خال (لغاتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
خال:(خالِكَ وَ بَناتِ خالاتِكَ) «خال» واژۀ «
خال» به معنى «دايى،
برادر مادر» و جمع آن «اخوال» است و واژه «خالاة» جمع «
خالة» به معنى «
خواهر مادر» است.
به موردی از کاربرد «خال» در
قرآن، اشاره میشود:
(يا أَيُّها النَّبِيُّ إِنّا أَحْلَلْنا لَكَ أَزْواجَكَ اللّاتي آتَيْتَ أُجورَهُنَّ وَ ما مَلَكَتْ يَمينُكَ مِمّا أَفاء اللَّهُ عَلَيْكَ وَ بَناتِ عَمِّكَ وَ بَناتِ عَمّاتِكَ وَ بَناتِ خالِكَ وَ بَناتِ خالاتِكَ اللّاتي هاجَرْنَ مَعَكَ وَ امْرَأَةً مُّؤْمِنَةً إِن وَهَبَتْ نَفْسَها لِلنَّبِيِّ إِنْ أَرادَ النَّبِيُّ أَن يَسْتَنكِحَها خالِصَةً لَّكَ مِن دونِ الْمُؤْمِنينَ قَدْ عَلِمْنا ما فَرَضْنا عَلَيْهِمْ في أَزْواجِهِمْ وَ ما مَلَكَتْ أَيْمانُهُمْ لِكَيْلا يَكونَ عَلَيْكَ حَرَجٌ وَ كانَ اللَّهُ غَفورًا رَّحيمًا) «اى
پیامبر! ما همسران تو را كه مهرشان را پرداختهاى براى تو
حلال كرديم، و همچنين كنيزانى كه از طريق غنايمى كه خدا به تو داده است مالک شدهاىو دختران عموى تو، و دختران عمهها، و دختران دايى تو، و دختران خالهها كه با تو مهاجرت كردند
ازدواج با آنها براى تو
جایز است و نيز
زن باايمانى كه خود را به پيامبر ببخشد و مهرى براى خود نخواهد چنانچه پيامبر بخواهد مىتواند او را به همسرى برگزيند؛ امّا چنين ازدواجى تنها براى تو مجاز است نه ديگر مؤمنان؛ ما مىدانيم براى آنان در مورد همسرانشان و كنيزانشان چه حكمى مقرّر داشتهايم و مصلحت آنان چه حكمى را ايجاب مىكند)؛ اين بخاطر آن است كه مشكلى در اداى
رسالت بر تو نباشد و از اين راه حاميان فزونترى فراهم سازى)؛ و خداوند آمرزنده و مهربان است.»
علامه طباطبایی در
تفسیر المیزان میفرمایند:
طايفه
(وَ بَناتِ خالِكَ وَ بَناتِ خالاتِكَ) دختران
دایی و دختران خالهاند، بعضى از مفسرين گفتهاند يعنى زنان
بنی زهره، و
قید (اللّاتي هاجَرْنَ مَعَكَ) آنهايى كه با تو
هجرت كردهاند - به طورى كه در
مجمع البیان گفته- مربوط به قبل از تحليل غير مهاجرات و
نسخ آيه مورد بحث است، يعنى مربوط به ايامى است كه ازدواج آن جناب با غير زنان هجرت كرده
حلال نبوده، لذا در اين آيه فرموده: زنان نامبرده به شرطى بر تو حلالند كه با تو هجرت كرده باشند، و گر نه ازدواج تو با آنان
حرام است.
مکارم شیرازی در
تفسیر نمونه میفرمایند:
آيۀ مورد بحث خطاب به
نبی اکرم (صلیاللهعلیهوآله) است و ازدواج با زنان را در هفت مورد براى آن حضرت، مجاز و حلال دانسته است از جمله چهار مورد آن در بخشى از آيه آمده كه مىفرمايد:
«دختران عموى تو و دختران عمهها و دختران دايى و دختران خالههايى كه با تو مهاجرت كردهاند نيز بر تو حلالند.»
بدين ترتيب از ميان تمام بستگان تنها ازدواج با دختر عموها و دخترعمهها و
دختر دايیها و دختر خالهها با قيد اين كه با پيامبر (صلیاللهعلیهوآله) مهاجرت كرده باشند مجاز و مشروع بوده است.
انحصار در اين چهار گروه روشن است، ولى قيد مهاجرت به خاطر آن است كه در آن روز، هجرت
دلیل بر ايمان بوده و
عدم مهاجرت دليل بر
کفر و يا به خاطر اين است كه هجرت امتياز بيشترى به آنها مىدهد و
هدف در آيه بيان زنان با شخصيت و با
فضیلت است كه مناسب همسرى پيامبر (صلیاللهعلیهوآله) مىباشند.
در اين كه آيا اين مورد چهارگانه كه به صورت حكم كلى در آيه
ذکر شده مصداق خارجى در ميان همسران پيامبر (صلیاللهعلیهوآله) داشته يا نه؟
تنها موردى را كه براى آن مىتوان ذكر كرد ازدواج پيامبر (صلیاللهعلیهوآله) با «
زینب بنت جحش» است، زيرا زينب دخترعمه پيغمبر (صلیاللهعلیهوآله) بود و جحش همسر عمه او محسوب مىشد.
• شریعتمداری، جعفر، شرح و تفسیر لغات قرآن بر اساس تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «خال و خالاة»، ج۱، ص ۷۵۲.