• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

خزیمة بن خازم

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



خُزَیمة‌بن خازم، خُزَیمة‌بن خازم، کنیه‌اش ابوالعباس، والی و سردار در دوره چهار تن از خلفای عباسی است.



خاندان وی اصالتآ از عرب بنی‌تمیم بودند که در اواخر دوره امویان در شهر مرورود خراسان سکنا داشتند.
[۱] طبری، تاریخ (لیدن)، ج۱، ص۱۹۵۹.
از وی با نسبتهایی چون تمیمی، نَهْشَلی، و خراسانی یاد شده است.
[۲] یعقوبی، تاریخ، ج۲، ص۴۲۶.
[۳] خطیب بغدادی، ج۹، ص۳۰۱.
[۴] ابن‌عماد، شذرات الذهب فی اخبار من ذهب، ج۲، ص۶.
با این حال خطیب بغدادی
[۵] خطیب بغدادی، ج۹، ص۳۰۱.
بر اصالت خراسانی او تأکید کرده است. از سال تولد و دوران کودکی تا جوانی وی اطلاعی ذکری نشده، اما با استناد به گفته طبری
[۶] طبری، تاریخ (لیدن)، ج۱، ص۱۹۶۰.
در حوادث سال ۱۲۹ که خزیمه را مبشر پیروزی پدرش، خازم‌بن خزیمه، از سرداران ابومسلم خراسانی ، بر حاکم امویِ مرورود ذکر کرده آشکار است که سال تولد خزیمه پیش از ۱۲۰ بوده است.


موقعیت مستحکم و سوابق درخشان خازم در دستگاه خلافت عباسی راه ورود به ساختار قدرت را برای فرزندان وی، از جمله خزیمه که ظاهرآ مهتر فرزندان او بود،
[۷] ابن‌کلبی، جمهرة‌النسب لابن‌الکلبی، ج۱، ص۳۰۰، ج۱، چاپ محمود فردوس عظم، قاهره (۱۹۸۲).
فراهم ساخت و خزیمه یکی از سرداران بلندپایه عباسی شد.
[۸] ابن‌عماد، شذرات الذهب فی اخبار من ذهب، ج۲، ص۶.

اخبار تاریخی درباره خزیمه و پدرش گهگاه در هم آمیخته است.
[۹] احمدبن داود دینوری، الاخبار الطِّوال، ج۱، ص۳۹۶، چاپ عبدالمنعم عامر، قاهره ۱۹۶۰، چاپ افست قم ۱۳۶۸ش.
با این‌حال با توجه به این‌که زمان درگذشت پدرش روزگار منصور (حک: ۱۳۶ـ۱۵۸) ذکر شده
[۱۰] احمدبن یحیی بلاذری، انساب‌الاشراف، ج۱۱، ص۱۶۴، چاپ محمود فردوس عظم، دمشق ۱۹۹۶ـ۲۰۰۰.
و نیز برخی قرائن تاریخی، تردیدی نیست که آغاز فعالیتهای جدّی سیاسی نظامی وی به دوران منصور بازمی‌گردد. مسکویه ، ضمن وقایع سال ۱۴۱، از اعزام خزیمه به مرورود در معیت پدرش و مهدی ولیعهد عباسی، برای سرکوب عبدالجباربن عبدالرحمان اَزْدی و نیز از اعزام وی به طبرستان برای جنگ با اسپهبد طبرستان یاد کرده است.
[۱۱] مسکویه، ج۳، ص۳۷۵ـ۳۷۷.
[۱۲] احمدبن داود دینوری، الاخبار الطِّوال، ج۱، ص۳۸۵، چاپ عبدالمنعم عامر، قاهره ۱۹۶۰، چاپ افست قم ۱۳۶۸ش.


