حوزه علمیه خوی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
شهرستان
خوی در دشتی وسیع در شمال غربی
ایران واقع شده و اطراف آن را کوهها محصور کردهاند. سابقه
تاریخ تشیع در خوی به زمان هجرت نوادگان
امام هادی (علیهالسّلام) میرسد. مردم خوی با آشنایی از
مکتب علوی و در قرن دوازهم شاهد اولین مدارس علمیه در این شهر میباشیم. در قرن سیزدهم با وجود علمای بزرگ هم چون
آیتالله خویی مدارس علمیه رو به رونق علمی پا نهاده است و در زمان
پهلوی با این رژیم مقابله داشته و بعد از انقلاب نیز به حیات خود با همان قدرت ادامه میدهد.
شهرستان
خوی در دشتی وسیع در شمال غربی
ایران واقع شده و اطراف آن را کوهها محصور کردهاند. این شهر به علت همسایگی با دو کشور
ترکیه و
شوروی سابق در گذشته دارای اهمیت نظامی، سیاسی بوده است.
سابقه تاریخ تشیع در خوی به زمان هجرت نوادگان
امام هادی (علیهالسّلام) میرسد. بدین ترتیب شهرستان خوی،
سلماس و
لار در نیمه دوم قرن سوم هجری با مکتب علوی آشنایی یافتهاند و هر چند مزدوران
رژیم عباسی نوادگان امام را به
شهادت رساندهاند، لیکن جرقههای نور بر قلب مردم این دیار تابیده و راه هدایت را شناختهاند.
هر چند از قرن سوم شیعیانی چون
سیدبهلول در این دیار زیسته و مردم را با
شیعه امامیه آشنا ساختهاند، ولی به جهت عدم اطلاع کافی از حیات آنان و مدت زیستشان در خوی، حیات علمی شیعه در قرون اولیه بر ما مجهول است. مؤلف
تاریخ مدارس ایران از «مدرسة الفرج بن عبیدالله بن خلف خویی (متوفی ۵۲۱ق)» در
آذربایجان یاد میکند که به ظاهر متعلق به
اهل سنت بوده است.
پس از استیلای
مغول، بسیاری از ارباب ذوق و ادب از ایران به
بغداد،
شام و
روم کوچ کردند. دانشمندان اهل سنت خوی که بیشتر
مذهب شافعی داشتند نیز از این کاروانیان بودند. لذا خوی در دوره مغول از عالمان اهل سنت تهی گردید و یا دانشمندان برجسته آن به دیاری دیگر کوچیده و رفتهرفته مردم با تشیع علوی آشنایی یافتند و این آگاهی با اسلام پذیری و شیعیگری مغولان رشد کرد و اظهار مذهب جعفری ممکن شد. نمونههایی از سکههای ضرب شده در خوی، که به دوره حکومت آخرین
ایلخان میرسد، حاکی از این نکته است که نوعی گرایش عمومی به تشیع در خوی موجب شده تا نام
امام علی (علیهالسّلام) در کنار نامهای
ابوبکر،
عمر و
عثمان ذکر شود.
بنابر تحقیقات بزرگان علم، نخستین دوره حوزه علمیه خوی به قرن دوازدهم هجری میرسد، هر چند
صفویان از قرن دهم در نشر تشیع دریغ نداشتند لیکن جنگهای آنان با
عثمانیان و درگیریهای متناوب مردم
مسلمان خوی با ارمنیها موجب گردید تا فرزانگان به نامی در این دورهها در تاریخ ثبت نشود.
لیکن همین جنگها نوعی توجه به شهرستان مرزی خوی را در پی داشت و به روی دادن
جنگ چالدران میان ایران و عثمانی و حضور جمعی از عالمان شیعه در این دیار که در شمال غرب خوی واقع است، زمینههای شکوفایی فرهنگ علوی را فراهم ساخت. آنان با شهادتشان شکوه تشیع را به تفسیر نشستند.
