• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

خاندان بافقیه

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



بافَقیه‌، عنوان‌ شاخه‌ای‌ از سادات‌ یمن‌ در تَریم‌، در حضرموت، از اعقاب محمد بن علی (متوفی ۸۶۲)، معروف به مولی عَیْدید و منشعب‌ از خاندان‌ بزرگ‌ باعلوی‌ که‌ در سده‌های‌ ۸ -۱۱ق‌/۱۴-۱۷م‌ شماری‌ فقیه‌ و صوفی‌ از آن‌ برخاستند.



بافَقیه‌، عنوان‌ شاخه‌ای‌ از سادات‌ یمن‌ در تَریم‌، در حضرموت، از اعقاب محمد بن علی (متوفی ۸۶۲)، معروف به مولی عَیْدید و منشعب‌ از خاندان‌ بزرگ‌ باعلوی‌ که‌ در سده‌های‌ ۸ -۱۱ق‌/۱۴-۱۷م‌ شماری‌ فقیه‌ و صوفی‌ از آن‌ برخاستند.

۱.۱ - عیدید

نسبت عیدید از محلی به همین نام، که اکنون جزو حومه تریم است و محمد بن علی از تریم بدانجا نقل مکان کرده بود، گرفته شده است. پدر وی، علی بن محمد، (متوفی ۸۳۸) به مناسبت ملکی که در نزدیکی تریم داشت و در آن به زراعت می پرداخت و به صورت حریم («حَوْطَه») درآمده بود، صاحب الحوطه خوانده می‌شد.

۱.۲ - بافقیه

عنوان بافقیه ظاهراٌ مسبوق به نام جدّ صاحب الحوطه است، یعنی احمد بن عبدالرحمن بن علی بن محمد فقیه (متوفی ۷۲۶) که جدّ او محمد (متوفی ۵۵۶) نیز به «صاحب مِرْباط» شهرت داشته است؛ که‌ دانش‌ او در فقه‌ سبب‌ اشتهارش‌ به‌ فقیه‌ گردیده‌ بود. محمد بن‌ علی‌ بن‌ محمد (د ۸۶۲ق‌/۱۴۵۸م‌) از اخلاف‌ او که‌ به‌ سبب‌ سکنی‌ در عَیْدید (در پیرامون‌ تریم‌) به‌ مولی‌ عیدید شهرت‌ دارد، نیای‌ اصلی‌ خاندان‌ بافقیه‌ به‌ شمار می‌آمد.
در نوشته‌های راجع به سادات محمدبن علی، مولی عیدید، جدّ خاندان بافقیه، را از اولیای بزرگ شمرده‌اند؛ ولی این صفت را نویسندگان این خاندان به حد افراط درباره اجداد خود به کار می‌بردند. آن عده از نوادگان او که نزد ما معروف‌اند بیش‌تر صوفی و مدّرس و فقیه بوده‌اند و نسل‌ او از سوی‌ پسرانش‌: عبدالرحمان‌، عبدالله‌، علی‌، علوی‌ و زین‌الدین‌ در حضرموت‌ پراکنده‌ شد.
[۱] شلی‌ محمد، المشرع‌ الروی‌، ج۱، ص۳۹۹، جده‌، ۱۴۰۲ق‌/ ۱۹۸۲م‌.
[۲] شلی‌ محمد، المشرع‌ الروی‌، ج۲، ص۱۳۷، جده‌، ۱۴۰۲ق‌/ ۱۹۸۲م‌.
[۳] شلی‌ محمد، المشرع‌ الروی‌، ج۲، ص۵۱۵، جده‌، ۱۴۰۲ق‌/ ۱۹۸۲م‌.


۱.۳ - مرباط

مرباط در آن زمان شهری آباد در ساحل ظُفار بود که محمد از تریم به آن‌جا نقل مکان کرد، سپس در همان محل درگذشت و مدفون شد. کلیه سادات باعلوی حضرموت اعقاب صاحب مرباط هستند.


