خاندان خاقانی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
آل
خاقانی، خاندان علمی شیعی در
قرن دوازدهم تا اوایل پانزدهم در
عراق و
ایران می باشند.
نسب این
خاندان به بنوخاقان (بنوخیقان/ بنوخیگان) میرسد.
به گفته برخی مورخان، بَنوخاقان از
عشایر بزرگ
قبیله بنومالک بودند و به نظر برخی دیگر، نسب آنان به قبیله یمنی حِمْیَر میرسد.
تیرههای بنوخاقان در قرون نخستین
هجری در مناطق مختلف سکونت گزیدند، از جمله در نواحی میان ناصِریه و سوق الشیخ در جنوب عراق، اطراف شهر قله و
اهواز.
نسب چند خاندان مهم علمی دیگر نیز به بنوخاقان میرسد، از جمله آل حولاوی، آل شَرقی در
نجف و آل شُبَیر
خاقانی در ایران.
نخستین فرد از خاندان
خاقانی، که به نجف مهاجرت کرد و سرسلسله آل
خاقانی در آنجا به شمار میرود،
حسین بن عباس خاقانی بود.وی اواخر قرن دوازدهم یا اوایل قرن سیزدهم از خیگانِ غربی (منطقهای در اطراف
حلّه ) به نجف رفت و نزد
شیخ علی کاشفالغطا و
شیخ محسن عِفْکاوی درس خواند.وی در ۱۲۹۵ یا حدود ۱۳۰۰ وفات کرد.
الفوائد الحسینیة فی شرح الاحادیث المشکلة، و
شرح شرایع الاسلام محقق حلّی از آثار اوست.
علی بن حسین بن عباس
خاقانی، مشهورترین فرد این خاندان است. علی در حدود ۱۲۴۵ یا ۱۲۵۵ در نجف به دنیا آمد.
پس از فراگیری مقدمات
علوم دینی نزد پدرش، دروس عالی
فقه و
اصول را از فقهایی چون
شیخ مرتضی انصاری،
میرزا محمدحسن شیرازی معروف به میرزای شیرازی،
محمدحسین کاظمی و
حاج ملاعلی تهرانی آموخت و از برخی از آنان اجازه
اجتهاد و روایت گرفت. مدتی نیز در
کربلا از محضر
شیخ زینالعابدین مازندرانی بهره برد.
پسرانش، شیخ حسن و شیخ حسین و نیز
محمدحسین کاشفالغطا،
شیخ آقا بزرگ طهرانی و
سید شهابالدین مرعشی نجفی از او
اجازه روایت داشتند.
شیخ علی
خاقانی در نجف حلقه درس تشکیل داد. وی در فقه،
اصول،
حدیث و
رجال تبحر داشت و از مشهورترین علمای نجف بود.
زهد و
ورع و
حسن معاشرت وی را با مردم بسیار ستودهاند.
او در ۱۳۳۴ در نجف درگذشت و در
صحن حرم امام علی (علیهالسلام) به
خاک سپرده شد.
از جمله آثار اوست، شرح اللمعةالدمشقیة،
ذخیرةالآخرة فی فقه العترة الطاهرة، زادُالمَحْشَر فی شرحالباب الحادی عَشَر، رسالههایی در فقه و اصول که تقریرات درس استادان اوست و برخی از آنها را به توصیه آنان نگاشته است،
رساله عملیه و حاشیه بر چند کتاب فقهی و اصولی.
مشهورترین اثر او
رجال الخاقانی، در
علم رجال، حاشیهای است بر
التَّعلیقَةُ البهبهانیة اثر آقا
محمدباقر بهبهانی همراه با اضافاتی بر آن.
این
کتاب که از منابع مهم علم رجال به شمار میرود، با تحقیق
محمدصادق بحرالعلوم و مقدمه نوهاش حسین بن حسن
خاقانی در ۱۳۸۸/۱۹۶۸ در
نجف چاپ شد.
دو پسر شیخ علی
خاقانی، حسن و حسین نیز از عالمان دینی بودند.
شیخ مهدی حرزالدین نواده دختری شیخ علی
خاقانی است.
شیخ حسن در ۱۳۰۰ به دنیا آمد. علاوه بر پدرش، نزد
شیخالشریعه اصفهانی،
آخوند خراسانی و
سیدمحمد کاظم طباطبایی یزدی درس خواند و از
سیدابوتراب خوانساری و
مهدی مازندرانی اجازه روایت دریافت کرد.