«
سیدعبدالباقی» از نوادههای سیدنورالدین نعمتالله کرمانی مشهور به
شاه نعمتالله، و «امیر
سیدشریف استرآبادی شیرازی» از عالمان شهید جنگ چالدران هستند.
دوره نخست حوزه علمیه خوی پس از دو رویداد مهم، یعنی کوچ عالمان اهل سنت از آنجا و جنگ چالدران شکل گرفت. به گونهای که عالمان شیعه بر خود فرض دانستند تا با هجرت به خوی فرهنگ تشیع را به صورت گسترده رواج دهند. لذا دوره نخست حوزه خوی، دوره روی آوری عالمان شیعه به این سامان است.
در این دوره علمایی در تاریخ وجود دارد که به بعضی از آنها در ذیل اشاره می کنیم:
«
سیدامین کشمیری» که در سفر زیارتی خود به
مشهد به دست ازبکان اسیر شده و در
بخارا به فروش رفته و پس از آزادی،
ریاضیات و
نجوم را در
حوزه علمیه مشهد فراگرفته بود، به خوی آمده، مقیم شد و در سال ۱۱۹۹ـ۱۱۹۰ق درگذشت.
وی در ایام اقامت خود در خوی از نشر فرهنگ تشیع دریغ نداشت.
همچنین «شیخ
عبدالنبی فرزند ملا
تقی شرفالدین طسوجی» (۱۱۱۷ـ۱۲۰۳ق) عالمی از
طسوج از توابع شهرستان
شبستر بود که در
حوزه نجف و
مشهد از شیخ
یوسف بحرانی و ملا
رفیع گیلانی، کسب علم کرده بود، وی نیز پس از فراغت از تحصیل در خوی ساکن و مشغول تدریس و افاده شد.
از درس او «علامه میرزا
محمدحسن زنوزی خویی» و حاکم شهر «
احمدخان دنبلی» و دیگران کسب فقه و تفسیر و حدیث کردند.
«میرزا
محمدعلی اصفهانی» (متوفی ۱۱۸۱ق) شاعر عارف و خوشنویس حکومت احمدخان دنبلی
«
علیمردان خرد مازندرانی» (متوفی ۱۲۰۷ق)
از دیگر عالمان شاعری هستند که موطن خویش را به قصد نشر فرهنگ علوی ترک کرده و در خوی به نشر معارف پرداختهاند.
این دوره به دانشمندان فرزانه حوزه علمیه خوی در قرن سیزدهم هجری تعلق دارد. عالمانی که در پی تلاش بیوقفه دانشمندان دوره نخست بالیده و به قلههای کمال دست یافتند.
هر چند در این دوره جنگهای
ایران و
روس روی داد و در دوره دوم این جنگها،
قرارداد ترکمنچای منعقد گردید و روسها برای اینکه ایران را در پرداختن غرامت جنگی زیر فشار قرار دهند، خوی را به مدت ۱۴ ماه در اشغال خود نگاه داشتند، لیکن حوزه خوی به تکاپوی علمی خویش ادامه داد و امت اسلامی را به مقاومت فراخواند.