برخی‌ از اعضای‌ اصلی‌ و پرشهرت‌ این‌ خاندان‌ به‌ ترتیب‌ اینانند:
زین‌ بن‌ عبدالرحمان‌ بن‌ محمد عیدید (سده ۹ق‌) که‌ به‌ فراگیری‌ فقه‌ نزد مشایخ‌ زمان‌ پرداخت‌ و مدتی‌ در دَوعَن‌ و بندر شحر زیست‌ و در همان‌جا از دنیا رفت‌. او به‌ تصوف‌، به‌ ویژه‌ طریقه شاذلیه‌، گرایش‌ داشت‌.
[۴] شلی‌ محمد، المشرع‌ الروی‌، ج۲، ص۲۲۹، جده‌، ۱۴۰۲ق‌/ ۱۹۸۲م‌.



فرزند او عبدالرحمان‌ (۹۰۷-۹۵۰ق‌/۱۵۰۱-۱۵۴۳م‌)، جامع‌ میان‌ شریعت‌ و طریقت‌ بود که‌ کراماتی‌ به‌ وی‌ نسبت‌ داده‌اند.
[۵] شلی‌ محمد، المشرع‌ الروی‌، ج۲، ص۲۹۴، جده‌، ۱۴۰۲ق‌/ ۱۹۸۲م‌.



از همین‌ شاخه عبدالرحمان‌، ابوبکر بن‌ محمد بن‌ طیب‌ (د ۱۰۱۱ق‌/۱۶۰۲م‌) نیز ضمن‌ مهارت‌ در فقه‌، به‌ تصوف‌ گرایش‌ داشت‌ و دارای‌ مقامات‌ و مجاهداتی‌ بود؛ چنانکه‌ بسیاری‌ کسان‌ برای‌ کسب‌ فیض‌، به‌ سوی‌ بندر شحر که‌ محل‌ زندگی‌ او بود، می‌شتافتند.
[۷] شلی‌ محمد، المشرع‌ الروی‌، ج۲، ص۹۳، جده‌، ۱۴۰۲ق‌/ ۱۹۸۲م‌.



در همین‌ سده‌ عبدالله‌ بن‌ زین‌ بن‌ محمد از این‌ شاخه‌، ضمن‌ چیرگی‌ در علوم‌ فقه‌، حدیث‌ و تفسیر، گرایشی‌ نیز به‌ تصوف‌ داشت‌ و بسیاری‌ کسان‌ از جمله‌ شلی‌ نویسنده المَشْرَعُ الرَوِی، از او دانش‌ آموختند. گفته‌اند که‌ مناظراتی‌ میان‌ او و قاضی‌ عبدالله‌ بن‌ ابی‌بکر خطیب‌، در برخی‌ مسائل‌ فقهی‌ وجود داشته‌ است‌. عبدالله‌ از تریم‌ به‌ هند سفر کرد و از شیوخ‌ صوفیه‌ در شهرهای‌ اوده‌ و بیجاپور بهره‌ برد و در بیجاپور درگذشت‌.
[۸] شلی‌ محمد، المشرع‌ الروی‌، ج۲، ص۳۷۴- ۳۷۵، جده‌، ۱۴۰۲ق‌/ ۱۹۸۲م‌.



از تبار علوی‌ بن‌ محمد عیدید، محمد بن‌ علوی‌ (د ۹۲۴ق‌/۱۵۱۸م‌)، فاضل‌ و عالم‌ به‌ علم‌ فقه‌ یاد کردنی‌ است‌. وی‌ در عدن‌ به‌ استماع‌ حدیث‌ و فراگیری‌ فقه‌ از احمد بن‌ یحیی‌ رشید پرداخت‌. محمد ملازم‌ استاد بود و حتی‌ با دختر او ازدواج‌ کرد و نیز از وی‌ اجازه روایت‌ یافت‌. وی‌ در شهر عدن‌ درگذشت‌.
[۹] شلی‌ محمد، المشرع‌ الروی‌، ج۱، ص۳۸۳، جده‌، ۱۴۰۲ق‌/ ۱۹۸۲م‌.



