خواص پیاز
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
پیاز (در عربی، بَصَل)، گیاهی از تیره سوسنیان به نام علمی آلیوم کپا، و سوخ خوراکی معروف آن است.
واژه پیاز توسعاً به سوخ هر رستنی دیگری نیز گفته میشود، مثلاً، پیاز نرگس و پیاز سنبل.
موضوع این مقاله فقط پیاز خوراکی است.
پیاز از قدیمترین گیاهان مصرفی آدمی است.
خاستگاه آن محتملاً جنوب غربی
آسیا بوده و از آنجا به دیگر نقاط جهان راه یافته است.
شاید قدیمترین ذکر پیاز اشارات پراکنده حکیم یونانی تئوفراستوس (اواخر سده چهارم و اوایل سده سوم پیش از میلاد) به آن باشد، مثلاً: بخشی از ساقه آن در
خاک میروید؛ زمان کِشت و جوانه زدن آن؛ دانههای آن خوب نمیماند؛ و «ریشه» آن لایه لایه است.
اما قدیمترین وصف منسجم پیاز (انواع پیاز و رویشگاههای آن در حوزه
مدیترانه بویژه در
یونان ، کِشت پیاز، و جز اینها) را در > تاریخ طبیعی <
پلینیوس مییابیم.
وی در قدمت کشت پیاز میگوید: «در مصر مردم، به وقت ادای
سوگند ، به سیر و پیاز همچون (دیگر) خدایانِ خود قَسَم میخوردند».
نشانههای وجود پیاز در بعض تمدنهای باستانی دیگر هم یافته میشود.
در آداب
زرتشتی ، پیاز از گیاهانی بوده که وجود آن بر سُفرهها در بعض مراسم خاص، از جمله آیینهای دَخمه گذاریِ مردگان، لازم بوده است.
به روایت
عهد عتیق ،
بنی اسرائیل به روزگار سرگردانی در بیابان پس از خروج از
مصر ، در آرزوی خوردن پیاز و برخی خوردنیهای دیگر چون ماهی و خیار و سیر بودند.
خواصی که گیاه ـ داروشناسان دوره اسلامی برای پیاز ذکر کردهاند، عمدتاً برگرفته از دیوسکوریدس، حکیم یونانی سده نخست میلادی، است. او پیاز را اشتهاآور، فرونشاننده تشنگی، روان کننده شکم و سودمند برای
بواسیر دانسته است.
جالینوس (سده دوم میلادی)
آب پیاز را برای درمان بَهَق (
بَرَص ) و
داءالثعلب سودمند دانسته است.
ابن ماسویه (سده سوم)
می گوید که پیاز اشتهاآور، فزاینده
باه ، و گشاینده مَسامِّ
بدن است.
اسحاق بن سلیمان اسرائیلی (نیمه اول سده چهارم)، بتفضیل درباره پیاز سخن گفته است،
مثلاً خوردن آن را به مثابه دارو برای رفع اخلاط، باز کردن شریانها و مجاری
بول ؛ و «ترکیبهای گوناگون» آن را برای درمان بیماریهای مختلف، از جمله، بواسیر،
هاری و ناشنوایی، سودمند دانسته است.
ابومنصور موفق الدین علی هروی
آن را، از جمله، برای درمان
صرع ، داءالثعلب، و داءالحیّه، و طِلای آن را بر جای شکستگی یا رگ به رگ شدگی سودمند دانسته است.
اَخوینی بُخاری (سده چهارم)، مؤلف کهنترین پزشکی نامه فارسی موجود، هدایة المتعلمین فی الطب، مصارفی برای پیاز ذکر کرده است، از جمله: برای درمان بیماری «شهوه الطّین» (گِل خوردنِ زنان آبستن)
پیاز پخته شده با روغن
گاو برای درمان «زَحیر» (دل پیچه و اسهال خونی)
مخلوط پیاز با چندین گیاه دیگر برای درمان نقصان باه در مردان
و در نسخهای برای درمان عِرق النَّسا.
ابن سینا (متوفی ۴۲۸) فواید دیگری هم برای پیاز ذکر کرده است، از جمله: برای درمان بعض بیماریهای
پوست ،
چشم ، دستگاه تنفسی و دستگاه گوارش؛ مخلوط آب پیاز و
عسل برای درمان خُنّاق؛ پیاز و نمک برای رفع زگیل؛ و مخلوط آب پیاز و نمک و سداب برای تسکین درد ناشی از گزش سگ هار.
