• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

حَوْز (مفردات‌قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف





حَوْز (به فتح حاء و سکون واو) از واژگان قرآن کریم به معنای جمع کردن و ضمّ کردن است.
مُتَحَیِّزاً تنها یک‌بار در قرآن آمده است.




حَوْز به معنای جمع کردن و ضمّ کردن است.
حَیِّز به معنای مکان است.


به مواردی از حَوْز که در قرآن به‌ کار رفته است، اشاره می‌شود:

۲.۱ - مُتَحَیِّزاً (آیه ۱۶ سوره انفال)

(وَ مَنْ یُوَلِّهِمْ یَوْمَئِذٍ دُبُرَهُ اِلَّا مُتَحَرِّفاً لِقِتالٍ اَوْ مُتَحَیِّزاً اِلی‌ فِئَةٍ فَقَدْ باءَ بِغَضَبٍ مِنَ اللَّهِ...)
«هر که به آن‌ها پشت کند حقّا که قرین غضب خداست مگر آن‌که برای حمله و جنگ منحرف شود و یا نزد دسته دیگر موضع گیرد.»
متحیّز به معنی موضع گیرنده است و اصل آن چنان که در اقرب و غیره گفته از حوز است. حیازت نیز از همین مادّه می‌باشد گوئی موضع گیرنده مکان را به خود ضمّ می‌کند که معنی اصلی آن است.
غرض آیه آن است که مسلمان در حال جنگ نمی‌تواند پشت به دشمن کند و عقب نشیند مگر آن‌که منظورش از عقب‌نشینی حمله و جنگ و یا موضع گرفتن در نزد دسته دیگر باشد.



مُتَحَیِّزاً تنها یک‌بار در قرآن یافته است.


۱. قرشی بنابی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، ج۲، ص۱۹۵.    
۲. راغب اصفهانی، حسین، المفردات فی غریب القرآن، ص۲۶۴.    
۳. طریحی نجفی، فخرالدین، مجمع البحرین، ت-الحسینی، ج۴، ص۱۷.    
۴. انفال/سوره۸، آیه۱۶.    
۵. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۹، ص۴۶.    
۶. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۹، ص۳۷.    
۷. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۰، ص۱۸۳.    
۸. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۳، ص۶۲.    
۹. شرتونی، سعید، اقرب الموارد فی فصح العربیة و الشوارد، ج۱، ص۷۵۷.    
۱۰. راغب اصفهانی، حسین، المفردات فی غریب القرآن، ص۲۶۳.    
۱۱. انفال/سوره۸، آیه۱۶.    



قرشی بنابی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، برگرفته از مقاله «حوز»، ج۲، ص۱۹۵.    






جعبه ابزار