از نوادگان‌ او، عبدالرحمان‌ بن‌ علوی‌ بن‌ احمد (د ۱۰۴۷ق‌/۱۶۳۷م‌)، محدث‌، فقیه‌، صوفی‌ و مقتدای‌ زمان‌ خود، یکی‌ از مشاهیر خاندان‌ بافقیه‌ است‌. وی‌ در تریم‌ متولد شد و علوم‌ اسلامی‌ را فراگرفت‌ و در فقه‌ به‌ درجه والایی‌ رسید. همچنین‌ در حدیث‌ مهارت‌ تمام‌ یافت‌ و بارها صحاح‌ شیخین‌، بخاری‌ و مسلم‌ را بر استادان‌ خود عرضه‌ کرد. وی‌ شاگردان‌ بسیاری‌ پرورش‌ داد که‌ از شلی‌ و برخی‌ مشایخ‌ خاندان‌ عیدروس‌ می‌توان‌ یاد کرد. افزون‌ بر این‌ها وی‌ به‌ تصوف‌ هم‌ تمایل‌ داشت‌ و از دست‌ بزرگان‌ طریقت‌ خرقه‌ پوشید؛ شاید اینکه‌ وی‌ قضای‌ تریم‌ را نپذیرفت‌، به‌ سبب‌ همین‌ گرایش‌های‌ صوفیانه‌ بوده‌ باشد. وی‌ سرانجام‌ در شهر خود درگذشت‌.
[۱۱] شلی‌ محمد، المشرع‌ الروی‌، ج۲، ص۳۰۴-۳۰۶، جده‌، ۱۴۰۲ق‌/ ۱۹۸۲م‌.
[۱۲] صنعانی‌ محمد، ملحق‌ِ البدر الطالع‌ِ شوکانی‌، ج۲، ص۱۱۸، بیروت‌، دارالمعرفه‌.



ابوبکر بن‌ محمد (د ۱۰۰۵ق‌/۱۵۹۷م‌)، از نسل‌ فرزند دیگر محمد عیدید، عبدالله‌ بود که‌ به‌ صاحب‌ قیدون‌ اشتهار داشت‌. او در تریم‌ به‌ دنیا آمد و پس‌ از فراگیری‌ علوم‌ اسلامی‌، به‌ ویژه‌ در فقه‌ مهارت‌ یافت‌ و به‌ عنوان‌ یکی‌ از برجسته‌ترین‌ افراد خاندان‌ بافقیه‌ شناخته‌ شد. وی‌ از بزرگان‌ زمان‌ خود همچون‌ عبدالله‌ بن‌ عیدروس‌ و زین‌ بن‌ حسین‌ بافضل‌ کسب‌ علم‌ کرد و در سفر به‌ دَوعَن‌ و قیدون‌، به‌ نشر دانش‌ و نیز افتا پرداخت‌ و مقتدای‌ زمان‌ خود در آن‌ دیار شد و در همان‌ قیدون‌ درگذشت‌.
[۱۴] شلی‌ محمد، المشرع‌ الروی‌، ج۲، ص۹۴- ۹۵، جده‌، ۱۴۰۲ق‌/ ۱۹۸۲م‌.
[۱۵] صنعانی‌ محمد، ملحق‌ِ البدر الطالع‌ِ شوکانی‌، ج۲، ص۱۷- ۱۸، بیروت‌، دارالمعرفه‌.