حسن
خاقانی در ۱۳۸۱ درگذشت و در کنار پدرش به خاک سپرده شد.
از آثار اوست،
نجاةالعاملین که رساله عملیه اوست (نجف ۱۹۵۵)،
الدُّرَرُالغرویة فی شرح اللمعة الدمشقیة، التحقیقات الحقیقیة فی الاصول العملیة (نجف ۱۳۶۸، ۳ج) و شرح مَعالِم الاصول.
شیخ محمد، فرزند حسن، در ۱۳۱۵ در
نجف متولد شد و نزد پدر خود و دیگر بزرگان نجف درس خواند. او در جریان
انقلاب ۱۳۳۸/۱۹۲۰ عراق بسیار فعال بود و در ۱۳۸۵ در نجف وفات کرد و در کنار پدرش به خاک سپرده شد.
آثار او عبارتند از،
غررالفوائد و ثمرالعوائد، محاسن الفوائد و الدُّرر فی ذکرالقاسم بن
موسی بن جعفر.
شیخ حسین در ۱۳۰۲ متولد شد. فقه و اصول را نزد پدر و برادرش،
علی بن باقر آل جواهری و
مرتضی آل کاشف الغطا آموخت.
او در ۱۳۳۶ درگذشت و در یکی از حجرههای صحن حرم
امام علی (علیهالسلام) به خاک سپرده شد.
علی
خاقانی، نوه دختری شیخ علی
خاقانی، از ادیبان معروف این خاندان است. وی فرزند عبدعلی و متولد ۱۳۳۰ بود. او که با ادیبان و شاعران مؤانست و مجالست داشت، در ۱۳۶۵ مجله ادبی ـ اجتماعی البیان را در نجف پایهگذاری کرد که انتشار آن چهار سال ادامه یافت. سپس به
بغداد رفت و کتابفروشی البیان را بنا نهاد. وی در ۱۳۹۸
وفات کرد.
از آثار اوست،
شعراءالغَرِیّ او النجفیات در شرح احوال شاعران نجف از ابتدای تأسیس این شهر، همراه با مقدمهای درباره تاریخ نجف (نجف ۱۳۷۳/۱۹۵۴، ۱۲ج)،
شعراء کربلا او الحائریات، شعراءالحلّه او البابِلیات (نجف ۱۳۷۰ـ۱۳۷۲، ۵ج)، شعراءالزَّوْراء او البغدادیات، وفیات الرجال، وَحْیُ البیان که مجموعه مقالات ادبی، دینی و اجتماعی اوست و دلیل الاثار المخطوطة فی العراق.
علی
خاقانی دیوان اشعار چند تن از شاعران عراق را تصحیح کرد و به چاپ رساند.
وی صاحب کتابخانهای غنی از نسخههای خطی بود.
یکی از مشهورترین شاخههای بنوخاقان، عشیره «آل جویبر» است.
نخستین شخصی که از این
عشیره برای تحصیل علوم دینی از ناحیه سوق الشیخ به نجف رفت، ذَیّاب (زنده در ۱۱۸۰) بود. پدر او محمد آلحَرب، فرزند سحاب، بزرگ خاندان
آل جویبر به شمار میرفت.
شیخ ذیاب پس از فراگرفتن فقه و اصول، با همراهی
شیخ موسی بَحرانی به منطقه عَمّاره در جنوب عراق سفر کرد و تا پایان عمر در نواحی و روستاهای آن سامان به
تبلیغ و ارشاد پرداخت و مدرسه علمیهای در آن منطقه بنا نهاد.
امینی
آثاری را به او نسبت داده است.
فزرند ذیاب، شُبَیر، نیز عالمی دینی بود که از عالمان عصر خود، از جمله
شیخ جعفر کاشف الغطاء، گواهی اجتهاد داشت. وی پس از اتمام تحصیلات خود در نجف، نزد عشیره خود بازگشت و رهبری امور دینی مردم را برعهده گرفت.
لسانُ التنّین فی اجوبة مسائل حَفید زین الدین و چند رساله فقهی و کلامی از آثار اوست.
شیخ شبیر سرسلسله خاندان آل شبير
خاقانی است.
