حمار
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
حمار حیوانی که زیستگاه اصلی آن صحراست، و در ۵۰۰۰
سال قبل اولین بار توسط مصریان رام و بکار گرفته شد.
واژه «
حمار» در عربی به هر دو گونه اهلی و وحشی این
حیوان اطلاق میشود؛
اما واژه «الاغ» در فارسی تنها به گونه اهلی آن
و «گورخر» به گونه وحشی آن گفته میشود.
در
قرآن ۴ بار و در سورههای جمعه
بقره لقمان
و نحل
از این حیوان یاد شده است، افزون بر این در برخی
روایات در ذیل آیات ۱۷۵
اعراف و ۴۱ هود
در ارتباط با ماجرای
بلعم بن باعورا و
طوفان حضرت نوح(علیهالسلام)
حکایاتی درباره این حیوان به چشم میخورد.
درباره نخستین زیستگاه الاغ اطلاعی در دست نیست؛ امّا طبق برخی گزارشها، مصریان نخستین کسانی بودهاند که این حیوان را در ۵۰۰۰ سال پیش رام کرده، مورد استفاده قرار دادهاند. براساس نقل
کتاب مقدس محل زیست این حیوان صحراهاست و در حمل بار و تحمل سختیها و منتفع گردانیدن صاحب خود معروف بوده، گاهی از آن برای
شخم زدن استفاده میشده است.
از دیگر ویژگیهای این حیوان شناسایی و پیمودن مسیرهایی است که فقط یک بار پیموده است.
در آیه ۸
نحل این حیوان همچون
اسب و
استر وسیلهای برای سواری و نیز
زینت معرفی شده است:«والخَیلَ والبِغالَ
والحَمیرَ لِتَرکَبوها و زینَةً»
برخی مفسران بدون ذکر دلیل در زینت بودن الاغ تشکیک کرده، آن را نپذیرفتهاند.
یادکرد دیگر از این
حیوان به ماجرای شخصی
مربوط میشود که هنگام گذر از کنار روستایی که سقفها و دیوارهایش فرو ریخته بود در زنده شدن اهل آن در
قیامت پرسید و پس از ۱۰۰ سال میرانده شدن زنده شد و زنده شدن الاغش را در برابر چشمانش دید:«... وانْظُر اِلی
حِمَارک...»
شاعران عهد جاهلی
، مخضرمین (شاعران هر دو دوره جاهلی و اسلامی)
و نیز
شاعران دوره اسلامی از واژه
حمار برای
مذمت استفاده کردهاند. بنا به نقل بیضاوی این حیوان و به ویژه صدایش در
عرب مَثَلی برای نکوهش و ناپسندی است.
قرآن هم در دو یادکرد از این حیوان به صورت
تشبیه نام برده است:در آیه ۱۹
لقمان لقمان در یک دستورالعمل اخلاقی به فرزند خویش او را امر به فروداشت
صدا میکند و صدای بلند را به صدای الاغ تشبیه میکند:«واغضُض مِن صَوتِکَ اِنَّ اَنکَرَ الأَصوتِ لَصَوتُ
الحَمیر»
مفسران، منظور از «
حمیر» را جاهلان از انسانها دانستهاند که به الاغ تشبیه شدهاند.
در آیه ۵
جمعه براساس نقل مفسران،
عالمان
یهود را به الاغ تشبیه میکند و علم آنان را به
کتاب . اینان کسانی بودند که با علم به حقانیت
پیامبر به آن
اعتراف نمیکردند و آن را نمیپذیرفتند:«مَثَلُ الَّذینَ حُمِّلوا التَّورةَ ثُمَّ لَم یَحمِلوها کَمَثَلِ
الحِمارِ یَحمِلُ اَسفارًا»
واژه «عیر» را نیز مفسّران به معنای قافلهای که مرکبهای آن الاغ باشد دانستهاند که در مطلق
قافله تعمیم یافته است
، بنابراین،
آیات «... اَیَّتُهَا العیرُ اِنَّکُم لَسرِقون»،
«و سَلِ القَریَةَ الَّتی کُنّا فیها والعیر...»
و «لَمّا فَصَلَتِ العیرُ قالَ اَبوهُم...»
که همگی مربوط به ماجرای
یوسف و ملاقات برادران با وی است، نیز میتواند به موضوع این مقاله مربوط باشد.
در
حکم گوشت الاغ در بین فقیهان
مسلمان اختلاف است؛ حسن بصری قائل به
اباحه ،
عموم فقیهان
شیعه ، مالک
و گروهی دیگر از
اهل سنت به کراهت آن و
ابوحنیفه ،
شافعی و
ابنحنبل به
حرمت آن نظر دادهاند.
احکام
القرآن، ابنالعربی؛ انوار التنزیل و اسرار التأویل، بیضاوی؛ بدائع الصنائع فی ترتیب الشرائع؛ ترتیب کتاب العین؛ تاج العروس من جواهرالقاموس؛ التبیان فی تفسیر
القرآن؛ تفسیر القمی؛ الجامع لاحکام
القرآن، قرطبی؛ جامعالبیان عن تأویل آی
القرآن؛ جواهر الکلام فی شرح شرایع الاسلام؛ حیاةالحیوان الکبری؛ دیوان اخطل؛ دیوان امرءالقیس؛ دیوان حسان؛ دیوان دعبل؛ دیوان عامر؛ دیوان عروه؛ روضة الطالبین و عمدة المفتین؛ عللالشرایع؛ قاموس کتاب مقدس؛ کتاب الخلاف؛ لسان العرب؛
لغتنامه؛ المبسوط؛ مجمعالبیان فی تفسیر
القرآن؛ المدونة الکبری؛ المغنی و الشرح الکبیر؛ المنتزع المختار (شرح الازهار)؛ الموطأ
دائرةالمعارف قرآن کریم جلد چهارم، برگرفته از مقاله حمار.