از نسل‌ عبدالله‌، حسین‌ بن‌ محمد بن‌ علی‌ (د ۱۰۴۰ق‌/۱۶۳۰م‌) را نیز می‌توان‌ یاد کرد. او آموزش‌ خود را خاصه‌ در زمینه فقه‌ و اصول‌ به‌ پایان‌ رساند و به‌ قضای‌ تریم‌ برگزیده‌ شد.
[۱۷] شلی‌ محمد، المشرع‌ الروی‌، ج۲، ص۲۲۷- ۲۲۸، جده‌، ۱۴۰۲ق‌/ ۱۹۸۲م‌.



فرزند او، احمد (د ۱۰۵۲ق‌/۱۶۴۲م‌)، نیز در علومی‌ همچون‌ فقه‌، فرایض‌، تفسیر، حدیث‌ و حساب‌ توانا گشت‌ و در طی‌ سفر به‌ حرمین‌، بسیاری‌ از عالمان‌ آن‌ دیار را درک‌ کرد و سرانجام‌ در مکه‌ از دنیا رفت‌.
[۱۸] شلی‌ محمد، المشرع‌ الروی‌، ج۲، ص۱۳۰-۱۳۱، جده‌، ۱۴۰۲ق‌/ ۱۹۸۲م‌.
[۱۹] صنعانی‌ محمد، ملحق‌ِ البدر الطالع‌ِ شوکانی‌، ج۲، ص۳۰، بیروت‌، دارالمعرفه‌.



برادر او عبدالله‌ همچون‌ بسیاری‌ از خاندان‌های‌ سادات‌ حضرموت‌ به‌ هند رفت‌
[۲۱] واسعی‌ عبدالواسع‌، تاریخ‌ الیمن‌، ج۱، ص۲۳۵، قاهره‌، ۱۳۴۶ق‌.
و به‌ سبب‌ جایگاه‌ اجتماعیی‌ که‌ در آن‌جا یافت‌، دارای‌ شهرت‌ فراوان‌ شد. او که‌ به‌ «صاحب‌ مدینه کنور» شهرت‌ دارد، در تریم‌ متولد شد. بسیاری‌ از دانش‌ها مانند فقه‌، حدیث‌ و عربی‌ را از مشایخ‌ زمان‌ همچون‌ عبدالرحمان‌ سقاف‌ و عبدالرحمان‌ بن‌ علوی‌ بافقیه‌ فراگرفت‌ و از دست‌ مشایخ‌ صوفیه‌، خرقه‌ پوشید. وی‌ با سفر به‌ شهر کنور هند، ضمن‌ آموزش‌ علم‌ نزد پسر عمویش‌، محمد بن‌ عمر بافقیه‌، نزد فرمانروای‌ شهر، عبدالوهاب‌ اعتبار یافت‌ و او دختر خود را به‌ عبدالله‌ داد و او را به‌ وزارت‌ برگزید و این‌ عوامل‌ همه‌ سبب‌ افزونی‌ شهرت‌ او گشت‌.
[۲۳] شلی‌ محمد، المشرع‌ الروی‌، ج۲، ص۳۷۳، جده‌، ۱۴۰۲ق‌/ ۱۹۸۲م‌.

در منابع‌ به‌ شروح‌ و اختصاراتی‌ از وی‌ همچون‌ شرح‌ آجرومیه‌، شرح‌ الملحة (ظاهراً ملحة الاعراب‌ حریری‌،
[۲۴] حاجی‌ خلیفه‌، کشف‌، ج۲، ص۱۸۱۷.
و اختصار آن‌ اشاره‌ شده‌ است‌. عبدالله‌ در ادب‌ نیز توانا بود و اشعاری‌ داشته‌ است‌ که‌ در منابع‌ شرح‌ حال‌ او برخی‌ از آن‌ها آورده‌ شده‌ است‌.
[۲۵] شلی‌ محمد، المشرع‌ الروی‌، ج۲، ص۳۷۱-۳۷۳، جده‌، ۱۴۰۲ق‌/ ۱۹۸۲م‌.
[۲۶] صنعانی‌ محمد، ملحق‌ِ البدر الطالع‌ِ شوکانی‌، ج۲، ص۱۳۰، بیروت‌، دارالمعرفه‌.
[۲۸] محبی‌ محمدامین‌، ذیل‌ نفحة الریحانة، ج۱، ص۱۳۰، ذیل‌ نفحة الریحانة، به‌ کوشش‌ عبدالفتاح‌ محمد حلو، قاهره‌، ۱۳۹۱ق‌/۱۹۷۱م‌.