۲.۱ - در دوران مهدی عباسی

درباره فعالیتهای خزیمه در دوران مهدی عباسی، احمدبن محمد خوافی
[۱۳] احمدبن محمد خوافی، مجمل فصیحی، ج۱، ص۲۲۷، چاپ محمود فرخ، مشهد ۱۳۳۹ـ۱۳۴۱ش.
از اعزام او به هرات در ۱۵۹ و اقامت دو سال و هفت ماهه وی در این شهر خبر داده است. به دنبال درگذشت هادی (حک: ۱۶۹ـ۱۷۰) و جانشینی جبریِ جعفربن هادی به جای هارون ، خزیمه به اتکای نیروی نظامی و با تهدید کردن جعفر موفق شد سرنوشت خلافت را به نفع هارون (حک: ۱۷۰ـ۱۹۳) تغییر دهد.
[۱۴] طبری، تاریخ (لیدن)، ج۱، ص۶۰۲ـ۶۰۳.
[۱۵] مسکویه، ج۳، ص۵۰۴.
این واقعه مقام خزیمه را در دستگاه خلافت عباسی برتری بخشید و وی در زمره بزرگان و معتمدان کشوری و لشکری قرار گرفت.
[۱۶] طبری، تاریخ (لیدن)، ج۱، ص۶۰۲ـ۶۰۳.
[۱۷] مسکویه، ج۳، ص۵۰۴.


۲.۲ - در دوران هارون‌الرشید

در منابع تاریخی، از امارت خزیمه بر شهرها و ایالات تحت تسلط عباسیان، نحوه حکومت و برخی اقدامات او در دوره خلافت ۲۳ ساله هارون‌الرشید، سخن گفته شده است. وی در مأموریتی از طرف هارون، شورش ارمنستان را که پس از مرگ مهدی آغاز شده بود، فرو نشاند و به مدت یک سال و دو ماه، به عنوان حاکم این ایالت مهم و مرزی ایفای وظیفه نمود.
[۱۸] یعقوبی، تاریخ، ج۲، ص۴۲۶.
دیگر اقدامات و سمتهای نظامی و حکومتی خزیمه در این دوره بدین شرح است: امارت بصره ، احتمالا بین ۱۷۵ تا ۱۷۶
[۱۹] خلیفة‌بن خیاط، تاریخ خلیفة‌بن خیاط، ج۱، ص۳۷۸، روایة بقی‌بن خالد (مخلد)، چاپ سهیل زکار، بیروت ۱۴۱۴/۱۹۹۳.
[۲۰] طبری، تاریخ (لیدن)، ج۱، ص۷۴۰.
امارت ارمینیه و آذربایجان‌ به‌طور هم‌زمان و اقداماتی چون بنای بارویی مستحکم و اسکان لشکریان بسیار در این ولایت
[۲۱] احمدبن یحیی بلاذری، کتاب فتوح‌البلدان، ج۱، ص۳۳۰، چاپ دخویه، لیدن ۱۸۶۶، چاپ افست فرانکفورت ۱۴۱۳/۱۹۹۲.
دوبار حکومت بر جزیره که مرتبه دوم آن تا درگذشت هارون ادامه داشت
[۲۲] خلیفة‌بن خیاط، تاریخ خلیفة‌بن خیاط، ج۱، ص۳۸۰، روایة بقی‌بن خالد (مخلد)، چاپ سهیل زکار، بیروت ۱۴۱۴/۱۹۹۳.
حکومت بر شهر نصیبین در ۱۸۳، برای پشتیبانی از یزیدبن مَزْیَد که در این زمان علاوه بر حکومت آذربایجان، به امارت ارمینیه نیز مأموریت یافته بود
[۲۳] طبری، تاریخ (لیدن)، ج۱، ص۶۴۸.
[۲۴] مسکویه، ج۳، ص۵۲۶.
و اعزام به منطقه جبل در ۱۹۲ برای سرکوب خرّمیان شورشی.
[۲۵] خلیفة‌بن خیاط، تاریخ خلیفة‌بن خیاط، ج۱، ص۳۷۷، روایة بقی‌بن خالد (مخلد)، چاپ سهیل زکار، بیروت ۱۴۱۴/۱۹۹۳.


