خصائصالنبی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
خصائصالنبی، ویژگیهای خاص تکوینی و تشریعی
پیامبر اکرم صلیاللّهعلیهوآلهوسلم، بهویژه
احکام خاص مقرر شده برای او و درباره او میباشد.
واژه
خصائص، جمع خصیصه، بهمعنای ویژگیها و اوصاف متمایز است.
مراد از تعبیر
خصائصالنبی در اصطلاح متون دینی، ویژگیهای منحصر به فرد شخص
حضرت محمد صلیاللّهعلیهوآلهوسلم و نیز آیین اوست که او را از دیگران، اعم از
مسلمانان و
پیامبران دیگر، متمایز میسازد.
این ویژگیها، اعم از اوصاف ذاتی و تکوینی او (چه ویژگیهای ظاهری و چه باطنی) است که طیف وسیعی از اوصاف و شمایل و
اخلاق و کردار آن حضرت، وقایع و رویدادهای زمان ایشان، کرامات و
معجزات نبوی ، تشریعات خاص مربوط به او و حتی ویژگیهای امت و آیین او را دربر میگیرد.
البته مراد از
خصائصالنبی (
خصائصالرسول) به معنای اخصّ که محور اصلی بحث در این مقاله است، مفهوم مورد نظرِ فقها یعنی احکام اختصاصی
پیامبر و نیز احکامی است که درباره آن حضرت
تشریع شده است.
از مهمترین آثار درباره
خصائصالنبی، کتاب کفایةالطالب اللَبیب فی
خصائصالحبیب معروف به
الخصائص
الکبری اثر
جلالالدین سیوطی (متوفی ۹۱۱) است.
این کتاب مشتمل بر حدود پانصد و هفتاد باب درباره
خصایص پیامبر به معنای عام آن است.
سیوطی خود این کتاب را با نام اُنموذَج اللبیب فی
خصائص الحبیب تلخیص کرده است.
عبدالمجید بن محرّم سیواسی حنفی (متوفی ۱۰۴۹)،
عبدالوهاب شعرانی (متوفی ۹۷۲) و
محمد بن عبدالقادر خطیب دمشقی نیز آن را تلخیص کردهاند.
عبدالرئوف مُناوی دو شرح بزرگ و کوچک بر أنموذج اللبیب نوشته و
محمد بن احمد اهدل هم شرحی با عنوان فتحالکریم القریب نگاشته است.
برخی از آثار مهم دیگر در این باره که عمدتآ
عالمان اهل سنّت نگاشتهاند، عبارتاند از: الدُّرُالثَّمین من
خصائص النَّبی الأمین، اثر
عبدالرحمان ابن جوزی (متوفی ۵۹۷)؛ نهایةالسّؤل فی
خصائص الرسول
عمر بن حسن ابن دحیه کلبی (متوفی ۶۳۳)، غایةالسّؤل فی
خصائص الرسول
عمر بن علی ابن ملقِّن شافعی (متوفی ۸۰۴)، حُسنُالاِقتِصاص لِما یتعلّق بالاختصاص
بدرالدین محمد ابن دمامینی (متوفی ۸۲۸)؛ الأنوار
بِخَصائص النَّبی المُختار تألیف
ابن حجر عسقلانی (متوفی ۸۵۲)؛
الخصائص النبویة،
محمد بن محمد قاهری شافعی (متوفی ۸۷۴)، اللفظ المکرم
بخصائص النبی المحترم
محمد بن محمد ابنخَیْضِری (متوفی ۸۹۴)؛ المواهب اللدنیة بالمِنَح المحمدیة
احمد بن محمد قسطلانی (متوفی ۹۲۳)؛ بدایة السّؤل فی تفصیل الرسول و نیز اللفظ المکرم فی
خصائص النبی هر دو اثر
احمد ابن عبدالسلام شافعی (متوفی ۹۳۱)؛ شفاءالصدور فی أعلام نبوةالرسول و
خصائصه تألیف
ابنسَبُع سلیمانبن داود برخی از عالمان پیشین
اهل سنّت از جمله
محمد بن محمد شامی ،
عبدالواحد بن عبدالکریم زَملَکانی (متوفی ۶۵۱)،
تاجالدین سُبْکی و
محمد بن یوسف اندلسی معروف به ابن مُسَدی (متوفی ۶۶۳) و نیز شماری از علمای متأخرتر، آثاری درباره
خصائصالنبی تألیف کردهاند.