محمد بن‌ عمر بن‌ محمد، پسر عموی‌ عبدالله‌ که‌ پیش‌ از وی‌ در شهر کنور حضور داشت‌، خود نیز در آن‌ دیار بسیار معروف‌ بود. وی‌ پس‌ از فراگیری‌ دانش‌هایی‌، در فقه‌ به‌ مقامی‌ رفیع‌ رسید
[۲۹] واسعی‌ عبدالواسع‌، تاریخ‌ الیمن‌، ج۱، ص۲۳۵- ۲۳۶، قاهره‌، ۱۳۴۶ق‌.
و نزد حاکم‌ آن‌ دیار، عبدالمجید تقرب‌ یافت‌ و با دختر او ازدواج‌ کرد. محمد در آن‌جا تدریس‌ می‌کرد، اما با مرگ‌ عبدالمجید، سختی‌ و آشفتگی‌ اوضاع‌ او را به‌ ترک‌ کنور و مهاجرت‌ به‌ حیدرآباد کشاند و در همان‌ شهر نیز از دنیا رفت‌.
[۳۰] شلی‌ محمد، المشرع‌ الروی‌، ج۲، ص۳۶-۳۷، جده‌، ۱۴۰۲ق‌/ ۱۹۸۲م‌.



از اخلاف‌ علی‌، پسر دیگر محمد عیدید، می‌توان‌ به‌ شهاب‌الدین‌ احمد بن‌ حسین‌ بن‌ عبدالرحمان‌ (د ۱۰۴۸ق‌/۱۶۳۸م‌) اشاره‌ کرد. وی‌ مفتی‌ و قاضی‌ تریم‌ بود. او پس‌ از کسب‌ دانش‌، از بسیاری‌ مشایخ‌ خود اجازه افتا و تدریس‌ به‌ دست‌ آورد و شهرتی‌ فراوان‌ یافت‌، چنانکه‌ شاگردان‌ بسیاری‌ برای‌ دانش‌اندوزی‌ نزد او می‌شتافتند. همچنین‌ وی‌ به‌ قضای‌ تریم‌ برگزیده‌ شد. پس‌ از چندی‌ از این‌ سمت‌ عزل‌ شد، ولی‌ طولی‌ نکشید که‌ بار دیگر به‌ آن‌ مقام‌ دست‌ یافت‌. او در اواخر عمر به‌ تصوف‌ گرایید و خود به‌ ارشاد پرداخت‌.
[۳۲] صنعانی‌ محمد، ملحق‌ِ البدر الطالع‌ِ شوکانی‌، ج۲، ص۲۹-۳۰، بیروت‌، دارالمعرفه‌.