۲.۲.۱ - برخی از اقدامات خزیمه در ارمینیه، آذربایجان

برخی از اقدامات مثبت خزیمه و یزید در ارمینیه، آذربایجان و نصیبین عبارت بودند از جبران تباهیهای حاکم پیشین ارمینیه (سعیدبن سلم)، سامان بخشیدن به امور، بیرون راندن اقوام مهاجم خزر، مسدود ساختن محل رخنه مهاجمان و امنیت بخشیدن به این مناطق.
[۲۶] طبری، تاریخ (لیدن)، ج۱، ص۶۴۸.
با این‌حال، خزیمه در دومین مأموریت حکومتی بر ارمینیه (احتمالا ۱۸۹) که یکسال به طول انجامید، اقدامات خشن و ناخوشایندی ذکر کرد، که دستگیری و قتل بطریقها و شاهزادگان ارمنی از آن جمله است. همچنین خزیمه شورشیان منطقه گرگان و قوم صِناریّه ارمینیه را با فرستادن سپاهی سرکوب کرد.
[۲۷] یعقوبی، تاریخ، ج۲، ص۴۲۸.


۲.۲.۲ - انتصاب به سمت صاحب شرطگی بغداد

خلیفة بن خیاط
[۲۸] خلیفة‌بن خیاط، تاریخ خلیفة‌بن خیاط، ج۱، ص۳۸۲، روایة بقی‌بن خالد (مخلد)، چاپ سهیل زکار، بیروت ۱۴۱۴/۱۹۹۳.
از انتصاب وی به سمت صاحب شرطگی بغداد نیز سخن گفته است. در عین حال، وظیفه پیشکاری قاسم، پسر هارون و سومین ولیعهد وی، نیز در سال ۱۹۲ به خزیمه سپرده شد.
[۲۹] طبری، تاریخ (لیدن)، ج۱، ص۷۳۰.
آنچه موقعیت مستحکم خزیمه را در دربار هارون بیش از پیش می‌نمایاند، حضور وی در زمره تأییدکنندگان عهد ولایتعهدی جانشینان هارون است که پیش‌تر در ۱۸۶ تنظیم گردیده و به دیوار کعبه آویخته شده بود.
[۳۰] یعقوبی، تاریخ، ج۲، ص۴۱۶ـ۴۲۱.


۲.۳ - در دوران امین

در سال ۱۹۴ و در پی اقدام امین (حک: ۱۹۳ـ۱۹۸) به عزل برادرش، قاسم مؤتمن، از حکومت جزیره، شام ، قِنَّسْرین، عَواصم و ثُغور، حکومت این نواحی به خزیمة‌بن خازم سپرده شد.
[۳۱] طبری، تاریخ (لیدن)، ج۱، ص۷۷۶.
در این دوره، سیاستهای ستیزه‌جویانه و پیمان‌شکنانه امین، منجر به فاصله گرفتن خزیمه از خلیفه گردید و او با تصمیم امین مبنی بر عزل مأمون از ولایتعهدی مخالفت کرد.
[۳۲] مسعودی، مروج (بیروت)، ج۴، ص۲۶۳.
با این‌همه، خزیمه تا وقتی که سپاه مأمون بغداد را محاصره کرد (۱۹۸)، به امین وفادار ماند و حتی با شروع جنگ، فرماندهی بخشی از سپاهیان وی را برعهده داشت.
[۳۳] طبری، تاریخ (لیدن)، ج۱، ص۹۰۴.
گفته شده است که خزیمه بر دروازه منتهی به پل بغداد (باب‌الجسر) نظارت داشت و قصرش هم همان‌جا بود
[۳۴] احمدبن یحیی بلاذری، انساب‌الاشراف، ج۱۱، ص۱۶۴، چاپ محمود فردوس عظم، دمشق ۱۹۹۶ـ۲۰۰۰.
[۳۵] خطیب بغدادی، ج۹، ص۳۰۱: درب خزیمه.
گسترش دامنه نبرد، آشفتگی اوضاع بغداد و بالاخره درخواست طاهر بن حسین (فرمانده سپاه مأمون) از خزیمه برای پیوستن به سپاهیان مأمون، خزیمه را به تردید افکند و سرانجام به خلع امین از خلافت و اعلان بیعت با مأمون رضایت داد. وی با قطع کردن پل بغداد، عملا رو در روی امین قرار گرفت.
[۳۶] یعقوبی، تاریخ، ج۲، ص۴۴۱.
[۳۷] طبری، تاریخ (لیدن)، ج۱، ص۹۰۴ـ۹۰۵.
این اقدام که در پیروزی سپاه مأمون تأثیر فراوانی داشت، بعدها در اشعاری مورد تمجید واقع شد.
[۳۸] طبری، تاریخ (لیدن)، ج۱، ص۹۰۵ـ۹۰۶.
پس از شکست امین، کاخ خزیمه به منزله محل اجتماع هَرْثَمه، از سرداران مأمون، و برخی از نیروهایش مورد استفاده قرار گرفت. حتی امین نیز درصدد برآمد در همان مکان به هرثمه پناهنده شود.
[۳۹] طبری، تاریخ (لیدن)، ج۱، ص۹۱۶ـ۹۱۷.
از این کاخ تا سالهای دراز پس از خزیمه نیز استفاده می‌شد، چنان‌که در ۲۳۵، متوکل عباسی برای تصفیه حساب با ایتاخ ، از سرداران مشهور دوره معتصم تا متوکل، از این مکان استفاده کرد.
[۴۰] طبری، تاریخ (لیدن)، ج۱، ص۱۳۸۴ـ۱۳۸۷.


