حَرَج (مفرداتنهجالبلاغه)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
حَرَج (به فتح حاء و راء) از
واژگان نهج البلاغه به معنای
تنگی است.
از مشتقات آن در
نهج البلاغه اِحْراج (به کسر همزه و سکون حاء) به معنى ضيق و
تنگى است.
پنج مورد از اين لفظ در «نهج البلاغه» آمده است.
حَرَج به معنای
تنگی آمده است.
راغب گويد: اصل آن محل جمع شدن شىء است و از آن
تنگى به نظر آمده لذا به
تنگى و
گناه حرج گفتهاند.
اِحْراج به معنى ضيق و
تنگى است.
برخی از مواردی که در «نهجالبلاغه» به کار رفته است، به شرح ذیل میباشد:
امام (صلواتاللهعلیه) فرموده:
«وَ إِنَّما أَتاکَ بِالْحَديثِ أَرْبَعَةُ رِجال لَيْسَ لَهُمْ خامِسٌ: رَجُلٌ مُنافِقٌ مُظْهِرٌ لِلْايمانِ مُتَصَنِّعٌ بِالاِْسْلامِ لا يَتأَثَّمُ وَ لا يَتَحَرَّجُ يَكْذِبُ عَلَى رَسولِ اللهِ (صلّىاللهعليهوآله) مُتَعَمِّداً.» يعنى «خبر دهندگان چهار نفر هستند پنجمى ندارد، اوّل مردى است
منافق، به ظاهر
مومن، و به ظاهر
مسلمان، خود را گناهكار نمىداند از وقوع در حرج و گناه نمىترسد، و دانسته به رسول خدا دروغ مىبندد.»
امام (علیهالسلام) به
مالک اشتر مینویسد:
«ثُمَّ أُمورٌ مِنْ أُمورِکَ ... وَ مِنْها إِصْدارُ حاجاتِ النّاسِ عِنْدَ وَرودِها عَلَيْکَ مِمّا تَحْرَجُ بِهِ صُدورُ أَعْوانِکَ.» يعنى «از جمله كارهايت برگرداندن حاجات مردم به خودشان در روز ورود است تا جایی كه از اين كار سينههاى اعوانت به
تنگ آيد (كه اين چه عجلهای است).»
آن حضرت فرموده:
«وَ تَكْذِبونَ مِنْ غيْرِ إِحْراج.» (
دروغ مىگوييد امّا نه در اثر واقع شدن در
تنگنا.)
این واژه پنج بار در «نهج البلاغه» آمده است.
•
قرشی بنابی، علیاکبر، مفردات نهج البلاغه، برگرفته از مقاله «حرج»، ص۲۶۲.