شاگرد وی‌ احمد بن‌ عمر بن‌ عبدالرحمان‌ (سده ۱۱ق‌)، هم‌ از افراد همین‌ شاخه‌ از خاندان‌ بافقیه‌ است‌. او نزد مشایخی‌ از خاندان‌های‌ بلفقیه‌، عیدروس‌ و بافضل‌، حضور یافت‌ و بهره‌های‌ علمی‌ برد و سپس‌ به‌ حجاز رفت‌. پس‌ از دو سال‌ اقامت‌ در آن‌ سرزمین‌، رهسپار مصر شد و از مشایخ‌ آن‌ دیار تفسیر، حدیث‌، فقه‌، اصول‌، فرایض‌، حساب‌، نحو و معانی‌ و بیان‌ آموخت‌ و به‌ استادی‌ رسید. او با کسب‌ اجازه افتا از استادان‌ بسیار، در بازگشت‌ به‌ تریم‌، به‌ افتا و تدریس‌ قرآن‌، فقه‌ و حدیث‌ پرداخت‌. پس‌ از درگذشت‌ استادش‌، قاضی‌ احمد بن‌ حسین‌، به‌ قضای‌ تریم‌ دعوت‌ شد که‌ با عدم‌ رغبت‌، به‌ قبول‌ آن‌ تن‌ در داد، اما پس‌ از مدتی‌ از این‌ امر دوری‌ گزید و شاگردش‌، سهل‌ بن‌ احمد باحسن‌ را به‌ این‌ منصب‌ گمارد؛ او نیز چندان‌ دوام‌ نکرد و دوباره‌ خود احمد پس‌ از آنکه‌ شروط چندی‌ با سلطان‌ کرد، این‌ سمت‌ را پذیرفت‌. وی‌ سرانجام‌ در تریم‌ درگذشت‌. رساله‌ای‌ با عنوان‌ تحریر المقال‌ لما وقع‌ لحاکم‌ تریم‌ اذا ذاک‌ فی‌ دخول‌ شوّال‌ درباره رؤیت‌ هلال‌ نگاشته‌ که‌ متن‌ آن‌ را شلی‌ در شرح‌ حال‌ او آورده‌ است‌.
[۳۳] شلی‌ محمد، المشرع‌ الروی‌، ج۲، ص۱۷۲-۱۷۷، جده‌، ۱۴۰۲ق‌/ ۱۹۸۲م‌.



یکی‌ دیگر از اعضای‌ این‌ خاندان‌ به‌ نام‌ محمد بن‌ عمر طیب‌ بافقیه‌ است‌ (۹۷۰-۱۰۱۱ق‌/۱۵۶۳-۱۶۰۲م‌) که‌ در شحر زاده‌ شد. از وی‌ به‌ عنوان‌ مورخ‌ یاد کرده‌اند. او در تاریخ‌ حضرموت‌ کتابی‌ تألیف‌ نموده‌ که‌ نسخه‌ای‌ از آن‌ در کتابخانه سلطانیه‌ موجود است‌. متن‌ مختصری‌ از آن‌ با عنوان‌ اختصار تاریخ‌ الطیب‌ بافقیه‌ للقرن‌ العاشر
[۳۴] سارجنت، ج ۱۳، ص ۲۹۲ـ۲۹۵.
[۳۵] سارجنت، ج ۲۵، ص ۲۴۵ به بعد.
از عمر بن‌ سقاف‌ نیز شناخته‌ شده‌ است‌،
[۳۶] حبشی‌ عبدالله‌ محمد، مصادر الفکر العربی‌ الاسلامی‌ فی‌ الیمن‌، ج۱، ص۴۳۴، صنعا، مرکز الدراسات‌ الیمنیه‌.
[۳۷] R. B.، X Materials for South Arabian History n، ص۲۹۳-۲۹۴، Bulletin of the School of Oriental and African Studies، ۱۹۵۰، vol. XIII



(۱) حاجی‌ خلیفه‌، کشف‌.
(۲) حبشی‌ عبدالله‌ محمد، مصادر الفکر العربی‌ الاسلامی‌ فی‌ الیمن‌، صنعا، مرکز الدراسات‌ الیمنیه‌.
(۳) شلی‌ محمد، المشرع‌ الروی‌، جده‌، ۱۴۰۲ق‌/ ۱۹۸۲م‌.
(۴) صنعانی‌ محمد، ملحق‌ِ البدر الطالع‌ِ شوکانی‌، بیروت‌، دارالمعرفه‌.
(۵) عیدروس‌ عبدالقادر، النور السافر، بیروت‌، ۱۴۰۵ق‌/۱۹۸۵م‌.
(۶) محبی‌ محمدامین‌، خلاصة الاثر، قاهره‌، ۱۲۸۴ق‌.
(۷) محبی‌ محمدامین‌، ذیل‌ نفحة الریحانة، به‌ کوشش‌ عبدالفتاح‌ محمد حلو، قاهره‌، ۱۳۹۱ق‌/۱۹۷۱م‌.
(۸) واسعی‌ عبدالواسع‌، تاریخ‌ الیمن‌، قاهره‌، ۱۳۴۶ق‌.
(۹)، R B، X Materials for South Arabian History n، Bulletin of the School of Oriental and African Studies، ۱۹۵۰، vol XIII.