۲.۴ - در خلافت مأمون

در ۲۰۱، اندک زمانی پس از استقرار خلافت مأمون، میان اهالی بغداد به زعامت منصوربن مهدی عباسی و حسن بن سهل ، نماینده مأمون در بغداد، درگیری آغاز شد. خزیمه به عنوان سپهسالار سپاه بغداد، مأمور جنگ با لشکر حسن‌بن سهل به سرداری حُمَیْد طوسی شد. وی سپس اداره امور شهر را در دست گرفت و با حمایت مردم و همراهی کسانی چون محمدبن ابیخالد و پسرش برضد حسن‌بن سهل جنگید.
[۴۱] طبری، تاریخ (لیدن)، ج۱، ص۱۰۰۴ـ۱۰۰۶.

این تحرکات، چندی بعد، به شرکت خزیمه در اتحاد سه‌ ‌گانه خزیمة‌بن خازم، منصور بن مهدی و فضل بن ربیع و بیعت آنان با سهل بن سلامه ، از مدعیان خلافت، انجامید.
[۴۲] طبری، تاریخ (لیدن)، ج۱، ص۱۰۱۱.
این اتحاد به زودی و در ۲۰۲ با تسلیم شدن خزیمه و دو تن دیگر از موافقان جانشینی منصور پس از مأمون، در مقابل طرفداران جانشینی ابراهیم بن مهدی ، از خاندان عباسی، از هم گسست.
[۴۳] طبری، تاریخ (لیدن)، ج۱، ص۱۰۲۸.



تاریخ وفات خزیمه را ۱۲ شعبان ۲۰۳ دانسته‌اند.
[۴۴] خطیب بغدادی، ج۹، ص۳۰۲.
[۴۵] ابن‌عماد، شذرات الذهب فی اخبار من ذهب، ج۲، ص۶.



از اعقاب و فرزندان وی اطلاعی در دست نیست، جز آن‌که در یک مورد از تمیم‌بن خزیمة‌بن خازم، از شعرای عصر مأمون،
[۴۶] ابن‌ابی‌طاهر، کتاب بغداد، ج۱، ص۱۵۶ـ۱۵۷، چاپ محمدزاهد کوثری، (قاهره) ۱۳۶۸/۱۹۴۹.
در موردی دیگر از جریربن خزیمة‌بن خازم که به سال ۲۰۶ درگذشت،
[۴۷] مسعودی، مروج (بیروت)، ج۴، ص۳۳۰.
یاد شده است.


خطیب بغدادی حدیث مُسنَدی از خزیمة‌بن خازم نقل کرده است.
[۴۸] خطیب بغدادی، ج۹، ص۳۰۱.