شماری از عالمان این دوره به قرار زیر میباشند:
۱. ملا
حسن خویی (متوفی ۱۲۶۴ق)
۲. ملا
علی خویی (متوفی ۱۲۵۶ق)
۳. حاج آقا
حسین، امام جمعه خوی (متوفی ۱۲۶۹ق)
۴. شیخ
اسدالله خویی (متوفی ۱۲۹۶ق)
۵. آقا
ابراهیم فرزند
فتحالله شریف حسینی خویی (شیخ الاسلام خویی)
۶. آقا شیخ
محمدرضا شیخ الاسلام(متوفی ۱۲۹۶ق)
۷. علامه میرزا
محمدحسن زنوزی خویی (متوفی ۱۲۲۳ق)
۸. میرزا
محمدمهدی حسن زنوزی (متوفی ۱۲۵۰ق)
۹. میرزا
عبدالرسول زنوزی (متوفی ۱۲۶۹ق)
۱۰. میرزا
ابوالحسن علی زنوزی (زنده به سال ۱۲۶۸ق)
۱۱. حضرت آیتالله
سیدیعقوب کوهکمری (متوفی ۱۲۵۴ق)
۱۲. شیخ
محمد نمازی (متوفی حدود ۱۲۵۰ق)
۱۳. شیخ
محمدجعفر نمازی (متوفی ۱۲۹۶ق)
۱۴. ملا
محمدرضا پیشنماز (زنده به سال ۱۲۲۳ق)
۱۵. ملا محمد نمازی فرزند ملا
محمدرضا (زنده به سال ۱۲۸۵ق)
۱۶. حضرت آیتالله شهید حاج میرزا
ابراهیم خویی (۱۳۲۵ـ۱۲۴۷ق)
۱۷. ملا
مهرعلی فدوی خویی (۱۲۶۲ـ۱۱۸۲ق)
رشد علمی حوزه خوی در این دوره به مرحلهای رسیده که در آن دهها عنوان کتاب فقهی، کلامی، تاریخی و... تالیف شده است که شماری از این تالیفات ذکر میشود:
۱.
الفیه، در
فلسفه و
کلام، اثر آیتالله سیدیعقوب کوهکمرهای
۲.
منظومه دوازده امام، مناقب اثر آیتالله سیدیعقوب کوهکمرهای
۳.
ریاض الجنة، در تاریخ و تراجم علما، اثر علامه محمدحسن زنوزی
۴.
بحرالعلوم، در تاریخ و تراجم علما اثر علامه محمدحسن زنوزی
۵. شرح
استبصار، در
حدیث، اثر علامه محمدحسن زنوزی
۶.
اصل الاصول، در حدیث،
عبدالرسول فنا.
۷. حاشیه بر
قوانین الاصول در
اصول فقه، عبدالرسول فنا
۸.
منبع الکرامة، تفسیر
سوره یوسف، اثر میرزا ابوالحسن علی زنوزی
۹.
رساله استصحاب، اصول فقه، اثر میرزا ابوالحسن علی زنوزی
۱۰.
احوال آل عبا، مناقب، اثر شیخ محمدجعفر نمازی
۱۱.
الدرة النجفیة، فی شرح
نهج البلاغة، اثر آیتالله میرزا ابراهیم خویی
۱۲.
اربعین حدیثاً، حدیث، اثر آیتالله میرزا ابراهیم خویی
۱۳. حاشیه
رسائل شیخ انصاری، اثر آیتالله میرزا ابراهیم خویی
۱۴.
ملخص المقال فی تحقیق الرجال، اثر آیتالله میرزا ابراهیم خویی
در این دوره چهار مدرسه علمیه تاسیس شد تا طلاب علوم دینی در آن به تحصیل پردازند. این مدارس عبارتند از:
۱.
مدرسه نمازی (تاسیس حدود ۱۲۰۰ق)
۲.
مدرسه خان (تاسیس در سال ۱۲۰۸ق)
۳.
مدرسه شفیعیه (تاسیس در سال ۱۲۴۶ق)
۴.
مدرسه حاج آقا حسین (تاسیس در سال ۱۲۰۵ق)
این دوره قرن سیزدهم و چهاردهم و پانزدهم هجری را شامل است و از پررونقترین دورههای حوزه علمیه خوی محسوب میگردد، هر چند از پیامدهای این دوره،
انقلاب مشروطیت است، لیکن به واسطه به
شهادت رسیدن «آیتالله میرزا ابراهیم خویی» مجتهد شهر توسط مشروطه خواهان، مردم به مشروطیت بدبین شدند.