۱. شلی‌ محمد، المشرع‌ الروی‌، ج۱، ص۳۹۹، جده‌، ۱۴۰۲ق‌/ ۱۹۸۲م‌.
۲. شلی‌ محمد، المشرع‌ الروی‌، ج۲، ص۱۳۷، جده‌، ۱۴۰۲ق‌/ ۱۹۸۲م‌.
۳. شلی‌ محمد، المشرع‌ الروی‌، ج۲، ص۵۱۵، جده‌، ۱۴۰۲ق‌/ ۱۹۸۲م‌.
۴. شلی‌ محمد، المشرع‌ الروی‌، ج۲، ص۲۲۹، جده‌، ۱۴۰۲ق‌/ ۱۹۸۲م‌.
۵. شلی‌ محمد، المشرع‌ الروی‌، ج۲، ص۲۹۴، جده‌، ۱۴۰۲ق‌/ ۱۹۸۲م‌.
۶. عیدروس‌ عبدالقادر، النور السافر، ج۱، ص۲۱۳، بیروت‌، ۱۴۰۵ق‌/۱۹۸۵م‌.    
۷. شلی‌ محمد، المشرع‌ الروی‌، ج۲، ص۹۳، جده‌، ۱۴۰۲ق‌/ ۱۹۸۲م‌.
۸. شلی‌ محمد، المشرع‌ الروی‌، ج۲، ص۳۷۴- ۳۷۵، جده‌، ۱۴۰۲ق‌/ ۱۹۸۲م‌.
۹. شلی‌ محمد، المشرع‌ الروی‌، ج۱، ص۳۸۳، جده‌، ۱۴۰۲ق‌/ ۱۹۸۲م‌.
۱۰. عیدروس‌ عبدالقادر، النور السافر، ج۱، ص۱۱۱، بیروت‌، ۱۴۰۵ق‌/۱۹۸۵م‌.    
۱۱. شلی‌ محمد، المشرع‌ الروی‌، ج۲، ص۳۰۴-۳۰۶، جده‌، ۱۴۰۲ق‌/ ۱۹۸۲م‌.
۱۲. صنعانی‌ محمد، ملحق‌ِ البدر الطالع‌ِ شوکانی‌، ج۲، ص۱۱۸، بیروت‌، دارالمعرفه‌.
۱۳. محبی‌ محمدامین‌، خلاصة الاثر، ج۲، ص۳۶۵-۳۶۶، قاهره‌، ۱۲۸۴ق‌.    
۱۴. شلی‌ محمد، المشرع‌ الروی‌، ج۲، ص۹۴- ۹۵، جده‌، ۱۴۰۲ق‌/ ۱۹۸۲م‌.
۱۵. صنعانی‌ محمد، ملحق‌ِ البدر الطالع‌ِ شوکانی‌، ج۲، ص۱۷- ۱۸، بیروت‌، دارالمعرفه‌.
۱۶. محبی‌ محمدامین‌، خلاصة الاثر، ج۱، ص۹۴، قاهره‌، ۱۲۸۴ق‌.    
۱۷. شلی‌ محمد، المشرع‌ الروی‌، ج۲، ص۲۲۷- ۲۲۸، جده‌، ۱۴۰۲ق‌/ ۱۹۸۲م‌.
۱۸. شلی‌ محمد، المشرع‌ الروی‌، ج۲، ص۱۳۰-۱۳۱، جده‌، ۱۴۰۲ق‌/ ۱۹۸۲م‌.
۱۹. صنعانی‌ محمد، ملحق‌ِ البدر الطالع‌ِ شوکانی‌، ج۲، ص۳۰، بیروت‌، دارالمعرفه‌.
۲۰. محبی‌ محمدامین‌، خلاصة الاثر، ج۱، ص۱۸۳-۱۸۴، قاهره‌، ۱۲۸۴ق‌.    
۲۱. واسعی‌ عبدالواسع‌، تاریخ‌ الیمن‌، ج۱، ص۲۳۵، قاهره‌، ۱۳۴۶ق‌.
