خاندانهای یارسان
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
دلیل عمدهای که باعث استمرار فرقه اهل حق شده، این است که افرادی از خاندانهای مختلف به طور خصوصی نماینده مخصوص
فرقه هستند.
عشیره و خاندانگرائی باعث اقتدارطلبی خاندانها نسبت به یکدیگر شده و همین عامل باعث رشد برخی از آنها میشود. فرقه
اهل حق نیز از این طرفند برای استمرار خود استفاده کرده.
سلطان اسحاق با این روش و انتخاب برخی از اقوام به این فرقه جنبه تشکیلاتی بخشید. در این مقاله معرفی خاندانهای ریاست طلب این فرقه میپردازیم.
اولین کسی که به فرقه اهل حق نظم تشکیلاتی داد، سلطان اسحاق بود. وی این کار را به عنوان استمرار
فرقه انجام داد. او با نصب بنیامین به سمت پیری و داود به سمت دلیل در واقع دو
رهبر برای تمام اهل حق معین نمود. اما این دو نفر به علت
ازدواج نکردن نتوانستند از
نسل خود برای این فرقه دلیل و یا پیر تعیین کنند به همین منظور هفت خاندان را برای رسیدگی به امور آیین فرقه تعیین کرده و اداره هر کدام را به بزرگ آن خاندان سپردند. این عده موسوم به هفتوان و خاندانهای هفتگانه منسوب به هفت تنان، هنوز هم به نام آن پیران نامیده میشوند. این مطلبی است که نزد عموم اهل حق پذیرفته شده است. هر فرد اهل حق به دستور سلطان اسحاق باید سر سپرده یکی از این خاندانها باشد.
قاسم افضلی از رهبران خاندان
شاه ابراهیمی معتقداست که فرزندان
سلطان اسحاق رهبری خاندانهای هفتگانه را به عهده داشتند و خود سلطان اسحاق نیز از فرزندان
حضرت محمد (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) است. وی از هفت تن را اینگونه مینامد:
سید محمد،
سید عبدالوفاء،
سید شابدین،
سید حبیب شاه،
سید باویسی،
سید میر،
سید مصطفی.
خاندانهای اهل حق که توسط سلطان اسحاق تعیین شده عبارتست از:
شاه ابراهیم
فرزند محمد گوره سوار به دستور سلطان اسحاق معروف به ایوت شاه، شاه ایوت، ملک طیار، برای ارشاد مردم
عراق راهی
بغداد شد. هم اکنون در اطراف خانقین به نام کاکائی معروف هستند. وی مجموعهای از اشعار به نام دیوان ایوت دارد. پیروان این دوده در موصل عراق و
کرمانشاه و صحنه و کرند غرب و گوران و قلی خانی پراکنده هستند. افضلی از سران این فرقه اظهار داشته است که اهل حق از زمان اطاعت میکند و خود را با شرائط و مقتضیات زمان هماهنگ میکنند و این از دستورات ایل بیگ است.
ایشان خاندانی منسوب به بابا یادگار هستند که از مادری بکر!! زائیده شد و به دستور سلطان اسحاق برای ارشاد مردم
هندوستان راهی آن دیار شد. امروزه پیروان او در
پاکستان و
افغانستان به ذکری و
غلات مشهور هستند. عدم تاهل بابا یادگار مانع از تعیین جانشین از
نسل وی است وبه همین دلیل دو نفر از پیروان خود را به جانشینی تعیین کرد و خاندان بابایادگار منسوب به بابا یادگار از نسل آن دو جانشین هستند.
این خاندان از فرزندان اکابر خاموش فرزند علی هستند.
جد وی ابوالوفاء است که از افراد هفت تن میباشد که سلطان اسحاق وی را
بر این سمت تعیین نمود. به خاندان خاموشی خاندان ابوالوفاء نیز میگویند. مسند نشین این خاندان اکنون نصرالدین حیدری از تیره حیدری است. بلکه وی توسط عناصری از دولت موقت (دکتر سنجابی)
رهبر تمام اهل حق شد. نصرالدین از کسانی است که فرقه
نورعلی الهی را
کافر دانسته و کتابهایی چون
آثارالحق را از
کتب ضاله میشمارد. او همچنین گفته ما به
معاد و
بهشت و
جهنم اعتقاد داریم ولی به تناسخ معتقدیم.
این خاندان منسوب به عالی قلندر از شاگردان سلطان اسحاق میباشند. وی برای ارشاد مردم بغداد به دستور سلطان اسحاق به آن دیار شتافت. به دلیل عدم تاهل فرزندی برای ادامه راه و جانشینی وی نبود و به همین صورت فوت کرد. سلطان اسحاق نیز دده علی و دده حسین را به عنوان جانشین قلندر تعین کرد و فرزندان ایشان خود را به قلندر منسوب میکنند.
این خاندان منسوب به میراحمد معروف به میرسور هستند. وی از افرادی بود که توسط سلطان اسحاق به عنوان هفتوانه تعیین شد. وی در میان
کوههای اورامان که به نام خودش مشهور است مرد و در همانجا
دفن شد.
