حَدّ (مفرداتنهجالبلاغه)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
حَدّ (به فتح حاء و دال مشدد) و
حَدَد (به فتح حاء و دال) از
واژگان نهج البلاغه به معنای مرز است.
اصل آن به معنى منع و دفع است. مرز را
حَدّ گويند كه دو چيز را از
اختلاط باز مىدارد.
عقاب شرعى را
حَدّ گويند كه طرف را از ارتكاب مجدّد باز مىدارد.
این واژه دارای مشتقاتی است که در
نهج البلاغه به کار رفته است، مانند:
•
حُدود (به ضم حاء و دال) در مورد خانه که مرزها و محلهای تمام شدن آن است؛
•
مُحادَّة (به ضم میم و دال مشدد و مفتوح) به معنی سرپیچی و دشمنی؛
•
حِدَّه (به کسر حاء و دال مشدد و مفتوح) به معنی
غضب؛
•
حَدّ به معنای آخر و منتهاى شىء که لازمه آن محدود بودن است؛
•
حَديد (به فتح حاء) به معنى غضبناک است.
اين ماده به طور گسترده در «نهج البلاغه» آمده است و در
قرآن مجید نيز موجود است.
حَدّ و
حَدَد به معنای مرز است.
اصل آن به معنى منع و دفع است. مرز را
حَدّ گويند كه دو چيز را از اختلاط باز مىدارد.
عقاب شرعى را
حَدّ گويند كه طرف را از ارتكاب مجدّد باز مىدارد.
حُدود در مورد خانه که مرزها و محلهای تمام شدن آن است.
مُحادَّة به معنی سرپیچی و دشمنی است.
حِدَّه به معنی غضب است.
حَدّ به معنای آخر و منتهاى شىء که لازمه آن محدود بودن است.
حَديد به معنى غضبناک و «
رجل حديد» به معنی مرد به شدّت خشمگين است.
برخی از مواردی که در «نهجالبلاغه» به کار رفته است، به شرح ذیل میباشد:
امام (صلواتاللهعلیه) در
نامه ۳ فرموده:
«وَ تَجْمَعُ هذِهِ الدّارَ حُدودٌ أَرْبَعَةٌ: الْحَدُّ الاَْوَّلُ يَنْتَهی إِلَى دَواعی الاْفاتِ وَ الْحَدُّ الثّانی يَنْتَهی إِلَى دَواعی الْمُصيباتِ وَ الْحَدُّ الثّالِثُ يَنْتَهی إلَى الْهَوَى الْمُرْدی وَ الْحَدُّ الرّابِعُ يَنْتَهی إِلَى الشَّيْطانِ الْمُغْوی وَ فيهِ يُشْرَعُ بابُ هذِهِ الدّارِ.» (اين خانه به چهار
حد منتهى مىگردد: يک
حدّ آن به آفات و بلاها مىخورد،
حدّ دوّم به
مصائب و
حدّ سوّم به هوا و هوسهاى هلاک كننده و
حدّ چهارم آن به
شیطان اغواگر منتهى مىشود و دَرِ خانه همين جاست.)
امام (علیهالسلام) در
حکمت ۲۴۳ در رابطه با علل
احکام فرموده:
«فَرَضَ اللهُ... وَ الْقِصاصَ حَقْناً لِلدِّماءِ وَ إِقامَةَ الْحُدودِ إِعْظاماً لِلْمَحارِمِ.» (
خداوند واجب فرمود...
قصاص را براى حفاظت خونها و
اقامه حدود را براى بزرگداشت
محرّمات الهی.)
آن حضرت در
خطبه ۱۶۰ میفرماید:
«... وَ مُحادَّةً عَنْ أَمْرِ اللهِ.» (... همين خود براى مخالفت ما با خدا و سرپيچى از فرمانش كافى است.)
آن حضرت در بیانی میفرماید:
«الْحِدَّةُ ضَرْبٌ مِنَ الْجُنونِ.» (تندخويى نوعى
جنون و ديوانگى است.)
امام (صلواتاللهعلیه) درباره خداوند فرموده:
«لَيْسَ لِصِفَتِهِ حَدٌّ مَحْدودٌ.» ( آن كس كه براى صفاتش حدّى نيست.)
آن حضرت فرموده:
«حديدُ الْجَنانِ.» یعنی «سخت قلب و قسى القلب.»
این واژه در موارد بسیاری در «نهج البلاغه» آمده است.
قرشی بنابی، علیاکبر، مفردات نهج البلاغه، برگرفته از مقاله «حدّ»، ص۲۵۶.