۲۲. محبی‌ محمدامین‌، خلاصة الاثر، ج۳، ص۳۹-۴۰، قاهره‌، ۱۲۸۴ق‌.    
۲۳. شلی‌ محمد، المشرع‌ الروی‌، ج۲، ص۳۷۳، جده‌، ۱۴۰۲ق‌/ ۱۹۸۲م‌.
۲۴. حاجی‌ خلیفه‌، کشف‌، ج۲، ص۱۸۱۷.
۲۵. شلی‌ محمد، المشرع‌ الروی‌، ج۲، ص۳۷۱-۳۷۳، جده‌، ۱۴۰۲ق‌/ ۱۹۸۲م‌.
۲۶. صنعانی‌ محمد، ملحق‌ِ البدر الطالع‌ِ شوکانی‌، ج۲، ص۱۳۰، بیروت‌، دارالمعرفه‌.
۲۷. محبی‌ محمدامین‌، خلاصة الاثر، ج۳، ص۳۹-۴۰، قاهره‌، ۱۲۸۴ق‌.    
۲۸. محبی‌ محمدامین‌، ذیل‌ نفحة الریحانة، ج۱، ص۱۳۰، ذیل‌ نفحة الریحانة، به‌ کوشش‌ عبدالفتاح‌ محمد حلو، قاهره‌، ۱۳۹۱ق‌/۱۹۷۱م‌.
۲۹. واسعی‌ عبدالواسع‌، تاریخ‌ الیمن‌، ج۱، ص۲۳۵- ۲۳۶، قاهره‌، ۱۳۴۶ق‌.
۳۰. شلی‌ محمد، المشرع‌ الروی‌، ج۲، ص۳۶-۳۷، جده‌، ۱۴۰۲ق‌/ ۱۹۸۲م‌.
۳۱. محبی‌ محمدامین‌، خلاصة الاثر، ج۱، ص۱۸۲-۱۸۳، قاهره‌، ۱۲۸۴ق‌.    
۳۲. صنعانی‌ محمد، ملحق‌ِ البدر الطالع‌ِ شوکانی‌، ج۲، ص۲۹-۳۰، بیروت‌، دارالمعرفه‌.
۳۳. شلی‌ محمد، المشرع‌ الروی‌، ج۲، ص۱۷۲-۱۷۷، جده‌، ۱۴۰۲ق‌/ ۱۹۸۲م‌.
۳۴. سارجنت، ج ۱۳، ص ۲۹۲ـ۲۹۵.
۳۵. سارجنت، ج ۲۵، ص ۲۴۵ به بعد.
۳۶. حبشی‌ عبدالله‌ محمد، مصادر الفکر العربی‌ الاسلامی‌ فی‌ الیمن‌، ج۱، ص۴۳۴، صنعا، مرکز الدراسات‌ الیمنیه‌.
۳۷. R. B.، X Materials for South Arabian History n، ص۲۹۳-۲۹۴، Bulletin of the School of Oriental and African Studies، ۱۹۵۰، vol. XIII



دانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج۱۱، ص۴۳۸۳، برگرفته از مقاله «بافَقیه‌».    
دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، ج۱، ص۲۷۲، برگرفته از مقاله «خاندان بافقیه».    






جعبه ابزار