فرزندان او حسن و حسین بودند. پسران حسن، محمدطاهر و حبیب و عیسی از عالمان دینی بودند.
محمدطاهر در ۱۲۳۹ به دنیا آمد. وی از شاگردان شیخ
مرتضی انصاری بود و از او اجازه
اجتهاد داشت . سپس در
شیراز سکونت گزید و به تدریس و اقامه
جمعه پرداخت. او در شیراز ریاست علمی،
مرجعیت و مقبولیت عام داشت و به رئیس العلما ملقب بود. وی در ۱۳۲۵ در شیراز درگذشت و در همان شهر به خاک سپرده شد.
از آثار اوست،
معارج الانوار فی منازل الابرار و الاشرار (تهران ۱۳۲۶)، شرحی بر
لمعه شهید اول و نیز منظومهای در فقه.
شیخ جلالالدین پسر طاهر هم از علما بود. از جمله تألیفات اوست،
تفسیر جلالی در نوزده جلد،
انوارالهدایة و
منورالقلوب و الابصار، به فارسی، در
عرفان.
حبیب آلشبیر
خاقانی که از استادش، شیخ مرتضی انصاری، اجازه اجتهاد داشت، پس از پایان یافتن تحصیلاتش در نجف، به
خرمشهر رفت و به تدریس و افتا پرداخت.
تألیفات او عبارتاند از، الرسالةالعملیة، خلاصةالفقه و چند رساله.
فرزندش شیخ علی به مسلک اخباری گرایش داشت.
الحق المبین و
الحق المصیب از آثار اوست.
عیسی خاقانی در ۱۲۵۳ به دنیا آمد.پس از وفات برادرش، شیخ حبیب، عهدهدار وظایف شرعی و دینی مردم خرمشهر شد و مدرسه علمیهای در آنجا بنا نهاد.
عبدالمحسن خاقانی از وی اجازه روایت داشت و
سید علوی بن حسین بحرانی از شاگردان او بود. شیخ عیسی در ۱۳۳۷ یا ۱۳۳۹ در
خرمشهر درگذشت و پس از او، فرزندش عبدالحمید مرجع امور دینی مردم شد.
برخی آثار چاپ شده شیخ عیسی
خاقانی عبارتاند از، الرسالةالعملیة، مناسک الحج و اعمال المدینة، الفرائدالنفیسة درباره
وجوب نماز جمعه و نتایج الاخبار در احکام معاملات.
فرزند شیخ عبدالحمید،
محمدطاهر آلشبیر خاقانی، نیز از عالمان بود که در ۱۳۲۸ در خرمشهر به دنیا آمد. پس از گذراندن دوره مقدماتی علوم دینی نزد پدرش، در ۱۳۴۴ به نجف رفت و دروس عالی فقه و اصول را از استادانی چون
میرزامحمدحسین نائینی،
آقا ضیاءالدین عراقی،
سیدابوالحسن اصفهانی و
سید عبدالهادی شیرازی فراگرفت و از برخی از آنان اجازه اجتهاد دریافت کرد.
فلسفه و
حکمت و عرفان را نیز از استادان بزرگ نجف آموخت.
وی از آقا ضیاءالدین عراقی و عبدالمحسن
خاقانی اجازه روایت گرفت و
سیدشهاب الدین مرعشی نجفی از او اجازه روایت داشت.
محمدطاهر
خاقانی پس از فوت پدرش، به خرمشهر بازگشت و به تدریس و افتا پرداخت و مقلدانی یافت. وی که در
پیروزی انقلاب اسلامی، در خوزستان نقش مهمی داشت به سبب بروز پارهای وقایع
سیاسی، در ۱۳۵۸ش به
قم رفت و در آنجا به تدریس علوم دینی پرداخت. او در ۱۳۶۴ش در قم درگذشت و در صحن حرم
حضرت معصومه (سلام اللّه علیها) به خاک سپرده شد.
