خزائن (کتاب)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کتاب «
خزائن »، نوشته
ملا احمد نراقی ، کشکولی است با موضوعات متنوع که برخی از مطالب آن، به
زبان فارسی و بعضی به
زبان عربی است.
انگیزه مؤلف از تالیف این
کتاب، گردآوردن مجموعهای بوده است متنوع و مفرح که مطالعه، آن غبار خستگی را از خاطر دانش پژوهان بزداید و گره اندوه را از پیشانی آنان بگشاید. این
کتاب، دومین بار است که توسط
آیتالله حسن زاده ی آملی ، تصحیح شده و تعلیقاتی بر آن نگاشته شده است و در
سال ۱۳۷۶ ش، به پایان رسیده است.
کتاب، چون کشکولی از مطالب مختلف است، مطالب گوناگون بدون فصل بندی و باب بندی و بدون آن که از نظم خاصی پیروی نمایند، پشت سر هم، ذکر شدهاند.
کتاب، حاوی بیش از شش صد نکته در
اخلاق ،
تاریخ ،
نجوم ،
طب ،
حکایت ،
معما ،
شعر و... است.
پارهای از مطالب
کتاب، فهرست وار، عبارتند از:
حدیث «طوبی لمن انفق ما اکتسبه فی غیر معصیة...» ؛ اذا اردت مضروب عدد فی نفسه... ؛ مطایبة نقلها الراغب (نقل الراغب فی المحاظرات، قال: کان بعض امراء بغداد یقال له کوتکین، اصابه قولنج و امره الطبیب بالحقنة، فقال: و ما الحقنة؟ فوصفها الی ان قال و توضع الانبوبة فی الاست، فانتفخت اوداج الامیر و ظهرت آثار الغضب فی وجهه، فقال: فی است من؟ فخاف الطبیب و قال فی استی ایها الامیر.) ؛ دستوری برای
بهداشت (سر بعد الطعام و لو خطوة. نم بعد الحمام و لو لحظة. بل بعد الجماع و لو قطرة.) ؛ طریق شناختن
چوب آبنوس ؛ برای دفع سرعت انزال؛
ثواب قرائت
قرآن از روی
مصحف ؛ دخول القرامطة فی مکة؛ نسبة السادات الطباطبائیة؛
وجه تسمیه شهر
ری ؛ اقسام العدد؛ تلامذة افلاطون ثلاث فرق؛ اشاره اجمالیه به
علم عقود انامل؛
برهان تساوی الزوایا الثلاث من المثلث لقائمتین؛ طریق دفع النملة؛ غزوات النبی صلیاللهعلیهوآلهوسلّم ؛
اولاد النبی صلیاللهعلیهوآلهوسلّم ؛ اولاد الائمة علیهالسّلام ؛ طریق کشیدن
آب از
چاه به آسانی؛ سبب فرو نرفتن بعضی چیزها در آب؛ پاک شدن جامه ابریشم یا
پشم هر گاه چرب شود؛ المصادر الجعلیة؛ در طبیعت ستارگان؛ دستور نامه نگاری؛
عدد حروف و کلمات و
آیات قرآن؛ شروط و
آداب سالک.
استاد
حسن زاده آملی ، تحقیقاتی ارزنده در مورد
کتاب مزبور نموده و تعلیقاتی ارزش مند در ذیل برخی از مباحث آن آورده و در این زمینه، به پارهای از
کتابهای خود، از قبیل دروس آفاقی، هزار و یک کلمه، سرح العیون فی شرح العیون و هزار و یک نکته، ارجاع داده و از منابع مختلف، مانند
کشکول شیخ بهایی ،
ابداع البدایع شمس گرگانی ،
اسطرلاب خواجه طوسی ،
خلاصة الحساب شیخ بهائی،
الاتقان سیوطی ،
ریاض العارفین مرحوم رضاقلی خان هدایت ،
زیج بهادری مرحوم
غلام حسین جونپوری ،
برهان قاطع ، حواشی منطق
حکیم سبزواری ،
فصوص محی الدین ، شفای شیخ الرئیس،
اسفار صدر المتالهین ، شرح صحیفه ی سجادیه
سید علی خان و سایر
کتب نیز استفاده نموده است.
پارهای از حواشی مهم استاد، عبارتند از: فادزهر، معرب
پادزهر است و آن را به عربی، حجر التیس گویند و تیس، باز باشد، خواه کوهی و خواه اهلی.
شبانکاره، یکی از دهستانهای یازده گانه بخش برازجان شهرستان
بوشهر است.
در عبارت «کله سر»، کاف، به کیمیا، لام، به لیمیا، هاء، به هیمیا، سین، به سیمیا و راء، به ریمیا اشاره دارد که همگی از جمله علوم غریبهاند.
حسین بن منصور،
ملقب به
حلاج را بر دار زدند، نه پدرش منصور را و بسیاری از شعرا، در اشعار خویش به غلط منصور آوردهاند.
در تحفه ی
حکیم مؤمن، در مورد «لفاح»، گوید: و از خواص اوست که چون بیخ لفاح را با عاج، به قدر شش ساعت بجوشانند، نرم و مطیع گردد.
