• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

حلیف

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



حلیف، به هم پیمان وهم سوگند گفته می شود.



حَلیف به معنای هم سوگند، هم پیمان می باشد.


از پیمانهاى رایج دوران جاهلى بین فردى با فردى دیگر یا بین دو گروه، پیمانى با این مفاد بود كه خون دو طرف یكى، و جنگ و صلح با هر طرف جنگ و صلح با طرف دیگر باشد و دو طرف از یكدیگر ارث ببرند و در پرداخت دیه، عاقله یكدیگر باشند. بر اساس این پیمان، هریك از دو حلیف، یك ششم مال دیگرى را به ارث مى‌برد و در جنایات، عاقله او مى‌شد
[۲] مسالك الافهام (كاظمى)ج۴، ص۱۶۲.
[۳] بحار الانوار ج۸۵، ص۲۵۲.



در آغاز اسلام، مبناى میراث همین پیمان بود؛ لیكن بعدها نسخ گردید و مسلمانى و هجرت مبناى میراث قرار گرفت. سپس آن نیز نسخ گردید و میراث بر پایه قرابت و خویشاوندی مقرر شد. البته در اسلام، تنها در یک صورت ارث بر اساس پیمان یادشده ثابت است و آن جایى است كه هیچ یک از دو طرف، وارثى- اعم از نسبی و غیر نسبی- نداشته باشند
[۴] مفتاح الكرامة ج۱۷، ص۳۲۷.


۳.۱ - موجبات ارث از دیدگاه امام خمینی

امام خمینی در تحریرالوسیله درباره موجبات ارث می‌نویسد: «و هی نسب وسبب: فالاوّل ثلاث مراتب: الاولی: الابوان و الاولاد و ان نزلوا. والثانیة: الاجداد و الجدّات و ان علوا و الاخوة و الاخوات واولادهم و ان نزلوا. الثالثة: الاعمام و العمّات و الاخوال و الخالات و ان علوا واولادهم و ان نزلوا بشرط الصدق عرفاً. والثانی قسمان: الزوجیة و الولاء. و هو ثلاث مراتب: ولاء العتق، ثمّ ولاء ضمان الجریرة، ثمّ ولاء الامامة.» موجبات ارث، نسب است و سبب، که نسب، سه مرتبه دارد: اول: پدر و مادر و فرزندان؛ اگر چه پایین بروند. و دوم: اجداد و جده‌ها؛ اگر چه بالا بروند و برادرها و خواهرها و اولاد آن‌ها؛ اگر چه پایین بروند. سوم: عموها و عمه‌ها و دایی‌ها و خاله‌ها؛ اگر چه بالا بروند و اولاد آن‌ها؛ اگر چه پایین بروند؛ به شرط آن‌که این عناوین عرفاً بر آن‌ها صدق کند. و سبب دو قسم است: «زوجیت» و «ولاء». و ولاء سه مرتبه دارد: «ولاء عتق» سپس «ولاء ضمان جریره» سپس «ولاء امامت».
همچنین در باره ارث به سبب ولاء می‌نویسند: «الارث بسبب الولاء غیر مبتلیً به الّابسبب الامامة، فمن مات ولیس له وارث من الطبقات المتقدّمة ولا بولاء العتق وضمان الجریرة، ولم یکن له زوج، یرثه الامام علیه السلام. ولو کان الوارث الزوجة فقط فالبقیّة بعد الربع له علیه السلام. وامره فی عصر غیبة ولیّ الامر- عجّل اللَّه تعالی فرجه- کسائر ما للامام (علیه‌السّلام) بید الفقیه الجامع للشرائط.» ارث به سبب ولاء، (در حال حاضر) مورد ابتلاء نیست مگر به سبب امامت؛ پس اگر کسی بمیرد و از طبقات گذشته و ولای عتق و ضمان جریره، وارثی نداشته باشد و زوج هم نداشته باشد، امام (علیه‌السلام) از او ارث می‌برد. و اگر وارث، تنها زوجه باشد، بقیه ارث بعد از ربع آن، مال امام (علیه‌السلام) است و امر آن در عصر غیبت ولی امر (عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف) مانند سایر چیزهایی که برای امام (علیه‌السلام) است، در دست فقیه جامع شرایط است.


۱. المبسوط ج۷، ص۱۸۱.    
۲. مسالك الافهام (كاظمى)ج۴، ص۱۶۲.
۳. بحار الانوار ج۸۵، ص۲۵۲.
۴. مفتاح الكرامة ج۱۷، ص۳۲۷.
۵. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۳، تحریر الوسیلة، ج۲، ص۳۹۱، کتاب المواریث، الاول فی موجبات الارث، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۴۳۴ ه. ق.    
۶. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۳، تحریر الوسیلة، ج۲، ص۴۲۸، کتاب المواریث، المقصد الثانی فی المیراث بسبب الزوجیة، مسالة۱۳، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۴۳۴ ه. ق.    




فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهم السلام، ج‌۳،ص۳۶۹.    
ساعدی، محمد، (مدرس حوزه و پژوهشگر)    ، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی    


رده‌های این صفحه : ارث | دیدگاه های فقهی امام خمینی | فقه




جعبه ابزار