همچنین کسانی چون
یوسف بن موسی رندی (متوفی ح۷۶۷)،
احمد بن قاسم بونی (متوفی ۱۱۳۹)،
محمد بن موسی عُسَیلی (متوفی ۱۰۳۱)،
یحیی بن موسی عساسی (متوفی ۸۴۲) و
بدرالدین غَزّی عامری ، درباره
خصائصالنبی آثاری منظوم پدید آوردهاند.
آثار اختصاصی عالمان شیعی درباره
خصائصالنبی معدود است، از جمله
خصائصالنبی
أحمد بن محمدبن دؤل قمی (متوفی ۳۵۰)
همچنین در منابع مربوط به سیره و تاریخ و
کلام در قالب عناوینی چون شمائل، فضائل، مناقب،
معجزات و دلایل
نبوت پیامبر اکرم از برخی
خصایص وی سخن به میان آمده است، مانند دلائلالنبوّة
ابونعیم اصفهانی (متوفی ۴۳۰) و دلائلالنبوّة
أحمد بن حسین بیهقی (متوفی ۴۵۸)، الشّفا بتعریف حقوق المصطفی قاضی عیاض (متوفی ۵۴۴)، مناقب آل ابیطالب
ابن شهر آشوب (متوفی ۵۸۰)، الوفا بتعریف فضائل المصطفی
سبط ابن جوزی (متوفی ۵۹۷)، تهذیبالأسماء و اللّغات محییالدین نووی (متوفی ۶۷۶)، البدایة و النّهایة و الفصول فی سیرةالرّسول هر دو اثر
ابن کثیر دمشقی (متوفی ۷۷۴) و
بحارالأنوار مجلسی .
به علاوه، در منابع حدیثی و تفسیر نیز، به مناسبت بحث از
آیات و
احادیث مرتبط با
خصائصالنبی، به این موضوع توجه شده است.
در منابع مربوط به
خصایص نبوی، به استناد آیات و احادیث، علاوه بر احکام شرعیِ ویژه پیامبر، به برخی از ویژگیهای ذاتی او، اعم از اوصاف خُلقی و مقام معنوی که
خداوند به او ارزانی کرده، و نیز
خصایص امت وی پرداخته شده است.
برخی از مهمترین ویژگیهای مزبور چنین است: سَرْور آدمیان و اسوه جهانیان؛ برتر از همه در
اخلاق و کردار و خاتم پیامبران
هدف غایی خلقت جهان و مقدّم بر همه انبیا؛ تنها پیامبری که به
معراج رفته و به سدرةالمنتهی راه یافته است؛ جهانی بودن نبوت و
رسالت او
بشارت دادن همه پیامبران به آمدن او و
عهد و میثاق گرفتن ایشان از امتشان مبنی بر پیروی کردن از پیامبر پس از
بعثت مصون بودن
قرآن ،
معجزه جاودان او، از تحريف؛ رعب افکندن خداوند در دل دشمنان برای یاری رساندن به پیامبر؛ و سرور آدمیان در
قیامت .
پیامبر اکرم اولی کسی است که وارد بهشت میشود و به تعبیر قرآن «مقام محمود» و «
شفاعت » و «
کوثر » را در اختیار دارد.
در این منابع،
خصائصی نیز برای امت پیامبر اکرم ذکر شده است.
منابع جامع فقهی
شیعه و
اهل سنّت ، غالبآ در مبحث
نکاح (باتوجه به اهمیت
خصایص نبوی در مورد نکاح) به این موضوع از منظر فقهی نگریسته و به امتیازات و تکالیفِ شرعیِ ویژه آن حضرت در ابواب گوناگون فقهی پرداختهاند.
مجموع این احکام بنابر یک تقسیمبندی متداول، چهار بخش است: مباحات (اصطلاحاً تخفیفات)، واجبات، محرّمات (این دو قسم را اصطلاحاً تغلیظات مینامند)، و کرامات و فضائل که شامل احکام خاصی است و برای رعایت
حرمت و فضیلت پیامبر اکرم برعهده
مؤمنان تشریع شده است.