علت این تندرویها هم بازگشت تنی چند از خوییهای مقیم
قفقاز بود که از عقاید سوسیال دموکراتهای
روسیه (حزب لنین و استالین) متاثر شده بودند. (دکتر ریاحی میگوید: «در آن روزها مردم
ایران معنی
آزادی و مشروطیت و حاکمیت ملی را درست نمیفهمیدند. مشروطه خواهی در هر شهری رنگی دیگر و شعارهایی دیگر داشت و تحقیق تاریخ مشروطیت ایران در هر شهری جداجدا باید انجام گیرد، تا از مجموع آنها بتوان استنتاج کل کرد».)
حال آنکه مفهوم مشروطیت در
تبریز،
زنجان،
شیراز و... به گونهای دیگر بود و در این شهرها عالمان برجسته شهر از آن حمایت میکردند.
در این دوره علمای به نامی حضور داشتند که در ذیل به بعضی از آنها اشاره میشود:
«حضرت آیتالله العظمی
سیدابوالقاسم موسوی خویی» (۱۴۱۳ـ۱۳۱۷ق) یکی از مشهورترین چهرههای حوزه علمیه خوی بود که پس از تحصیلات مقدماتی به همراه پدر راهی
حوزه علمیه نجف اشرف گردید از محضر عالمان آن دیار بهره برده به مقام
اجتهاد و
مرجعیت نایل آمد.
«حاج میرزا
ابوالقاسم امین الشرع» (متوفی ۱۳۴۸ق)، برادر حاج میرزا یحیی از دیگر روحانیان خوی است که دوره عالی دروس خود را در
نجف اشرف از
میرزا حبیب الله رشتی و
فاضل ایروانی فراگرفته و به مقام اجتهاد نایل آمده بود.
وی پس از بازگشت به خوی در حمله
ارامنه جزء مدافعین بود و پس از رفتن امام جمعه به
تهران امامت جمعه شهر را بر عهده داشت. او که نخست به طریقه «
ذهبیه» گراییده بود، پس از چندی از آن روی گردان شده و با تالیف
«میزان الصواب فی شرح فصل الخطاب» راه رستگاری را در پیروی از شریعت نبوی و طریقت علوی معرفی کرد.
«علامه خبیر حضرت آیتالله
میرزا حبیبالله هاشمی» هم از
سادات و عالمان برجسته خوی در این دوره است که پس از گذراندن سطح در سال ۱۲۸۶ق عازم نجف اشرف گردید و از محضر میرزا حبیبالله رشتی و میرزا
محمدحسن شیرازی و آیتالله
سیدحسین کوهکمری بهره برد و پس از مراجعت به تالیف کتاب و تدریس در حوزه علمیه خوی پرداخت.
شرح وی بر
نهج البلاغه مفصلترین شرحی است که یک عالم شیعی بر آن نگاشته است و از آنجایی که با
وفات او کتاب ناتمام مانده بود، از جلد ۱۵ تا ۱۹ آن را استاد علامه حضرت
آیتالله حسنزاده آملی و جلدهای ۲۰ و ۲۱ آن را محقق توانا
محمدباقر کوهکمرهای تکمیل نمودند. این اثر در
ایران و
بیروت به چاپ رسیده است.
برخی دیگر از عالمان این دوره به قرار زیر میباشند:
۱. صدرالاسلام
محمدامین خویی (متوفی ۱۳۶۶ق)
۲. آیتالله حاج
میرهاشم مجتهد خویی(متوفی ۱۳۵۹ق)
۳. آیتالله شیخ
عبدالحسین اعلمی۴. شیخ
قاسم مهاجر۵. «حاج شیخ فضلالله فرزند ملا قاسم» مشهور به «
حجت الاسلام خویی»
۶. حاج شیخ
عبدالله خویی (متوفی ۱۳۴۱ق)
۷. شیخ
اسماعیل فاضل۸. شیخ
ابوالقاسم خویی (متوفی ۱۳۶۵ق)
۹. آیتالله حاج
سیدعلیاکبر خویی.