این خاندان از نظر جمعیت و پایگاه اجتماعی از ضعیفترین خاندانهای اهل حق محسوب میشوند. باویسی از افراد هفتونه بود که توسط سلطان اسحاق به این مقام رسید.
این خاندان منسوب به مصطفی یکی از افراد هفتوانه است و از ضعیفترین خاندانهای اهل حق محسوب میشوند. خاندانهای دیگر اهل حق خودشان ریاست خاندانی را تاسیس کردند و خودشان را به خاندانهای دیگر اهل حق ملحق کردند، مانند:
این خاندان منسوب به ذالنور قلندر هستند. وی فرزند خان اسمره بوده و در
قرن نهم در لرستان به
دنیا آمد. به دلیل عدم تاهل بستگانش راه وی را به نام او ادامه دادند. آقای ذالنوری از سران کنونی این خاندان خوردن
گوشت خروس را به دلیل تقدس خروس
نهی میکند؛ زیرا بنابر نامه سرانجام، بنیامین از افراد هفت تن در خروس
تجلی کرده.
ایشان منسوب به آتش بیگ فرزند محمد بیگ لرستانی که در قرن یازدهم به دنیا آمد. وی جانشین پدرش شد و خود را مظهر
خداوند خواند. این خاندان برخلاف دیگر دودههای اهل حق پایبندی خود را به احکام شریعت بیشتر نشان دادهاند. سامالدین مشعشعی معروف به سام از سران این فرقه سال ۶۹ در روستای گره بان در میان جماعت اهل حق ادعا میکند که
امام حسین (علیهالسّلام) است.
این خاندان به شاه حیاس انتساب دارد. وی در قرن دوازدهم به دنیا آمد و در جوانی خود را مظهر
خدا نامید. دراویش اهل حق و طرفداران نورعلی الهی انشعابی از این فرقه میباشند.
این خاندان به حیدر فرزند منصور ملقب به براگه منسوب است. وی در قرن سیزدهم در روستای توت شامی از منطقه گوران باختران متولد شد و در سال ۱۲۸۰ کشته شد. وی خود را مظهر
خداوند نامید. مهمترین پیروان وی تیمور بانیارانی است.
خاندانی که در قرن سیزدهم بوجود آمد و سر و صدا و مخالفتهای زیادی در جامعه اهل حق بوجود آورد، خاندان جیحون آبادی است که توسط
نعمت الله جیحون آبادی پایهگذاری شد. آنان ادعا میکنند که
مذهب امامی اثنیعشری دارند و بلکه خود را از
شیعیان برتر میدانند. وی دارای کتابی به نام شاهنامه حقیقت (حق الحقائق) است. بعد از وی فرزندش فتحعلی مشهور به نورعلی الهی راه وی را با نوشتن کتابهایی چون آثارالحق و برهان الحق و معرفه الروح و تفسیر
القرآن و فرقان الاخبار و رازهای عرفانی ادامه داد. بعد از
مرگ وی فرزندش بهرام و خواهرش مشهور به ملک جانی از سران این خاندان محسوب میشدند. در سال ۶۹ بهرام الهی دستور داد تا پیروانش سبیلهای خود را بتراشند و
نماز بخوانند که موجب درگیری و مخالفتهای بسیاری بین اهل حق شد.
سیادت خاندانهای اهل حق لقبی است که سلطان اسحاق به ایشان داده است و یا خود اهل حق به آنها چنین گفتهاند و به هیچ عنوان سیادت ایشان به معنی رسیدن نسب ایشان به
پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) نیست. فقط خاندان شاه ابراهیمی در این زمینه ادعا میکنند که از اولاد سلطان اسحاق است و سلطان اسحاق را از اولاد
امام موسی بن جعفر (علیهالسّلام) میدانند.
در بین خاندانهای اهل حق تفاوت چشمگیری در اصول وجود ندارد، بلکه در مسائل فرعی به خاطر اختلاف نظر رهبران این فرقه اختلافاتی حاصل شده است.
نصرالدین حیدری بر ضد فرقه
علی اللهیه اعلامیه صادر میکند و فرقه بابایادگاری میگوید هر کس سر
انار را ببرد قاتل بابا یادگار است. اما فرقه شاه ابراهیمیه سر انار را میبرند. خاندان ذالنوری از کشتن
خروس کراهت دارند ولی خاندان آتش بیگی مراسم خود را با کشتن خروس
زینت میدهند.
خوک نزد برخی خاندانها
حلال و نزد برخی
حرام است. برخی
شراب را حلال و
چای را حرام دانسته و عدهای شارب را میزنند و عدهای زدن شارب را جایز نمیدانند
و خاندان شاه ابراهیمیه ادعی سیادت خود از جانب سلطان اسحاق دارند و وی را از نسل
امام کاظم (علیهالسّلام) میدانند ولی بقیه خاندانها سیادت را عنوان جعلی رهبران میدانند. برخی معتقدند که سلطان اسحاق پرندهای بود که در دامن دایراک خاتون به بچهای تبدیل شد و...
سایت پژوهه، برگرفته از مقاله «خاندانهای یارسان»