حکمتهایی برای تشریع این قبیل احکام درباره پیامبر صلیاللّهعلیهوآلهوسلم ذکر شده مانند دریافتن منزلت خاص و ویژگیهای برتر او، بهره بردن بیشتر آن حضرت از
ثواب و نیز رفعت درجات معنوی او، همچنانکه برای بسیاری از این احکام، حکمتهایی اختصاصی هم ذکر شده است.
نکته مهم از دیدگاه فقها آن است که ویژگی اسوه بودن پیامبر، ضرورت شناخت این قبیل
احکام را اقتضا دارد.
زیرا دیگر مؤمنان در این موارد خاص نباید به آن حضرت تأسی کنند.
به نظر فقها، در موارد تردید میان اختصاصی بودن یک حکم برای پیامبر و اشتراکی بودن آن برای همگان، اصل بر مشترک بودن حکم است.
بسیاری از مباحات اختصاصی پیامبر به موضوع نکاح مربوط است.
از جمله این موارد، جواز
ازدواج آن حضرت به عقد دائم با بیش از چهار
زن است.
با وجود اتفاقنظر فقها درباره اصل حکم و نیز وقوع خارجی آن، درباره حکمت تشریع این حکم، آرای گوناگونی مطرح شده است.
از جمله وجود اطمینان به رعایت
عدالت توسط پیامبر حتی در بیش از چهار همسر، جلب نظر قبایل عرب به اسلام، دستیابی مردم به
احکام شرعی بهویژه در عرصه روابط خانوادگی و
زناشویی ، فراهم شدن زمینه شناخت اخلاق باطنی و شیوه معاشرت پیامبر برای مردم.
بسیاری از فقها، با استناد به آیه ۵۰
سوره احزاب و
احادیث ، ازدواج آن حضرت را با بیش از نُه زن، که در هنگام رحلت پیامبر در
عقد او بودند،
جایز شمردهاند.
دیگر حکم اختصاصی او، جواز عقد نکاح با لفظ
هبه (به این صورت که زوجه خود را به آن حضرت ببخشد) بوده که مهمترین مستند فقهی آن آیه ۵۰ سوره احزاب است.
البته درباره جایز بودن یا نبودن ازدواج بدون
مهریه با زنی که خود را به پیامبر بخشیده بوده است، اختلافنظر وجود دارد.
همچنین به نظر مشهور میان فقهای اهل سنّت، ازدواج پیامبر اکرم بدون موافقت ولیّ و شهادت شهود، به استناد ازدواج پیامبر اکرم با
زینب بنت جَحش ، جایز بوده است.
جایز بودن عقد نکاح در حال
احرام ، دیگر خصیصه نبوی است که شماری از فقهای شیعه و اهل سنّت بدان قائلاند.
مستند آنان حدیثی منقول از
ابن عباس است که بر پایه آن پیامبر در زمان احرام با میمونه ازدواج کرد.
برخی از فقها، با استناد به آیه ۵۱ سوره احزاب، رعایت حقّ قَسم را بر پیامبر اکرم واجب ندانستهاند.
البته مخالفان این نظر، مرادِ این آیه را اختیار داشتن پیامبر درباره پذیرش یا ردّ ازدواج با زنانی دانستهاند که خود را به حضرت میبخشیدند.
پیروان دیدگاه نخست نقل کردهاند که پیامبر درباره شماری از همسران خود از جمله
عایشه ،
حفصه ،
امّ سلمه و زینب همواره حق قسم را رعایت میکرد و در مورد برخی دیگر مانند سوده، صفیه،
جویریه ، میمونه و
امّ حبیبه ، گاهی آن را به تأخیر میانداخت.
شماری از دیگر مباحات اختصاصی پیامبر اکرم، که به باب نکاح مربوط نیست، عبارتاند از: گرفتن روزه وصال (یعنی آنکه روزه یک روز را بدون افطار به روزه روز بعد متصل کند یا اینکه روزه تا سحر ادامه یابد) به استناد حدیثی از آن حضرت
جنگ کردن به صورت محدود در منطقه حرم مکی هنگام فتح
مکه بر پایه حدیثی نبوی
ورود به مکه بدون احرام و کاربرد مواد معطر در حال احرام بنابر نظر برخی از فقها به استناد سیره حضرت میباشد.
شماری از احکام اختصاصی پیامبر اکرم در دایره محرمات قرار دارند، مانند
حرمت ازدواج دائم با کنیزان و
اهل کتاب .