اسماعیل جرجانی (متوفی ۵۳۱) مصارفی برای پیاز ذکر کرده که در آثار پیشینیان دیده نمیشود، از جمله: ضماد پیاز پخته برای درمان «خُراج» (جوش چرکین بدن)
چکاندن عصاره پیاز در گوش برای کشتن حشرات موذیِ داخلِ گوش شده
و دفع زالوی چسبیده به حلق.
احادیث بسیاری از
پیامبر اکرم صلّی الله علیه وآله درباره خواص پیاز ذکر کردهاند، از جمله: بر قوه باه میافزاید، بلغم و تب و وبا را از میان میبَرَد، و
قلب را نیرومند میکند.
حدیث مشهوری نیز، هم به ایشان
و هم به امام جعفر صادق علیهالسلام
منسوب است، به این مضمون: وارد هر آبادیای که میشوید از پیاز آنجا بخورید زیرا
وبا را از شما دور میکند.
از قول
امام جعفر صادق علیهالسلام نیز احادیث بسیاری درباره فواید پیاز وجود دارد، از جمله: زُداینده بلغم و تقویت کننده قلب است.
در پزشکی امروز نیز خواص بسیاری برای پیاز پخته و خام ذکر کردهاند
از کاربردهای غیرپزشکی پیاز نیز استفاده از آب آن به عنوان مرکب نامرئی را ذکر کردهاند که در مقابل شعله رنگ قهوهای به خود میگیرد.
در ایران پیاز از مناطق سردسیر (
تبریز و
ارومیه ) گرفته تا گرمسیر (
خوزستان و جنوب ایران) کاشته میشود.
گونههای مختلف معروف پیاز و نواحی کشت آنها در
ایران چنین است: ۱) پیاز تبریز و آذرشهر؛ ۲) پیاز سفید
قم ،
کاشان ،
ساوه ؛ ۳) پیاز اطراف
تهران و
شهرری ؛ ۴) پیاز
لاهیجان ؛ ۵) پیاز زمستانه
بندرعباس ؛ ۶) پیاز
بسطام (در شهرستان شاهرود)؛ ۷) پیاز سُرخ طارم و
زنجان .
پیاز از اقلام مهم تولید کشاورزی ایران و بسیاری از کشورهای جهان است.
طبق نخستین آمار مدوّن موجود درباره تولید آن در ایران (۱۳۴۶ش)، در آن سال در حدود ۰۰۰، ۱۷۸ تُن پیاز در کشور تولید شد.
بین سالهای ۱۳۴۶ تا ۱۳۷۶ش بیشترین مقدار تولید در ۱۳۷۱ش (ح ۳ر۱ میلیون تُن) بود
و در سال زراعی ۱۳۷۶ـ۱۳۷۷ش در حدود ۲ر۱ میلیون تُن بود.
طبق آمار سازمان خواربار و کشاورزی،
در ۱۳۷۷ ش/ ۱۹۹۸ بیش از چهل میلیون تُن پیاز در جهان تولید شد و سهم قاره آسیا، به عنوان بزرگترین تولید کننده آن، در حدود ۲۴ میلیون تُن بود.
طبق همین آمار، ایران، پس از
چین و
هند و
ترکیه ، چهارمین کشور تولیدکننده پیاز در آسیا و پنجمین کشور تولیدکننده پیاز در جهان بوده است. (جدول شماره ۲)
به ویژگیهایی از پیاز در ادب فارسی اشاره شده است، مثلاً: اشاره به توبَرتویی آن : «آنکه چون پسته دیدمش همه مغز/ پوست بر پوست بود همچو پیاز».
گاهی چند لایگی
آسمان (به اعتقاد پیشینیان) را به لایههای پیاز تشبیه کردهاند.
اشاره به این نکته که پوسیدن پیاز از اندرونِ آن آغاز مییابد: «مغز این مسکین ز سودای دراز/ وَز ریاضت گشت فاسد چون پیاز»
اشاره به بوی تند پیاز (در برابر عطر نرگس
یا
زعفران یا
مُشک .
اصطلاح «از نرخ پیاز آگاه نبودن» به معنای «از نتیجه کار یا موضوع زشتی بی خبر بودن» آمده است.
«بُن نگرفتن پیاز کسی» به معنای «فایده و نتیجه نداشتن کوشش کسی».
در فرهنگ عامّه فارسی مثلهای دیگری درباره پیاز وجود دارد، از جمله : «از سیر تا پیاز»
در اشاره به «حکایت کردن جزئیات» و «مثلِ پوست پیاز» در اشاره به نازکی پارچه.
(۱) قرآن.
(۲) ابن بیطار، الجامع لِمفردات الادویه و الاغذیه، بولاق ۱۲۹۱.