حق این است که
سحر در انبیا علیهالسّلام و اوصیای آنان که حجج خدا بر مردمند، مؤثر نیست و اخباری که در مورد سحر کردن مردم نسبت به آنان، نقل شده، دلالت بر مسحور شدن آنها ندارد، بلکه همین اندازه دلالت دارد که دیگران، علیه آنان سحر کردند و
طبرسی در
مجمع البیان در شان نزول
سوره فلق ، بعد از آن که داستان سحر کردن لبید بن اعصم یهودی، علیه پیغمبر صلیاللهعلیهوآلهوسلّم را نقل کرده، سخنانی در عدم تاثیر سحر بر پیغمبر اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلّم دارد که حائز اهمیت است.
اگر چه ادراک ذات بحت و هویت غیبیه که از اشارت و عبارت معرا و از قیود و اعتبارات مبرا باشد، محال است و حق تعالی، به واسطه کمال رافت و رحمت که در شان عباد دارد، ایشان را از تامل در ذات خود، تحذیر فرموده تا اوقات ایشان ضایع نشود، ولی در نزد
صدیقین که با نظر در حقیقت وجود، استدلال بر صفات و آثار او مینمایند که در حقیقت نزد این گروه، حق، جلوه گر و ظاهر و عالم، پوشیده و پنهان است، در اثبات عالم، احتیاج به دلیل است، نه در حق جل و علا.
عطارد و زهره، در وسط استقامت و رجوع، همیشه مقارن با
شمس باشند و چون در وسط استقامت، مقارن شوند، بعد از آن در جانب
مغرب نمایان شوند و ایشان را مغربی و مسائی گویند تا آن زمان که در وسط رجوع باز مقارن شوند. بعد از آن، از جانب مشرق نمایان شوند و ایشان را مشرقی و صباحی گویند و در غیر این دو وقت دیده نمیشوند، زیرا
زهره از شمس، تا ۴۷ درجه و
عطارد از شمس، تا ۲۷ درجه بیشتر دور نمیشوند.
الیاس، همان ادریس است.
لاهیجی، در شرح گلشن راز شبستری، تصریح میکند که چون بعد از انبیا، اولیاء اللهاند که از طرف خداوند مؤید به حالات و مکاشفات گشتهاند که باقی خلایق را دست رس بر آن نیست، لا جرم میخواستند که احوال این
جماعت از دیده کوته نظران کج بین نااهل مخفی باشد، چه این
طایفه ،
امناء اللهاند و امانتی که من عند الله پیش ایشان ودیعه است، بنا بر غیرت الهی روا نمیدارند که غیری بر آن اطلاع یابد، لذا اصطلاحاتی فرمودند که هر گاه به غیر از آن حالات و مقامات نمایند، آن کس که اهل آن حال باشد، فهم آن همانی نماید و هر که از آن حال بی بهره باشد، از ادراک آن
محروم مانده.
مرحوم غلام حسین جونپوری، صاحب زیج بهادرخانی، در آن زیج گوید که هر کوکب را از بروج خانه ی شرف است به درجه معین، چون در آن خانه نقل کند، قوت شرف او ابتدا نماید و متزاید، تا به درجه
شرف رسد و این وقت، به غایت این قوت رسیده باشد و به تدریج کمتر شود تا آن که از بیت آن شرف بیرون آید و شرف آفتاب در حمل به درجه ی ۱۹ باشد پس خانه شرف آفتاب حمل شود. نافع بن عبد الرحمن بن ابی نعیم، یکی از
قراء سبعه است و عیسی، ملقب به قالون و عثمان، ملقب به ورش از راویان او هستند.
منجمان،
ماه محرم را به حساب وسطی، سی
روز میگیرند و
صفر را ۲۹ روز و هم چنین ماههای فرد را سی روز میگیرند و زوج را ۲۹ روز و در زیجات بر این نهج آوردهاند، به دلیلی که در محلش ثابت است، ولی ماه قمری در خارج از رؤیت
هلال است تا رؤیت هلال دیگر و ممکن است که تا چهار
ماه متوالی سی روز، سی روز آید بدون زیاده و تا سه ماه متوالی بیست و نه روز، بیست و نه روز میتواند باشد و زیاده، نه، چنان که در زیجات هر دو قسم با ادله ی آن بیان شده است.
با دقت در حواشی استاد، معلوم میشود که بیشتر حواشی ایشان، در باره مسائل هیوی و نجومی است و این، به خاطر تضلع استاد، در علم هیئت و
نجوم است.
لازم به ذکر است که حواشی استاد، خالی از مطایبه نبوده و از ابدع البدایع گرگانی لطیفهای ذکر میکند که روزی مردی را گریان دیدند، از سبب پرسیدند، گفت: امروزه با کنیزکان قدری دوغ خوردهام، از آن پس، قرآن تلاوت کردم تا این آیه رسیدم «فاعتزلوا النساء فی المخیض (به خاء)» و نیز مردی با قرآن تفال نمود، به خواهش زنی که پسرش حسن، به سفر رفته و خبر به وی نرسیده بود، اتفاقا این آیه آمد: «طوبی لهم و حسن مآب». آن مرد، به
تصحیف خواند که حسن مات.
زن بی چاره به
مرگ فرزند ، ماتم زده شد. دیگری گفته که پیغمبر
عسل را در روز
جمعه خیلی دوست داشت، معلوم شد، غسل را تصحیف کرده است.
به طور کلی میتوان گفت که حواشی استاد، مشحون از مطالب نجومی، ریاضی، روایی، ادبی، فلسفی، عرفانی، تفسیری، طبی است که این امر، بیان گر جامعیت و تضلع ایشان، در مسائل مختلف علمی است.
نرم افزار مجموعه آثار علامه حسنزاده آملی، مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی.