خاندان امیری قراگوزلو
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
امیری قراگوزلو از جمله خاندانهای مهم قراگوزلو در دوران اواخر
قاجار و اوایل
پهلوی به حساب میآیند. خاندان بزرگ قراگوزلو از جمله هفده خاندان بزرگ
کشور بودند که در هر دوره باید نمایندهای در مجلس داشته باشند و یا وزیری در
دولت از این خاندان در کشور انتخاب گردد.
این طایفه یکی از طوایف مهم
قزلباش بودند و در قرن هشتم در اراضی
شام و
سوریه ساکن بودند؛ اصل این خاندان از ناحیه ترکستان بود؛ پس از تسلط
مغول بر مناطق اسلامی،
تیمور فرمان داد تا این خاندان به سرزمین ترکستان بازگردند.
با این حال برخی از افراد این خاندان به نزدیک همدان آمدند و در آنجا ساکن شدند و به تدریج توانستند صاحب املاک و اراضی شوند و حتی در زمان دولتهای زند و قاجار صاحب
قدرت و
ثروت فراوانی شدند.
برخی از بزرگان این
طایفه هنگام پیروزی
آقا محمد قاجار بر
لطفعلی زند سهم بسزایی بر تاسیس این خاندان داشتند و پس از تشکیل سلسله قاجار، این طایفه نزد شاهان قاجار ارج و قربی پیدا نمودند. به همین جهت توانستند بر
همدان و اطراف آن به طور کامل تسلط یابند و صاحب اموال و آبادیهای فراوانی در این محدوده گردند.
حتی توانستند با دختران شاهان قاجار ازدواج نمایند و پادشاهی را داماد طایفه خود گردانند. علی ناصرالملک دختر
فتحعلیشاه قاجار را به
عقد خود درآورد و امیرمفخم نیز با دختر
مظفرالدین شاه ازدواج نمود.
بزرگ این خاندان
عبدالله امیر نظام همدانی قراگوزلو بود و از اعتبار بسیاری در اواخر قاجار برخوردار بود. سه پسر وی، حسینقلی، منصورعلی و محتاجعلی هریک توانستند در کشور برای خود اسم و رسمی برپا کنند. خود عبدالله ملقب به
امیر نظام شد؛ حسینعلی به
ساعدالسلطنه ملقب گردید و منصورعلی نیز به
سردار اکرم معروف شد. خاستگاه این خاندان به ایل بزرگ قراگوزلو در همدان میرسد. به همین جهت از خاندانهای بزرگ حکومتگر در
ایران به حساب میآمدند و نزد شاهان قاجار و پهلوی دارای اعتبار بودند. خاندان بزرگ قراگوزلو از جمله هفده خاندان بزرگ
کشور بودند که در هر دوره باید نمایندهای در
مجلس داشته باشند و یا وزیری در دولت از این خاندان در کشور انتخاب گردد.
عبدالله قراگوزلو ملقب به ساعدالسلطنه، سردار اکرم و امیرنظام فرزند
مصطفی اعتمادالسلطنه در سال ۱۲۳۵ه. ش به
دنیا آمد.
وی در سال ۱۲۶۱ه. ش درحالیکه تنها ۲۶ سال سن داشت، حاکم استرآباد شد. سپس از طرف
ناصرالدین شاه قاجار همراه با فوج فدوی همدان، به عنوان حاکم به
خوزستان رفت و حدود دو سال و نیم در ایالت خوزستان حاکم بود.
سپس به خاطر همراهی با
ملاعبدالله بروجردی که قصد قیام داشت، به
تهران احضار گشت و به جرم
شورش بر ضد حکومت به
زندان افتاد؛ ولی توانست با پرداخت هزار تومان رشوه خود را از زندان برهاند و پس از دو ماه به سمت ریاست قشون قاجار در
فارس منصوب شد؛ وی در این زمان ملقب به ساعدالسلطنه بود.
در زمان
مظفرالدین شاه به حکمرانی خوزستان منصوب شد و از طرف
شاه ملقب به سردار اکرم گردید و
لقب پیشین خود یعنی ساعدالسلطنه را به پسر بزرگش حسینقلی بخشید. عبدالله قراگوزلو توانست با پرداخت مبلغ قابل توجهی پول به
شعاع السلطنه منصب امیرتومانی را برای خود بخرد. در زمان شروع
مشروطه قرار بود که حکومت
کردستان به عبدالله سردار اکرم واگذار گردد؛ ولی به جهت مخالفت نمایندگان مجلس حکم وی صادر نشد. پس از به توپ بسته شدن مجلس توسط کلنل لیاخوف روسی،
محمدعلی شاه قاجار برخی از مخالفین مشروطه را به باغشاه آورد و القابی داد؛ از جمله به عبدالله سردار اکرم لقب
امیرنظام داد. عبدالله نیز لقب پیشین خود یعنی سردار اکرم را به پسرش منصورقلی داد.
امیرنظام در زمان نخست وزیری
ابوالقاسم ناصرالملک توانست مدتی کفیل
وزارت مالیه گردد. همچنین وی در زمان
انقلاب مشروطه سپاهی از همدان تشکیل داد و به
سپاه سالارالدوله که به
جنگ مشروطه چیان میرفت، پیوست و عازم
پایتخت شد؛ ولی این سپاه در جنگ با مشروطه خواهان به فرماندهی یفرمخان ارمنی مواجه شدند و شکست خوردند.
وی در دوره سوم
مجلس شورای ملی از طرف همدان به نمایندگی مجلس انتخاب گردید و به مجلس شورای ملی راه یافت. از دیگر مناصب وی وزارت مالیه بود که در سال ۱۳۳۳ه. ش و در زمان
عین الدوله این پست به وی اعطا شد. البته وی در دوره
صدارت اعظمی میرزا جوادخان سعدالسلطنه نیز قرار بود به وزارت مالیه منصوب شود که به علت کوتاهی عمر صدارت سعدالسلطنه وی نتوانست در آن دوره وزیر مالیه شود.
وی در این کابینه به مدت چهار ماه وزارت دارایی را به عهده داشت که علت کمی دوره وزارت وی به خاطر این بود که کابینه عینالدوله بیش از چهار ماه طول نکشید.
عبدالله مستوفی در خاطرات خود درباره اعطای وزارت مالیه به عبدالله امیر نظام میگوید: «وزیر مالیه این کابینه عبدالله خان امیرنظام قراگوزلو بود. امیر نظام جز اینکه املاک زیادی از همه رقم در همدان داشت و مالیات بده بزرگی بود، اطلاع دیگری از مالیه نداشت.
»
همچنین
مصدق درباره شرح اوضاع مالی ایران و وزارت مالیه ایران در زمان وزارت وی مینویسد:
«این وزیر گذشته از اینکه از امور مالی اطلاع نداشت، صاحب عزم و
تصمیم هم نبود و برای هر کار با تسبیحی که غالبا در دست داشت،
استخاره میکرد و من باب مثال در
قانون تشکیلات وزارت مالیه که بعد از کناره گیری
مشیرالدوله از کار به تصویب مجلس رسید، چند اداره که عبارت بودند از تشخیص عایدات (محاسبات کل) خزانه داری و محاکمات، پیش بینی شده بود که روسای هریک از آنها میبایست تعیین شوند تا روسای دوایر و شعب با نظر رئیس اداره مربوطه منصوب گردند. برای این کار روزی
فکر میکرد کسی را به ریاست خزانهداری کل منصوب کند و استخاره میکرد. اگر خوب میآمد راجع به ترک آن، یعنی این که او را انتخاب نکند، استخاره مینمود و چنانچه آن هم خوب میآمد از این انتصاب صرف نظر میکرد و اداره تشکیل نمیشد. اما اگر ترک استخاره بد میآمد، آن وقت تشکیل اداره خزانه را به این موکول مینمود که نتیجه سایر استخارهها معلوم شود و چون امکان نداشت که استخارهها تمام خوب و ترکشان بد باشد، تا حاج امیرنظام وزیر مالیه بود، وزارت مالیه در حال فلج باقی و تعطیل بود..
»
عبدالله امیرنظام قراگوزلو در
سال ۱۳۳۴ه. ش بر اثر سکته مغزی درگذشت.
حسینقلی(حسینعلی) میرپنج امیر نظام قراگوزلو، ملقب به ساعدالسلطنه و امیرنظام، فرزند حاج عبدالله امیر نظام قراگوزلو همدانی، در سال ۱۲۶۱ه. ش در شهر
همدان به دنیا آمد. همسر وی ایران خانم دختر
تیمور تاش بود. پس از اینکه تیمورتاش مورد
غضب شاه واقع شد، حسینعلی امیرنظام به جهت
ترس از شاه، با همسرش بدرفتاریهای بسیاری نمود و سعی کرد وی را
طلاق دهد:
«دامادش حسینعلی قراگوزلو با دخترش بنای بدرفتاری را گذاشت و عریضهای به شاه نوشت که خانواده من سالها نوکر
صادق دولت ایران بوده است و به شرافت زندگی کرده است، تیمورتاش به زور دخترش را به
عقد و
ازدواج من درآورده است و قباله سنگینی هم تحمیل کرد (۲۵هزار تومان). برای اینکه این ننگ از دامان خانواده من پاک شود، میخواهم او را طلاق بدهم.
رضاشاه فوق العاده عصبانی میشود و
فحش زیاد میدهد و وزیر عدلیه وقت
محسن صدر را میطلبد و به او میگوید که به این پدرسوخته بگویید شماها تمام شهر را واسطه کردید که آن دختر نصیب شما شود، حالا که گرفتار شد، این ناجوانمردی را میکنید. به هرحال حقوق
دختر را از او بخواهید. اگر هم نتوانند با هم زندگی کنند، کاملا مطابق قانون (و حق) با آنها رفتار شود... ؛ به هرحال محسن صدر (صدرالاشراف) وزیر عدلیه وقت را طلبید و او کار آنها را خاتمه داد و ده هزار تومان از قباله او را دادند و ایران خانم را طلاق دادند.
(البته برخی گفتهاند همسر ایران علاء، حسینعلی ضیاءالملک قراگوزلو است. ولی به نظر میرسد که قول
مسعود بهنود صحیح تر باشد.)»
حسینعلی امیری قراگوزلو در جوانی به امور نظامی پرداخت و پس از مدتی توانست به فرماندهی فوج همدان نیز دست یابد. او سپس به خاطر وجود پدرش که از ملاکین و متمولین بزرگ همدان بود، در زمان نخست وزیری ناصرالملک به حکومت استان
کرمانشاه منصوب شد. همچنین وی پس از فوت پدرش لقب امیرنظام را به خود اختصاص داد. حسینقلی امیری قراگوزلو در زمان نخست وزیری
فتح الله سپهدار رشتی، به
وزارت جنگ منصوب شد
و توانست در دو دوره نخست وزیری سپهدار رشتی این سمت را حفظ نماید.
حسینعلی امیرنظام سپس به
حکومت همدان منصوب شد. در کودتای سوم اسفند سال ۱۲۹۹ هجری شمسی که به همکاری
سید ضیاء الدین طباطبائی و
رضاخان و به جهت روی کار آمدن سید ضیاء به ریاست کابینه، به وجود آمد، سیدضیاء صورتی از اسامی اشخاص مهمی که باید قبل از
کودتا دستگیر شوند، نوشت و به رضاخان داد تا آنها را توقیف و زندانی نمایند. رضاخان نیز عدهای از سرداران
قزاق را مامور دستگیری آنان نمود. از جمله این افراد که باید توقیف میشدند، حسینقلی امیر نظام بود؛ ولی وی توانست با پرداخت مبلغ ۲۵۰ هزار ریال خود را آزاد کند و دوباره خود را به دربار نزدیک نماید.
در زمان حکومت رضاخان، حسینقلی به جهت آشنایی با دربار و همچنین برخی زبانهای خارجه، مدتی رئیس تشریفات سلطنتی کاخ شاه پهلوی را به عهده داشت. او سپس در سال ۱۳۱۸ه. ش به
اروپا رفت و مدتی نیز به عنوان
مستشار افتخاری
سفارت ایران در
پاریس شد.
حسینقلی امیری قراگوزلو در سال ۱۳۳۱ه. ش و سن ۷۰ سالگی، در کشور
فرانسه از دنیا رفت. درباره علت مرگش آمده است: «امیرنظام
عاشق قمار بود. در موناکو مبالغ زیادی باخت؛ در میهمانخانه ویکتوریا در حمام در حمله عصبی بیهوش شد و در وان پر از آب خفه شد (حسامالدوله، نجفغلی، اوراق پراکنده، نقل شده در کتاب خاندانهای حکومتگر در ایران.