(۳) ابن سینا، القانون فی الطب، چاپ ادوارقش، بیروت ۱۴۰۸/۱۹۸۷.
(۴) ربیع بن احمد اخوینی بخاری، هدایه المتعلمین فی الطب، چاپ جلال متینی، مشهد ۱۳۴۴ش.
(۵) اسحاق بن سلیمان اسرائیلی، کتاب الأغذیه، فرانکفورت ۱۴۰۶/۱۹۸۶.
(۶) اوستا، وندیداد، ترجمه هاشم رضی، تهران ۱۳۷۶ش.
(۷) ایران، وزارت کشاورزی، معاونت برنامه ریزی و بودجه، اداره کل آمار و اطلاعات، آمارنامه کشاورزی: سال زراعی ۱۳۷۷ـ۱۳۷۶، تهران ۱۳۷۷ش.
(۸) ایران، بانک اطلاعات کشاورزی ایران، تهران ۱۳۷۸ش.
(۹) اسماعیل بن حسن جرجانی، کتاب الاغراض الطبیه و المباحث العلائیه، عکس نسخه مکتوب در سال ۷۸۹ هجری محفوظ در کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران، تهران ۱۳۴۵ش.
(۱۰) مرتضی خوشخوی، اصول باغبانی، شیراز ۱۳۶۴ش.
(۱۱) علی اکبر دهخدا، امثال و حکم، تهران ۱۳۵۷ش.
(۱۲) دیوسکوریدس، هیولی الطّب فی الحشائش و السموم، ترجمه اِصْطِفَن بن بَسیل و اصلاح حنین بن اسحاق، چاپ سزار ا دوبلر و الیاس تِرِس، تطوان ۱۹۵۲.
(۱۳) علی زرگری، گیاهان داروئی، تهران ۱۳۶۹ش.
(۱۴) غلام زندوکیلی، راهنمای کشت پیاز بطریق ردیفی (نشتی)، تهران ۱۳۵۹ ش.
(۱۵) مصلح بن عبدالله سعدی، کلیات سعدی، چاپ محمدعلی فروغی، تهران ۱۳۶۳ش.
(۱۶) محمدبن مسعود سوزنی، حکیم سوزنی سمرقندی، چاپ ناصرالدین شاه حسینی، تهران (۱۳۴۴ش).
(۱۷) حسن شیبانی، باغبانی، سبزیکاری، تهران ۱۳۴۶ ش.
(۱۸) احمد شاملو، کتاب کوچه، حرف پ، دفتر دوم، تهران ۱۳۷۸ش.
(۱۹) محمد طباطبائی، گیاه شناسی کاربردی برای کشاورزی و منابع طبیعی، کتاب اول: گیاهان زراعتهای بزرگ، تهران ۱۳۶۵ش.
(۲۰) محمدبن علی ظهیری سمرقندی، سندباذنامه، چاپ احمد آتش، استانبول ۱۹۴۸.
(۲۱) محمدبن ابراهیم عطار، دیوان، چاپ تقی تفضلی، تهران ۱۳۶۲ش.
(۲۲) محمدبن یعقوب کلینی، الکافی، چاپ محمدجواد فقیه، بیروت ۱۴۱۳/۱۹۹۲.
(۲۳) محمدباقربن محمدتقی مجلسی، بحارالانوار، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
(۲۴) جلال الدین محمدبن محمد مولوی، کتاب مثنوی معنوی، چاپ رینولد آلن نیکلسون، تهران ۱۳۶۰ش.
(۲۵) حسین میرحیدر، معارف گیاهی، تهران ۱۳۷۲ـ ۱۳۷۵ش.
(۲۶) ناصرخسرو، دیوان اشعار حکیم ناصرخسرو قبادیانی، چاپ مجتبی مینوی و مهدی محقق، ج ۱، تهران ۱۳۵۷ش.
(۲۷) علی نمازی شاهرودی، مستدرک سفینه البحار، (مشهد) ۱۳۸۱.
(۲۸) آرنت یان ونسینک، المعجم المفهرس لالفاظ الحدیث النبوی، بیروت ۱۹۳۶ـ۱۹۶۹.
(۲۹) موفق بن علی هروی، الابنیه عن حقایق الادویه، تصحیح احمد بهمنیار، چاپ حسین محبوبی اردکانی، تهران ۱۳۷۱ش.
(۳۰)
پلینیوس، تاریخ طبیعی.
(۳۱) کتاب مقدس، عهدعتیق.
دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «»، شماره۲۹۰۴.