حکم دیگر، حرمت تبدیل یا افزایش تعداد همسران پس از نزول
آیه ۵۲
سوره احزاب است.
پس از مخیّر شدن
زنان رسول خدا ، به جدایی از آن حضرت یا تداوم رابطه زوجیت،
همه آنان زندگی با پیامبر را انتخاب کردند.
از اینرو، خداوند به عنوان پاداش آنان،
ازدواج با زنی دیگر و نیز طلاق دادن همسر قبلی و گزینش همسری جدید را برای پیامبر ممنوع کرد.
البته به نظر بیشتر فقها، آیه ۵۲ سوره احزاب با آیات ۵۰ و ۵۱ سوره احزاب منسوخ و محدودیتهای مزبور از عهده پیامبر برداشته شد.
برخی دیگر با مناقشه در نسخ آیه، آرای دیگری مطرح کردهاند، مانند بقای حکم تحریم تا زمان رحلت پیامبر و متفاوت بودن دایره شمول حکم در آیه تحریم
با آیه تحلیل.
به بیان دیگر، مراد از آیه تحریم، منع ازدواج پیامبر با همه زنان دیگر بود و مراد از آیه تحلیل تثبیت حلال بودن زنانی بود که موضوعآ از آیه تحریم خارج بودند، مانند زنان آن حضرت هنگام نزول آیه، کنیزان آن حضرت و زنانی که خود را به پیامبر میبخشیدند.
از دیگر محرّمات اختصاصی برای پیامبر اکرم، حرمت دریافت
صدقه واجب بود.
بیشتر فقها گرفتن صدقه مستحبی را هم
حرام شمردهاند.
از دیگر محرّمات مزبور، حرمت غَمز یعنی اشاره کردن با چشم در امور
مباح («خائنة الاعین»)،
مانند صدور فرمان با اشاره چشم بود.
این کار از آنرو که نوعی مخفی کاری و مشابه خیانت است به استناد
حدیث منقول از آن حضرت، شایسته پیامبران نیست.
البته بیشتر فقها، این کار را در جنگ با کفار، درصورتی که تاکتیکی جنگی به شمار رود، مباح دانستهاند.
در برخی از منابع فقهی، حرمت کتابت و خواندن
شعر ،
حرمت برکندن لباس یا ادوات جنگی پس از پوشیدن آن تا خاتمه
جنگ (بر پایه حدیثی منقول از پیامبر)، حرمت چشم دوختن به اموال مردم،
حرمت زیادهطلبی با اعطا کردن مال،
در شمار
خصایص نبوی ذکر شدهاند.
شماری از
خصایص نبوی، که در زمره واجبات قرار داشته، عبارت بودند از:
مسواک زدن پیش از هر
نماز ، ادا کردن
نماز وَتر ،
تهجد (شب زندهداری همراه با خواندن
نماز شب ) و قربانی کردن در روز
عید قربان که به استناد
احادیث نبوی ، بر آن حضرت واجب بود.
به نظر برخی فقها، شب زندهداری ابتدا به موجب آیه ۲
سوره مزمل بر پیامبر اکرم واجب شد، ولی این حکم با نزول آیه ۷۹
سوره اسراء نسخ شد و تهجد بر او مانند دیگران
مستحب گردید.
در برخی منابع فقهی، وجوب
نهی از منکر در صورت مشاهده و ساقط نشدن آن از روی ترس،
وجوب مشورت در امور
و وجوب ادای دین میتِ مدیون (به استناد حدیثی نبوی) از جمله
خصایص پیامبراکرم ذکر شدهاند.
از جمله مصادیق بخش چهارم از
خصایصالنبی (کرامات)،
احکام ویژهای است که برعهده
زنان پیامبر یا درباره آنان مقرر شده بود.
به تصریح
قرآن ،
اگر آنان
تقوا را رعایت کردند، بر زنان عادی شرف و فضیلت داشتند.
آنان مکلف بودند که در برابر مردان با لحن فریبنده سخن نگویند، بلکه سخن شایسته بر بان جاری کنند.
پاداش و کیفر آنها نیز براساس آیات ۳۰ و ۳۱ سوره احزاب مضاعف است.
