خاسِیء (لغاتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
خاسِیء: (قِرَدَةً خاسِئینَ)«خاسِیء» از مادّه
«خَسْا» و
«خسوء» (بر وزن نسل و شیوع) به معنای
طرد و
ذلت است،
این تعبیر در اصل به معنای راندن و طرد کردن سگ آمده، سپس در معنای وسیعتری که راندن توام با
تحقیر باشد در موارد دیگر نیز به کار رفته است و هر گاه، در مورد «چشم» به کار رود، به معنای
خسته و ناتوان شدن است.
ترجمه و تفاسیر
آیات مرتبط با خاسِیء:
(وَلَقَدْ عَلِمْتُمُ الَّذِينَ اعْتَدَواْ مِنكُمْ فِي السَّبْتِ فَقُلْنَا لَهُمْ كُونُواْ قِرَدَةً خَاسِئِينَ) (به طور قطع از حال كسانى از شما، كه در روز شنبه نافرمانى و
گناه كردند، آگاه شدهايد؛ ما به آنها گفتيم: «به صورت بوزينههايى طرد شده درآييد!»)
علامه طباطبایی در
تفسیر المیزان میفرماید: يعنى ميمونهايى خوار و بیمقدار باشيد.
(دیدگاه
شیخ طبرسی در
مجمع البیان:
)
(ثُمَّ ارْجِعِ الْبَصَرَ كَرَّتَيْنِ يَنقَلِبْ إِلَيْكَ الْبَصَرُ خَاسِأً وَ هُوَ حَسِيرٌ) (سپس بار ديگر به عالم هستى نگاه كن، سرانجام چشمانت در جستجوى خلل و
نقصان ناكام مانده و
خسته و ناتوان به سوى تو باز مىگردد.)
علامه طباطبایی در
تفسیر المیزان میفرماید: كلمه خاسئ اسم فاعل از ماده خسا است، و اين ماده به معناى نارسايى در ديد چشم، و يا به قول
راغب سرسرى ديدن و گذشتن است.
راغب در معناى كلمه
حاسر گفته: اين ماده به معناى خستگى در اثر تمام شدن نيرو است، به چنين كسى، هم حاسر مىگويند و هم محسور، اما حاسر به اين تصور كه خود او خودش را
خسته كرده، و اما محسور به اين تصور كه تمام شدن نيرو
خستهاش كرده. و اينكه فرمود:
(يَنْقَلِبْ إِلَيْكَ الْبَصَرُ خاسِئاً وَ هُوَ حَسِيرٌ) هم ممكن است به معناى حاسر باشد، و هم به معناى محسور.
(دیدگاه
شیخ طبرسی در
مجمع البیان:
)
•
مکارم شیرازی، ناصر، لغات در تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «خاسِیء»، ص۲۰۳.