آثار محمدطاهر در فقه و اصول عبارتاند از، رسالة الهدی (رساله عملیه)، مناسک الحج (چاپ ۱۳۸۳ در نجف)، شرح مبحث ارث کتاب
الحدائق الناضرة شیخ یوسف بحرانی (نجف ۱۳۸۶)، المُحاکِمات بین الکِفایة و الاَعلام الثلاثة، الاصول اللفظیة و العملیّة
.وی در
تفسیر ، فلسفه و حکمت نیز آثاری دارد، از جمله،
انوارالوحی فی تفسیر سورةالحمد و الاخلاص ، العقل البَشَری فی تفسیرالقرآن الکریم، المثل الاعلی فی الفلسفة، المُثُل النوریّة فی فن ّالحکمة.
انوار الوسائل (نجف ۱۳۷۷) و شرح خطبة الصدیقةالزهرا سلاماللهعلیها از دیگر آثار اوست.
شیخ علی، تنها پسر حسین آلشبیر
خاقانی، به سبب داشتن جثهای کوچک وضعیف ملقب به صغیر بود و ازاینرو فرزندان او به
آل صغیر مشهور شدند.
پسر علی،
شیخ حسین صغیر، عالمی
باتقوا بود.
پسران شیخ حسین، یعنی علی و عبدالزهرا و عبدالحمید، از عالمانی بودند که علاوه بر فراگرفتن علوم دینی در حوزه نجف، در ادبیات نیز متبحر و در سرودن
شعر توانا بودند و در محافل و مجالس ادبی نجف فعالانه حضور داشتند. از آنها تألیفاتی در فقه، اصول و
ادبیات برجای مانده است.
از دودمان
سلمان بن محمد آلحرب، برادر شیخ ذیاب، نیز عالمانی برخاستهاند که به
خاقانی شهرت دارند. نوه سلمان، حسین بن علی، فرزندی به نام عبدالمحسن داشت که از علمای بزرگ خرمشهر بود.
عبدالمحسن در ۱۲۸۹ در یکی از توابع
ناصریه در جنوب عراق به دنیا آمد. وی با از دست دادن پدرش در
کودکی، تحت سرپرستی جدّش، شیخ علی
خاقانی قرار گرفت. دروس مقدماتی را نزد او و عموی خود، محمد
خاقانی، آموخت. سپس به خرمشهر رفت و تحصیلات خود را در مدرسه علمیه شیخ عیسی
خاقانی ادامه داد. او از عیسی
خاقانی،
شیخ الشریعه اصفهانی، میرزا محمدحسین نائینی و سیدابوالحسن اصفهانی اجازه روایت گرفت و سیدشهابالدین مرعشی نجفی از او اجازه روایت داشت.
عبدالمحسن
خاقانی پس از وفات عیسی
خاقانی در ۱۳۳۷، به مرجعیت رسید. وی که به
اخباریان تمایل داشت در ۱۳۴۷ به سبب
امر به معروف و نهی از منکر، از جانب حکومت ایران به عراق
تبعید شد و پس از ده ماه به خرمشهر بازگشت. او در ۱۳۷۲ در خرمشهر
وفات کرد و پس از تشییع با شکوهی در همانجا به خاک سپرده شد.
خیرالزاد الیوم المعاد (نجف ۱۳۵۷) و چندین رساله فقهی از آثار اوست که بیشتر آنها چاپ شده است.
دو تن از فرزندان عبدالمحسن
خاقانی، عبدالمنعم و سلمان، از عالمان بودند.
عبدالمنعم خاقانی در ۱۳۲۷ در نجف به دنیا آمد و در کودکی همراه پدرش راهی خرمشهر شد. سپس برای تحصیل در علوم دینی به نجف بازگشت و نزد محمدجواد بلاغی و
آیت اللّه سیدابوالقاسم خویی درس خواند. پس از آن به
آبادان رفت و علاوه بر تدریس، عهدهدار شئون دینی مردم شد. عبدالمنعم
خاقانی بعد از آغاز
جنگ عراق با ایران، به قم
مهاجرت کرد و در ۱۳۶۴ش در همانجا درگذشت. دیوان شعر از او بر جای مانده است
سلمان خاقانی در ۱۳۳۲ در سوق الشیخ به دنیا آمد. در کودکی همراه پدرش به خرمشهر رفت و در ۱۳۰۵ش راهی نجف شد. دروس مقدماتی را نزد برادرش عبدالمنعم و دروس عالی فقه و اصول و تفسیر و
کلام را نزد
محمدعلی کاظمینی خراسانی،
میرزاباقر زنجانی،
محمدجواد بلاغی و
آیتاللّه سیدابوالقاسم خویی آموخت. وی که در محافل فرهنگی و ادبی نجف فعالانه حضور داشت، در ۱۳۳۳ش به خرمشهر بازگشت و به تصدی امور دینی مردم پرداخت و مقبولیت عام یافت
. چندی پس از آغاز
جنگ عراق با ایران، وی ابتدا به اهواز و سپس به قم مهاجرت کرد. وی در ۱۳۶۶ش درگذشت و در صحن حرم
حضرت معصومه (سلام اللّه علیها) به خاک سپرده شد.