دیگر حکم خاص درباره زنان پیامبر، حرمت
ازدواج آنان پس از پیامبر با دیگران بود، زیرا آنان مادر مؤمنان (ازواجُه اُمَّهاتُهُم) خوانده شدهاند.
حکم مهر دیگر، سخن گفتن مسلمانان با زنان پیامبر از پشت پرده و نیز حرمت نگاه کردن به آنان به استناد آیه ۵۳ سوره احزاب بود.
شماری دیگر از این قبیل احکام (کرامات)، احکامی است که برای حفظ حرمت پیامبر اکرم و رعایت
خضوع و ادب در برابر او، برعهده
مسلمانان قرار گرفته و مستند به آیات و احادیث است، مانند بالاتر نبردن صدای خود از صدای پیامبر
تا خارج شدن پیامبر از خانه
صبر کردن و سپس صحبت کردن با او،
خارج نشدن از مجلس پیامبر پیش از اجازه گرفتن از او و سلام دادن به او هنگام ادای
نمازبه استناد آیات قرآن، آزار رساندن به پیامبر اکرم موجب
لعن و
عذاب الهی است.
در آیه ۶ سوره احزاب، اولویت پیامبر اکرم بر مؤمنان تأکید شده است.
فقها به استناد این آیه، به ولایت او بر دیگران و وجوب پیروی آنان از او حکم کردهاند.
بر این اساس، حفظ
جان او بر جان همگان اولویت دارد و او میتواند هرچیزی را که در ملکیت دیگران است، حتی با وجود نیاز مالک آن،
حیازت کند.
(۱) قرآن.
(۲) محمود بن عبداللّه آلوسی، روحالمعانی، بیروت: دار احیاءالتراث العربی، (بیتا).
(۳) ابن بابویه، کتاب الخصال، چاپ علی
اکبر غفاری، قم ۱۳۶۲ش.
(۴) ابن جوزی، زادالمسیر فی علم التفسیر، بیروت ۱۴۰۴/۱۹۸۴.
(۵) ابن جوزی، نواسخالقرآن، بیروت: دارالکتب العلمیة، (بیتا).
(۶) ابن حِبّان، صحیح ابنحبّان بترتیب ابن بلبان، ج ۱۴، چاپ شعیب ارنؤوط، بیروت ۱۴۱۴/۱۹۹۳.
(۷) ابن حجر عسقلانی، فتحالباری: شرح صحیح البخاری، بولاق ۱۳۰۰ـ۱۳۰۱، چاپ افست بیروت (بیتا).
(۸) ابن شهر آشوب، مناقب آلابیطالب، نجف ۱۹۵۶.
(۹) ابن قدامه، المغنی، چاپ افست بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
(۱۰) ابن منظور، لسان العرب.
(۱۱) ابن نجیم، البحر الرائق شرح کنزالدقائق، بیروت ۱۴۱۸/۱۹۹۷.
(۱۲) ابن هشام، السیرةالنبویة، چاپ مصطفی سقا، ابراهیم ابیاری، و عبدالحفیظ شلبی، (بیروت) : دار ابن کثیر، (بیتا).
(۱۳) احمد بن حنبل، مسند احمد بن حنبل، استانبول ۱۴۰۲/۱۹۸۲.
(۱۴) محمد بن احمد اهدل،
الخصایص النبویة، المسماة فتحالکریم القریب: شرح انموذج اللبیب فی
خصایص الحبیب، جده ۱۴۰۶.
(۱۵) یوسف بن احمد بحرانی، الحدائق النّاضرة فی احکام العترةالطاهرة، قم ۱۳۶۳ـ۱۳۶۷ش.
(۱۶) اسماعیل بغدادی، ایضاحالمکنون، ج ۲، در حاجیخلیفه، ج ۴.
(۱۷) اسماعیل بغدادی، هدیةالعارفین، ج ۱ـ۲، در همان، ج ۵ـ۶.
(۱۸) منصور بن یونس بهوتی حنبلی، کشّافالقناع عن متن الاقناع، چاپ محمدحسن شافعی، بیروت ۱۴۱۸/۱۹۹۷.
(۱۹) احمد بن حسین بیهقی، السنن
الکبری، بیروت: دارالفکر، (بیتا).
(۲۰) اسماعیل بن حماد جوهری، الصحاح فی اللغة و العلوم، چاپ ندیم مرعشلی و اسامة مرعشلی، بیروت ۱۹۷۴.
