• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

حِقاق (مفردات‌نهج‌البلاغه)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف





حِقاق از واژگان نهج البلاغه به معنای مدّعی بودن و مخاصمه است. این لفظ فقط یک بار در «نهج البلاغه» آمده است.



حِقاق مصدر حاقّ است به معنی مدّعی بودن و مخاصمه است.


حضرت علی (علیه‌السّلام) فرموده: ««اذا بلغ النساء نصّ الحقاق فالعصبة اولی»» (زنان هنگامى كه به حدّ کمال رسيدند، خويشاوندان پدرى مقدّمند) (شرح‌های غریب:)
به نظر نگارنده: مراد از «نص الحقاق» رسیدن زن به کمال عقل است نصّ یعنی کمال، حقاق یعنی اثبات حق بودن، در اقرب الموارد گوید: «نصّ الحقاق: منتهی بلوغ العقل و منه الحدیث اذا بلغ النساء...»
عصبه اقوام پدری است از قبیل برادر و عمو و غیره، منظور از «اولی» سزاوار بودن در صلاحدید ازدواج است یعنی چون زنان به حد کمال عقل رسیدند اقوام پدری در صلاحدید ازدواج آنها، از مادر سزاوارتر هستند، ابن اثیر در نهایة (ن صص) گوید: اصل نصّ انتهای شی‌ء و غایت آنست و از آن است حدیث علی (علیه‌السّلام) «اذا بلغ النساء نصّ الحقاق فالعصبة اولی» یعنی وقتی که زن به غایت بلوغ از سنّ خویش رسید که صلاحیت یافت از جانب خود محاققه و مخاصمه و دفاع کند اقوام پدری از مادر اولی است. در اقرب الموارد نیز (ح ق ق) حدیث را نقل کرده و گوید: «اذا بلغن الغایة التی قدرن فیها علی الخصام».
سید رضی نیز چنین گفته ولی حقاق را جمع حقّه و حقّ به کسر حاء فرموده: و آن شتری است که سه سال را تمام کرده و داخل سال چهارم شده است می‌گوید: بنظر من مراد از نصّ الحقاق رسیدن زن به حدی است‌ که در آن تزویج و تصرف در حقوق برایش جایز است و تشبیه شده به حقاق از شتران که در آن موقع به حدّ سواری می‌رسند.
ابن ابی الحدید تفسیر سیّد را پسندیده و احتمال می‌دهد که مراد از «حقاق» در اینجا خصومت باشد یعنی وقتی که به حد خصومت و جدال (بلوغ) رسید...)
در نهایه (ح ق ق) حدیث را نقل و حقاق را خصومت گفته است.


این لفظ فقط یک بار در «نهج البلاغه» آمده است.


۱. طریحی، فخر‌الدین، مجمع البحرین ت-الحسینی، ج۴، ص۱۸۵.    
۲. شرتونی، سعید، اقرب الموارد فی فصح العربیة و الشوارد، ج۱، ص۶۹۱.    
۳. السید الشریف الرضی، نهج البلاغة ت الحسون، ص۸۳۵، غریب ۴.    
۴. عبده، محمد، نهج البلاغة - ط مطبعة الاستقامة، ج۳، ص۲۱۲، غریب ۴.    
۵. صبحی صالح، نهج البلاغه، ص۵۱۸، غریب ۴.    
۶. مکارم شیرازی، ناصر، نهج البلاغه با ترجمه فارسی روان، ص۷۹۷.    
۷. ابن میثم بحرانی، ترجمه و شرح نهج البلاغه، ج۵، ص۶۳۲.    
۸. ابن میثم بحرانی، ترجمه و شرح نهج البلاغه، ج۵، ص۶۳۳.    
۹. مکارم شیرازی، ناصر، پیام امام امیرالمؤمنین، ج۱۴، ص۱۸۳.    
۱۰. هاشمی خویی، حبیب الله، منهاج البراعة فی شرح نهج البلاغة، ج۲۱، ص۳۳۵.    
۱۱. ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغة، ج۱۹، ص۱۰۸.    
۱۲. شرتونی، سعید، اقرب الموارد فی فصح العربیة و الشوارد، ج۵، ص۴۱۶.    
۱۳. ابن اثیر، مبارک بن محمد، النهایة فی غریب الحدیث و الأثر، ج۵، ص۶۴.    
۱۴. شرتونی، سعید، اقرب الموارد فی فصح العربیة و الشوارد، ج۱، ص۶۹۱.    
۱۵. السید الشریف الرضی، نهج البلاغة ت الحسون، ص۸۳۶.    
۱۶. ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغة، ج۱۹، ص۱۱۰.    
۱۷. ابن اثیر، مبارک بن محمد، النهایة فی غریب الحدیث و الأثر، ج۵، ص۶۴.    



قرشی بنابی، علی‌اکبر، مفردات نهج البلاغه، برگرفته از مقاله «حقاق»، ج۱، ص۲۹۰.    






جعبه ابزار