(۱) ابن‌ابی‌طاهر، کتاب بغداد، چاپ محمدزاهد کوثری، (قاهره) ۱۳۶۸/۱۹۴۹.
(۲) ابن‌عماد، شذرات الذهب فی اخبار من ذهب.
(۳) ابن‌کلبی، جمهرة‌النسب لابن‌الکلبی، ج۱، چاپ محمود فردوس عظم، قاهره (۱۹۸۲).
(۴) احمدبن یحیی بلاذری، انساب‌الاشراف، چاپ محمود فردوس عظم، دمشق ۱۹۹۶ـ۲۰۰۰.
(۵) احمدبن یحیی بلاذری، کتاب فتوح‌البلدان، چاپ دخویه، لیدن ۱۸۶۶، چاپ افست فرانکفورت ۱۴۱۳/۱۹۹۲.
(۶) خطیب بغدادی.
(۷) خلیفة‌بن خیاط، تاریخ خلیفة‌بن خیاط، روایة بقی‌بن خالد (مخلد)، چاپ سهیل زکار، بیروت ۱۴۱۴/۱۹۹۳.
(۸) احمدبن محمد خوافی، مجمل فصیحی، چاپ محمود فرخ، مشهد ۱۳۳۹ـ۱۳۴۱ش.
(۹) احمدبن داود دینوری، الاخبار الطِّوال، چاپ عبدالمنعم عامر، قاهره ۱۹۶۰، چاپ افست قم ۱۳۶۸ش.
(۱۰) طبری، تاریخ (لیدن).
(۱۱) مسعودی، مروج (بیروت).
(۱۲) مسکویه.
(۱۳) یعقوبی، تاریخ؛