(۲۱) حاجیخلیفه.
(۲۲) محمد بن محمد حَطّاب، مواهب الجلیل لشرح مختصر خلیل، چاپ زکریا عمیرات، بیروت ۱۴۱۶/۱۹۹۵.
(۲۳) خیرالدین زرکلی، الاعلام، بیروت ۱۹۹۹.
(۲۴) عبدالرحمان بن ابیبکر سیوطی،
الخصائص الکبری، بیروت ۱۴۰۵/۱۹۸۵.
(۲۵) محمد بن ادریس شافعی، الاُمّ، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
(۲۶) محمد بن احمد شمسالائمه سرخسی، کتاب المبسوط، بیروت ۱۴۰۶/۱۹۸۶.
(۲۷) زینالدین بن علی شهیدثانی، مسالک الافهام الی تنقیح شرائعالاسلام، قم ۱۴۱۳ـ۱۴۱۹.
(۲۸) صادق بن محمد بن ابراهیم،
خصائصالمصطفی صلیاللّهعلیه وسلم بین الغلو و الجفاء: عرض و نقد علی ضوءالکتاب و السنة، ریاض ۲۰۰۰.
(۲۹) محمد صدر، ماوراءالفقه، قم ۱۴۲۷.
(۳۰) محمد بن حسن طوسی، المبسوط فی فقه الامامیة، ج ۴، چاپ محمدباقر بهبودی، تهران ۱۳۸۸.
(۳۱) حسن بن یوسف علامه حلّی، تذکرةالفقهاء، (بیجا) : منشورات المکتبة الرضویة لاحیاء الآثار الجعفریة، (بیتا).
(۳۲) حسن بن یوسف علامه حلّی، کتاب منتهی المطلب فی تحقیقالمذهب، چاپ سنگی تبریز (۱۳۱۶) ـ۱۳۳۳، چاپ افست (بیجا، بیتا).
(۳۳) حسن بن یوسف علامه حلّی، مختلفالشیعة فی احکام الشریعة، قم ۱۴۱۲ـ۱۴۲۰.
(۳۴) احمد بن محمد قسطلانی، المواهب اللدنیة بالمنح المحمدیة، چاپ صالح احمد شامی، بیروت ۱۴۱۲/۱۹۹۱.
(۳۵) عمررضا کحّاله، معجم المؤلفین، دمشق ۱۹۵۷ـ۱۹۶۱، چاپ افست بیروت (بیتا).
(۳۶) کلینی، اصول الکافی.
(۳۷) مجلسی، بحارالانوار.
(۳۸) جعفر بن حسن محقق حلّی، شرائعالاسلام فی مسائل الحلال و الحرام، چاپ صادق شیرازی، تهران ۱۴۰۹.
(۳۹) علی بن حسین محقق کرکی، جامعالمقاصد فی شرح القواعد، قم ۱۴۰۸ـ۱۴۱۵.
(۴۰) محمدنجیب مطیعی، التکملة الثانیة، المجموع: شرح المُهَذّب، در یحیی بن شرف نووی، المجموع: شرح المُهَذّب، ج ۱۳ـ۲۰، بیروت: دارالفکر، (بیتا).
(۴۱) معجمالنفائس الوسیط، اشراف احمد ابوحاقه، بیروت: دارالنفائس، ۱۴۲۸/۲۰۰۷.
(۴۲) احمد بن علی نجاشی، فهرست اسماء مصنّفی الشیعة المشتهر ب رجال النجاشی، چاپ موسی شبیری زنجانی، قم ۱۴۰۷.
(۴۳) محمدحسن بن باقر نجفی، جواهرالکلام فی شرح شرائعالاسلام، ج ۲۹، چاپ محمود قوچانی، بیروت ۱۹۸۱.
(۴۴) یحیی بن شرف نووی، روضةالطالبین و عمدةالمفتین، چاپ عادل احمد عبدالموجود و علی محمد معوض، بیروت (بیتا).
(۴۵) یحیی بن شرف نووی، صحیح مسلم بشرح النووی، بیروت ۱۴۰۷/۱۹۸۷.
(۴۶)محمد شوکانی، نیل الاوطار من احادیث سیدالاخیار: شرح منتقی الاخبار، بیروت ۱۹۷۳.
دانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «خصائصالنبی».