبْلُ قَدْ جَعَلَهَا رَبِّي حَقًّا وَقَدْ أَحْسَنَ بَي إِذْ أَخْرَجَنِي مِنَ السِّجْنِ وَجَاء بِكُم مِّنَ الْبَدْوِ مِن بَعْدِ أَن نَّزغَ الشَّيْطَانُ بَيْنِي وَبَيْنَ إِخْوَتِي إِنَّ رَبِّي لَطِيفٌ لِّمَا يَشَاءُ إِنَّهُ هُوَ الْعَلِيمُ الْحَكِيمُ) (و پدر و مادر خود را بر تخت نشاند؛ و همگى براى او در پيشگاه خداوند به سجده افتادند؛ و گفت: «پدر! اين تعبير همان خوابى است كه پيش از اين ديدم؛ پروردگارم آن را تحقق بخشد؛ و او به من نيكى كرد آنگاه كه مرا از زندان بيرون آورد، و شما را نيز از آن بيابان به اين جا آورد بعد از آن‌كه شیطان، ميان من و برادرانم فتنه كرد. پروردگارم نسبت به آنچه مى‌خواهد و شايسته مى‌بيند، صاحب لطف است؛ چرا كه او دانا و حكيم است.)
علامه طباطبایی در تفسیر المیزان می‌فرماید: كلمه عرش، به معناى سرير و تخت بلند است، و بيشتر استعمالش در تختى است كه پادشاه بر آن تكيه مى‌زند و مختص به او است، و كلمه خر از خرور به معناى به خاك افتادن است، و كلمه بدو به معناى باديه است، چون یعقوب در باديه سكونت داشت.
و اينكه فرمود: (وَ رَفَعَ أَبَوَيْهِ عَلَى الْعَرْشِ) معنايش اين است كه یوسف، پدر و مادرش را بالاى تخت سلطنتى برد كه خود بر آن تكيه مى‌زد. مقتضاى اعتبار و ظاهر سياق اين است كه بالا بردن بر تخت، با امر و دستور يوسف، و به دست خدمتكاران انجام شده باشد، نه اينكه خود يوسف ايشان را بالا برده باشد، چون مى‌فرمايد: براى او به سجده افتادند، كه ظاهر امر مى‌رساند سجده در اولين وقتى بوده كه چشمشان به يوسف افتاده است، پس گويا به دستور يوسف، در موقعى كه يوسف در آن مجلس نبوده ايشان را در كاخ اختصاصى و بر تخت سلطنتى نشانده‌اند، و چون يوسف وارد شده نور الهى كه از جمال بديع و دل‌آراى او متلألأ مى‌شده ايشان را ذخيره و از خود بى‌خود ساخته تا حدى كه عنان را از كف داده و بى‌اختيار به خاك افتاده‌اند. (دیدگاه شیخ طبرسی در مجمع البیان:)

۱.۲ - آیه ۱۵ سوره سجده

(إِنَّمَا يُؤْمِنُ بِآيَاتِنَا الَّذِينَ إِذَا ذُكِّرُوا بِهَا خَرُّوا سُجَّدًا وَسَبَّحُوا بِحَمْدِ رَبِّهِمْ وَهُمْ لَا يَسْتَكْبِرُونَ) (تنها كسانى به آیات ما ایمان مى‌آورند كه هر وقت اين آيات به آنان يادآورى شود به سجده مى‌افتند و تسبیح و حمد پروردگارشان را مى‌گويند، و تکبّر نمى‌كنند.)
علامه طباطبایی در تفسیر المیزان می‌فرماید: جمله‌ (الَّذِينَ إِذا ذُكِّرُوا بِها خَرُّوا سُجَّداً)، بيان پاره‌اى از اوصاف و رفتار مؤمنین است، اما آنچه مربوط به اوصاف ايشان است، اين است كه نسبت به مقام ربوبیت پروردگارشان تذلل دارند، و از خضوع در برابر آن مقام و تسبيح و حمد او استکبار نمى‌ورزند، (إِذا ذُكِّرُوا بِها) يعنى وقتى به آيات پروردگارشان، كه دلالت بر وحدانيت او در ربوبيت و الوهیت دارد، تذكر داده مى‌شوند، و همچنين لوازم ربوبيت او را كه همان مساله معاد و دعوت نبی به سوى ايمان و عمل صالح است به يادشان بياورند (خَرُّوا سُجَّداً)، بى‌اختيار به زمين مى‌افتند، و به حالت سجده براى خدا در مى‌آيند تا تذلل و استكانت خود را اظهار كنند. (دیدگاه شیخ طبرسی در مجمع البیان:)


۱. یوسف/سوره۱۲، آیه۱۰۰.    
۲. سجده/سوره۳۲، آیه۱۵.    
۳. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ج۱، ص۲۷۷.    
۴. طریحی، فخرالدین، مجمع البحرین، ت الحسینی، ج۳، ص۲۸۳.    
۵. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۱۰، ص۸۵.    
۶. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۱۷، ص۱۶۲.    
۷. یوسف/سوره۱۲، آیه۱۰۰.    
۸. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۲۴۷.    
۹. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۱، ص۳۳۷.    
۱۰. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۱، ص۲۴۶.    
۱۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۲، ص۲۹۹.    
۱۲. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۵، ص۴۰۵.    
۱۳. سجده/سوره۳۲، آیه۱۵.    
۱۴. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۴۱۶.    
۱۵. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۶، ص۳۹۴.    
۱۶. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۶، ص۲۶۲.    
۱۷. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۹، ص۲۱۹.    
۱۸. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۸، ص۵۱۵.    



مکارم شیرازی، ناصر، لغات در تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «خَرُّوا»، ص۲۰۷.    






جعبه ابزار