۱. طبری، تاریخ (لیدن)، ج۱، ص۱۹۵۹.
۲. یعقوبی، تاریخ، ج۲، ص۴۲۶.
۳. خطیب بغدادی، ج۹، ص۳۰۱.
۴. ابن‌عماد، شذرات الذهب فی اخبار من ذهب، ج۲، ص۶.
۵. خطیب بغدادی، ج۹، ص۳۰۱.
۶. طبری، تاریخ (لیدن)، ج۱، ص۱۹۶۰.
۷. ابن‌کلبی، جمهرة‌النسب لابن‌الکلبی، ج۱، ص۳۰۰، ج۱، چاپ محمود فردوس عظم، قاهره (۱۹۸۲).
۸. ابن‌عماد، شذرات الذهب فی اخبار من ذهب، ج۲، ص۶.
۹. احمدبن داود دینوری، الاخبار الطِّوال، ج۱، ص۳۹۶، چاپ عبدالمنعم عامر، قاهره ۱۹۶۰، چاپ افست قم ۱۳۶۸ش.
۱۰. احمدبن یحیی بلاذری، انساب‌الاشراف، ج۱۱، ص۱۶۴، چاپ محمود فردوس عظم، دمشق ۱۹۹۶ـ۲۰۰۰.
۱۱. مسکویه، ج۳، ص۳۷۵ـ۳۷۷.
۱۲. احمدبن داود دینوری، الاخبار الطِّوال، ج۱، ص۳۸۵، چاپ عبدالمنعم عامر، قاهره ۱۹۶۰، چاپ افست قم ۱۳۶۸ش.
۱۳. احمدبن محمد خوافی، مجمل فصیحی، ج۱، ص۲۲۷، چاپ محمود فرخ، مشهد ۱۳۳۹ـ۱۳۴۱ش.
۱۴. طبری، تاریخ (لیدن)، ج۱، ص۶۰۲ـ۶۰۳.
۱۵. مسکویه، ج۳، ص۵۰۴.
۱۶. طبری، تاریخ (لیدن)، ج۱، ص۶۰۲ـ۶۰۳.
۱۷. مسکویه، ج۳، ص۵۰۴.
۱۸. یعقوبی، تاریخ، ج۲، ص۴۲۶.
۱۹. خلیفة‌بن خیاط، تاریخ خلیفة‌بن خیاط، ج۱، ص۳۷۸، روایة بقی‌بن خالد (مخلد)، چاپ سهیل زکار، بیروت ۱۴۱۴/۱۹۹۳.
۲۰. طبری، تاریخ (لیدن)، ج۱، ص۷۴۰.
۲۱. احمدبن یحیی بلاذری، کتاب فتوح‌البلدان، ج۱، ص۳۳۰، چاپ دخویه، لیدن ۱۸۶۶، چاپ افست فرانکفورت ۱۴۱۳/۱۹۹۲.
۲۲. خلیفة‌بن خیاط، تاریخ خلیفة‌بن خیاط، ج۱، ص۳۸۰، روایة بقی‌بن خالد (مخلد)، چاپ سهیل زکار، بیروت ۱۴۱۴/۱۹۹۳.
۲۳. طبری، تاریخ (لیدن)، ج۱، ص۶۴۸.
۲۴. مسکویه، ج۳، ص۵۲۶.
۲۵. خلیفة‌بن خیاط، تاریخ خلیفة‌بن خیاط، ج۱، ص۳۷۷، روایة بقی‌بن خالد (مخلد)، چاپ سهیل زکار، بیروت ۱۴۱۴/۱۹۹۳.
۲۶. طبری، تاریخ (لیدن)، ج۱، ص۶۴۸.
۲۷. یعقوبی، تاریخ، ج۲، ص۴۲۸.
۲۸. خلیفة‌بن خیاط، تاریخ خلیفة‌بن خیاط، ج۱، ص۳۸۲، روایة بقی‌بن خالد (مخلد)، چاپ سهیل زکار، بیروت ۱۴۱۴/۱۹۹۳.
۲۹. طبری، تاریخ (لیدن)، ج۱، ص۷۳۰.
۳۰. یعقوبی، تاریخ، ج۲، ص۴۱۶ـ۴۲۱.
۳۱. طبری، تاریخ (لیدن)، ج۱، ص۷۷۶.
۳۲. مسعودی، مروج (بیروت)، ج۴، ص۲۶۳.
۳۳. طبری، تاریخ (لیدن)، ج۱، ص۹۰۴.
۳۴. احمدبن یحیی بلاذری، انساب‌الاشراف، ج۱۱، ص۱۶۴، چاپ محمود فردوس عظم، دمشق ۱۹۹۶ـ۲۰۰۰.
۳۵. خطیب بغدادی، ج۹، ص۳۰۱: درب خزیمه.
۳۶. یعقوبی، تاریخ، ج۲، ص۴۴۱.
۳۷. طبری، تاریخ (لیدن)، ج۱، ص۹۰۴ـ۹۰۵.
۳۸. طبری، تاریخ (لیدن)، ج۱، ص۹۰۵ـ۹۰۶.
۳۹. طبری، تاریخ (لیدن)، ج۱، ص۹۱۶ـ۹۱۷.
۴۰. طبری، تاریخ (لیدن)، ج۱، ص۱۳۸۴ـ۱۳۸۷.
۴۱. طبری، تاریخ (لیدن)، ج۱، ص۱۰۰۴ـ۱۰۰۶.
۴۲. طبری، تاریخ (لیدن)، ج۱، ص۱۰۱۱.
۴۳. طبری، تاریخ (لیدن)، ج۱، ص۱۰۲۸.
۴۴. خطیب بغدادی، ج۹، ص۳۰۲.
۴۵. ابن‌عماد، شذرات الذهب فی اخبار من ذهب، ج۲، ص۶.
۴۶. ابن‌ابی‌طاهر، کتاب بغداد، ج۱، ص۱۵۶ـ۱۵۷، چاپ محمدزاهد کوثری، (قاهره) ۱۳۶۸/۱۹۴۹.
۴۷. مسعودی، مروج (بیروت)، ج۴، ص۳۳۰.
۴۸. خطیب بغدادی، ج۹، ص۳۰۱.



دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «خزیمة بن خازم»، شماره۷۰۴۵.    






جعبه ابزار