• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

خضع (مفردات‌قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف




خَضَع (به فتح خاء و ضاد) از واژگان قرآن کریم به معنای تواضع، سر به زير انداختن و آرامى است. در قرآن مجید اين مادّه بيش‌تر از دوبار نيامده است.



خَضَع و خضوع چنان كه در اقرب و قاموس گويد به معنى تواضع، سر به زير انداختن و آرامى است. صحاح نيز آن را فروتنى و سر به زير انداختن گفته است. راغب ميان آن و خشوع كه گذشت فرقى نمی‌داند.


(فَلا تَخْضَعْنَ‌ بِالْقَوْلِ فَيَطْمَعَ الَّذِي فِي قَلْبِهِ مَرَضٌ وَ قُلْنَ قَوْلًا مَعْرُوفاً) «در سخن گفتن نرمى (و ناز) نكنيد تا مريض القلب در شما طمع كند و سخن به طور متعارف گویيد.»
آیه درباره زنان حضرت رسول (صلّی‌اللّه‌علیه‌و‌آله) است. خضوع را در آيه نازک و نرم سخن گفتن معنى كرده‌اند كه همان سخن گفتن با ناز و عشوه است و آن يک نوع تواضع در سخن است.
(إِنْ نَشَأْ نُنَزِّلْ عَلَيْهِمْ مِنَ السَّماءِ آيَةً فَظَلَّتْ أَعْناقُهُمْ لَها خاضِعِينَ‌) (اگر ما اراده كنيم، از آسمان بر آنان آيه‌اى نازل مى‌كنيم كه گردن‌هايشان در برابر آن بى‌اختيار خاضع گردد.)
خضوع اعناق سر به زير افتادن آن‌هاست در اثر زبونى و خواری، ولى از آيه ما قبل استفاده می‌شود كه از آن طاعت و فرمانبرى مراد است، در اقرب الموارد آمده: چون خضع با لام متعدى شود به معنى اطاعت آيد «خَضَعَ‌ له: انقاد».
در نهج البلاغه خطبه ۱۸۴ آمده‌: ««خَضَعَتِ‌ الْأَشْيَاءُ لَهُ وَ ذَلَّتْ مُسْتَكِينَةً لِعَظَمَتِهِ»» ولى در جمله‌ ««مَا أَقْبَحَ‌ الْخُضُوعَ‌ عِنْدَ الْحَاجَةِ وَ الْجَفَاءَ عِنْدَ الْغِنَى»» نهج البلاغه نامه ۳۱، مقصود از خضوع، تواضع و فروتنى است.


در قرآن مجيد اين مادّه بيش‌تر از دو مورد فوق نيامده است.


۱. قرشی بنایی، سید علی‌اکبر، قاموس قرآن، ج۲، ص۲۵۷.    
۲. طریحی نجفی، فخرالدین، مجمع البحرین، ت حسینی، ج۴، ص۳۲۲.    
۳. شرتونی، سعید، اقرب الموارد فی فصح العربیه و الشوارد، ج۲، ص۶۷.    
۴. الفیروزآبادی، مجدالدین، القاموس المحیط، ج۳، ص۱۸.    
۵. جوهری، ابونصر، الصحاح‌ تاج اللغه و صحاح العربیةه، ج۳، ص۱۲۰۴.    
۶. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، دار القلم، ص۲۸۶.    
۷. احزاب/سوره۳۳، آیه۳۲.    
۸. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۶، ص۳۰۸-۳۰۹.    
۹. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۶، ص۴۶۱.    
۱۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۸، ص۱۵۵.    
۱۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۰، ص۱۰۷.    
۱۲. شعراء/سوره۲۶، آیه۴.    
۱۳. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن‌، ص۳۶۷.    
۱۴. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۵، ص۲۵۰-۲۵۱.    
۱۵. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۵، ص۳۴۷-۳۴۸.    
۱۶. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۷، ص۳۲۰.    
۱۷. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۸، ص۶.    
۱۸. شرتونی، سعید، اقرب الموارد فی فصح العربیه و الشوارد، ج۲، ص۶۷.    
۱۹. رضی، سید شریف، نهج البلاغه، ت حسون، ص۴۲۸، خطبه ۱۸۴.    
۲۰. رضی، سید شریف، نهج البلاغه،ت حسون، ص۶۵۲، نامه ۳۱.    
۲۱. احزاب/سوره۳۳، آیه۳۲.    
۲۲. شعراء/سوره۲۶، آیه۴.    



قرشی بنایی، سید علی‌اکبر، قاموس قرآن، برگرفته از مقاله «خضع»، ج۲، ص۲۵۷-۲۵۸.    






جعبه ابزار