)»
حسینقلی قراگوزلو از ملاکین و سرمایهداران بزرگ کشور در زمان خود به حساب میآمد. وی هنگام وفاتش فقط بیش از چهارصد و هشتاد میلیون ریال پول نقد در بانکها داشت. همچنین مبالغ بسیاری سکههای
زر و جواهرات گرانبها و همچنین فرشهای نفیسی داشته است و حدود پنجاه و چهار آبادی، از جمله اموال وی در داخل کشور به حساب میآمده است.
محتاجعلی قراگوزلو فرزند عبدالله امیرنظام بود که به دستور پدر و راهنمایی
فریدالملک همدانی به همراه برادر دیگرش منصورعلی به اروپا رفت و پس از حدود پنج سال حضور در اروپا به ایران بازگشت. وی با دختر
فضلالله میرپنج انتصارالملک سنگستانی ازدواج نمود و از وی صاحب دو پسر به نامهای غلامحسین و غلامعلی گردید. درباره شغلهای وی اطلاع چندانی در دست نیست؛ جز اینکه بیشتر به امور بانکداری میپرداخته است.
منصورعلی (علیقلی) قراگوزلو معروف به سردار اکرم فرزند حاج عبدالله نظام همدانی در سال ۱۳۱۲ه. ق برابر با ۱۲۷۳ه. ش در شهر همدان متولد شد. وی در سال ۱۳۲۵ه. ق به همراه برادرش محتاجعلی برای تحصیل به
فرنگ رفت و پس از بازگشت با دختر دوم وثوقالدوله ازدواج نمود و از وی صاحب دو دختر شد. پس از اینکه پدرش عبدالله به امیرنظام ملقب گشت، لقب قبلی وی یعنی سردار اکرم به منصورعلی رسید. سردار اکرم در
سال ۱۳۲۰ه. ش به حاکمیت شهر همدان برگزیده شد. وی از حامیان و نوکران
انگلیس به حساب میآمد.
مفتون همدانی درباره وی چنین سروده است:
گر که شد سردار اکرم حکمران، از انگلیس نوکرانش را تو بنما شهردارای آسمان
جمله میدانند او بر انگلستان نوکر است کشت ما را تا که یابد اعتبارای آسمان
غلامحسین امیری قراگوزلو فرزند محتاجعلی امیر ارفع، در سال ۱۲۸۸ه. ش در شهر همدان به دنیا آمد.
غلامحسین امیری قراگوزلو پس از طی تحصیلات مقدماتی در شهر همدان، برای ادامه تحصیل به
لبنان رفت و توانست دانشنامه خود را در رشته حقوق، از دانشگاه آمریکایی
بیروت دریافت کند.
وی پس از فارغالتحصیلی از رشته حقوق به ایران بازگشت و در شرکت
نفت ایران و انگلیس مشغول به کار شد و پس از مدتی توانست به عنوان مدیر در آن شرکت، مشغول شود.
در انتخابات دوره شانزدهم مجلس شورای ملی با حمایت سرلشکر
فضل الله زاهدی، از حوزه انتخابیه شهر همدان به مجلس راه یافت.
غلامحسین امیری قراگوزلو در طرح ملی شدن صنعت نفت از حامیان این طرح بود و این طرح در زمان حضور وی در مجلس به تصویب رسید و نفت ملی شد. در دوره هفدهم، غلامحسین امیری قراگوزلو کاندیدای حضور در مجلس شورای ملی شد؛ ولی به جهت ابطال انتخابات شهر همدان، وی به شرکت
نفت بازگشت.
پس از فوت عمویش حسینقلی امیری قراگوزلو، وی سرپرستی موقوفات
کبوترآهنگ را به عهده گرفت.
در اوایل
انقلاب به خاطر برخی اعمال از جمله خدمت به رژیم پهلوی و حضور در
لژ فراماسونری محاکمه شد؛ ولی پس از مدتی
تبرئه گشت. غلامحسین امیری قراگوزلو در سال ۱۳۸۰ه. ش و در سن ۹۲سالگی در
تهران درگذشت.
سایت پژوهه، برگرفته از مقاله « خاندان امیری قراگوزلو»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۵/۰۲/۰۷.