۱۰. شیخ
عبدالوهاب نمازی (متوفی ۱۳۵۸ق)
۱۱. اسماعیل
هلالالدین خویی (۱۳۲۸ـ۱۲۸۰ق)
۱۲. شیخ
علی خاکمرانی ولدیانی (۱۳۵۰ـ۱۲۹۵ق)
۱۳. ملا
علی خویی (متوفی ۱۳۰۹ق)
۱۴. شیخ
مصطفی خویی معروف به «آقا محلهای» (۱۳۷۰ـ۱۲۹۵ق)
چنانکه ملاحظه میشود حوزه علمیه خوی یکی از پرتلاشترین حوزههای علمیه شیعه است که علاوه بر آموزش طلاب ایرانی و خارجی، از دژهای مستحکم جهان تشیع است که با تربیت مجاهدان نستوه به مقابله با ارامنه و رژیمهای ضد دینی پرداخته است.
رژیم منحوس پهلوی در صدد بود با از میان برداشتن مظاهر اسلامی، به ترویج فرهنگ مبتذل غرب اقدام کند و در این مسیر سه مدرسه خان، شفیعیه و حاج آقا حسین امام جمعه را ویران ساخت و در جریان انقلاب اسلامی بارها به مدرسه نمازی حمله برد. لیکن عالمی فرزانه در این دوره پا به عرصه وجود نهاد که نام خوی را جاودانه ساخت.
حوزه علمیه خوی در زمان رژیم پهلوی توسط حضرت آیتالله
سیدابراهیم علوی از شاگردان
فلسفه حضرت
امام خمینی (قدسسره) و شاگردان
فقه و
اصول آیتالله حایری و
آیتالله حجت، اداره میشد که با تبعید و انتقال ایشان به تهران حضرت حجت الاسلام و المسلمین شیخ جلیل هنرور مدیریت مدرسه نمازی را بر عهده گرفتند.
بعد از پیروزی
انقلاب اسلامی به فرمان حضرت امام (قدسسره) و مساعدت عالمان دینی مدرسه نمازی تجدید بنا گردید و در سال ۱۳۶۳ش پذیرش طلاب را از نو آغاز کرد. هم اکنون این مدرسه زیرنظر امام جمعه محترم شهر حضرت آیتالله نجمی و مدیریت حضرت حجت الاسلام و المسلمین سیدمحمد موسوی اداره میشود.
آنچه که در این حوزه نمود خاصی دارد توجه به کتاب شریف «
نهج البلاغه» است که در هر دورهای شارح یا شارحانی داشته است. چنانکه شیخ
عبدالنبی طسوجی در دوره نخست شرحی بر آن نگاشت و در دوره دوم حضرت آیتالله شهید میرزا
ابراهیم خویی کتاب وزین «
الدرة النجفیة فی شرح نهج البلاغة الحیدریة» را تالیف نمود و در دوره سوم حضرت علامه آیتالله میرزا
حبیبالله هاشمی «
منهاج البراعه» را تدوین کرد و آیتالله
سیدابراهیم علوی، «
آیینه پرهیزکاران» در شرح
خطبه همام را تالیف نمود. و یا قصیده معروف «ها علیٌّ بشرٌ کیف بشر» در این حوزه توسط ملا
مهرعلی فدوی سروده شد. و در واقع فرزانگان حوزه علمیه خوی با برپایی دژ مستحکم علمی و کلامی در مقابل هرگونه عکس العمل بیگانگان در بیرون مرزهای کشور جعفری مذهب
ایران را زیر نظر گرفت و در زمان تهاجم آنان، خود رهبری دفاع از کیان اسلامی را عهدهدار شد.
سایت اندیشه قم، برگرفته از مقاله «حوزه علمیه خوی»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۷/۰۸/۲۹.