از آثار اوست،
طریق المعرفة، بینالحق والباطل، السُّنَة و الشیعة فی المیزان، و چند اثر در پاسخگویی به شبهات تفرقه افکن میان مسلمانان.
دیوان شعر او (به
عربی ) با ویران شدن کتابخانهاش در حمله عراق به خرمشهر، از بین رفت
(۱) محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، الذریعة الی تصانیف الشیعة، چاپ علی نقی منزوی و احمد منزوی، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
(۲) محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، طبقات اعلام الشیعة، نقباء البشر فی القرن الرابع عشر، مشهد، قسم۱ـ۴، ۱۴۰۴.
(۳) جعفربن باقر آل محبوبه، ماضی النجف و حاضرها، بیروت ۱۴۰۶/۱۹۸۶.
(۴) محمدهادی امینی، معجم المطبوعات النجفیة، منذ دخول الطباعة الی النجف حتی الآن، نجف ۱۳۸۵/۱۹۶۶.
(۵) محمدهادی امینی، معجم رجال الفکر و الادب فی النجف خلال الف عام، (نجف) ۱۴۱۳/۱۹۹۲.
(۶) محمدرضا انصاری، «به یاد آیت اللّه شیخ سلمان
خاقانی»، کیهان فرهنگی، سال ۵، ش ۵ (مرداد ۱۳۶۷).
(۷) محمدعلی جعفر تمیمی، مشهدالامام، او، مدینة النجف، نجف ۱۳۷۴/۱۹۵۵.
(۸) عبدالحسین جواهرکلام، تربت پاکان قم، قم ۱۳۸۲ـ۱۳۸۳ش.
(۹) محمد حرزالدین، معارف الرجال فی تراجم العلماء و الادباء، قم ۱۴۰۵.
(۱۰) علی
خاقانی، شعراءالغری، النجفیات، نجف ۱۳۷۳/۱۹۵۴، چاپ افست قم ۱۴۰۸.
(۱۱) علی بن حسین
خاقانی، رجال الخاقانی، چاپ محمدصادق بحرالعلوم، (نجف ۱۳۸۸/ ۱۹۶۸)، چاپ افست (قم) ۱۴۰۴.
(۱۲) محمد شریف رازی، گنجینه دانشمندان، تهران ۱۳۵۲ـ ۱۳۵۴ش.
(۱۳) ثامر عبدالحسن عامری، موسوعةالعشائرالعراقیة، بغداد ۱۹۹۲ـ ۱۹۹۵.
(۱۴) عباس عزاوی، عشائرالعراق، بغداد ۱۹۳۷ـ۱۹۵۶، چاپ افست قم ۱۳۷۰ش.
(۱۶) کورکیس عواد، معجم المؤلفین العراقیین فی القرنین التاسع عشر و العشرین، بغداد ۱۹۶۹.
(۱۷) عبدالهادی فضلی، دروس فی اصول فقه الامامیة، (بیروت) ۱۴۲۰.
(۱۸) شهاب الدین مرعشی نجفی، الاجازة الکبیرة، او، الطریق و المَحَجَّة لثمرة المُهْجَة، اعداد و تنظیم محمد سمامی حائری، قم ۱۴۱۴.
(۱۹) المسلسلات فی الاجازات، محتویة علی اجازات علماء الاسلام فی حق شهابالدین الحسینی المرعشی النجفی، جمعها نجله محمود مرعشی، قم، کتابخانه آیت اللّه مرعشی نجفی، ۱۴۱۶.
(۲۰) خانبابا مشار، فهرست کتابهای چاپی عربی، تهران ۱۳۴۴ش.
دانشنامه جهان اسلام، مرکزدائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «آل خاقانی»، شماره۶۷۵۱.