حقوق برادر
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
این نوشتار در مورد
حقوق و
احکام برادر مانند دوستی، محرمیت، حاجب بودن از
ارث،
غذا خوردن از
خانه برادر میباشد.
از جمله
حقوق برادر بر برادر و
خواهر ارتباط داشتن با اوست که
قرآن به صورتی کلی و در قالب دستور به برقراری پیوند با همه خویشاوندان بدان توصیه کرده است: «والَّذینَ یَصِلونَ ما اَمَرَ اللّهُ بِهِ اَن یوصَلَ...... اُولئِکَ لَهُم عُقبَی الدّار».
مقصود از برقراری پیوند در این
آیه ارتباط با خویشاوندان دانسته شده است.
از دیدگاه قرآن، رابطه دوستی و محبت میان دو برادر مستحکمترین رابطه است، به گونهای که قرآن در آیه ۱۲
حجرات غیبت کردن را به
مثابه خوردن
گوشت برادر
مرده دانسته و در آیهای دیگر این رابطه را الگویی برای ارتباط همه
مؤمنان معرفی کرده است:«اِنَّمَا المُؤمِنونَ اِخوَةٌ فَاَصلِحوا بَینَ اَخَوَیکُم...».
البته پیوند کامل و تمام
عیار با برادر، ویژه برادر
مؤمن است و در صورت
کافر بودن برادر، دوستی با او
جایز نیست:«یاَیُّهَا الَّذینَ ءامَنوا لا تَتَّخِذُوا ءاباءَکُم واِخونَکُم اَولِیاءَاِنِ استَحَبُّوا الکُفرَ عَلَی
الاِیمنِ ومَن یَتَوَلَّهُم مِنکُمفَاُولئِکَ هُمُ الظّلِمون قُل اِن کانَ
ءاباؤُکُم و
اَبناؤُکُم و اِخونُکُم...».
این آیات درباره
حاطب بن ابی بلتعه نازل گردید که به سبب پیوند دوستی با برادر
کافر خود و دیگر خویشاوندانش در
نامهای برای
قریش خبرچینی کرد.
قول دیگر این است که این آیات درباره آن دسته از
مسلمانان نازل شد که به سبب دوستی و محبت برادران و دیگر خویشاوندان خود از
هجرت به
مدینه خودداری کردند.
البته مراد از دوستی مذموم در این آیه، دوستی در امر
دین و یاری کردن آنان به گونه زیانبار برای
دین و اعتقادات است
و بیشتر مربوط به برادران و خویشاوندان کافری است که با اسلام دشمنی داشته، کافر محارب محسوب شوند، چنانکه در آیهای دیگر قرآن ترک دوستی با چنین افرادی را از
صفات مؤمنان حقیقی شمرده و به آنان
وعده پاداش اخروی داده است:«لا تَجِدُ قَوما یُؤمِنونَ بِاللّهِ والیَومِ الأخِرِ یوادّونَ مَن حادَّ اللّهَ ورَسولَهُ ولَو کانوا ءاباءَهُم اَو اَبناءَهُم اَو اِخونَهُم اَو عَشیرَتَهُم اُولئِکَ... یُدخِلُهُم جَنّات تَجری مِن تَحتِهَا الاَنهارُ خالِدینَ فیها...»
اما به تصریح
روایات و گفته فقیهان، پیوند خانوادگی و
احسان کردن به برادر و دیگر خویشاوندان کافر در صورتی که برای
دین زیانبار نباشد اشکالی ندارد.
آشکار کردن زینت خواهر در برابر برادر
جایز است:«و قُل لِلمُؤمِناتِ... لا یُبدینَ زینَتَهُنَّ اِلاّ لِبُعولَتِهِنَّ... اَو اِخونِهِنَّ...»
همچنین قرآن در آیه ۱۵۳
احزاب زنان پیامبر را به رعایت
حجاب توصیه کرده و در ادامه این امر را در برابر گروهی از مردان از جمله برادران
لازم ندانسته است:«لا جُناحَ عَلَیهِنَّ فی... اِخونِهِنَّ...». از این آیات استفاده میشود که در مقابل، برادر نیز میتواند بدون
قصد لذت به خواهر و زینتهای او نگاه کند
؛ اما در اینکه آشکار کردن چه زینتهایی از خواهر در برابر برادر و نگاه وی به این زینتها جایز است آرای متفاوتی میان فقیهان مطرح است؛ به نظر فقیهان
شیعه و بسیاری از فقیهان
اهل سنت مقصود زینتهای
باطن و مواضع آن به جز
عورتین است.
(=>تزیین)
همچنین ازدواج برادر با
خواهر نسبی و
رضاعی خود
حرام است:«حُرِّمَت عَلَیکُم... اَخَوتُکُم... و اَخَوتُکُم مِنَ الرَّضاعَةِ...».
از این آیه برمیآید که در مقابل، بر خواهر نیز ازدواج با برادر نسبی و رضاعی خود حرام است.
در مورد برادر یا
خواهر رضاعی میان اینکه آنان با هم از مادر
شیر خورده یا یکی با فرزند قبلی مادر و دیگری با فرزند بعدی او شیر خورده باشد تفاوتی نیست و در همه موارد ازدواج
حرام است
؛ همچنین آیه فوق افزون بر
حرمت عقد و
آمیزش هر نوع بهرهگیری جنسی از یکدیگر و حتی
تملک را شامل است.
این
حرمت نیز دائمی است؛ نه موقت.
برادر در طبقه دوم
وارثان و پس از طبقه نخست یعنی فرزندان و پدر و مادر
میّت قرار دارد:
بنابراین در صورتی ارث میبرد که میت وارثی در طبقه اوّل نداشته باشد
«... و هُوَ یَرِثُها اِن لَم یَکُن لَها ولَدٌ...».
این نکته از
آیات «... واولُوا الاَرحامِ بَعضُهُم اَولی بِبَعض فی کِتابِ اللّهِ...»
که برخی از خویشاوندان را در
ارث بردن، بر دیگران مقدم دانسته
نیز استفاده میشود. با فقدان وارث طبقه اول، در صورتی که برادرِ میت، برادرِ پدری و مادری یا
برادر پدری میت باشد و میت برادر و خواهر دیگری نداشته باشد همه
اموال میت را به ارث میبرد:
«... اِنِ امرُؤٌا هَلَکَ لَیسَ لَهُ وَلَدٌ ولَهُ اُختٌ فَلَها نِصفُ ما تَرَکَ و هُوَ یَرِثُها اِن لَم یَکُن لَها ولَدٌ...»
اما اگر برادر پدری و
مادری خواهر یا خواهران پدر و مادری نیز داشته باشد در این صورت هر برادر دو برابر
سهم هر خواهر ارث میبرد
:«... و اِن کانوا اِخوَةً رِجالاً و نِساءً فَلِلذَّکَرِ مِثلُ حَظِّ الاُنثَیَینِ...»
و اگر میت یک برادر یا خواهر مادری داشته باشد هریک یک ششم مال
میت را به ارث خواهند برد
:«... و اِن کانَ رَجُلٌ یورَثُ کَلالَةً اَوِ امرَاَةٌ ولَهُ اَخٌ اَو اُختٌ فَلِکُلِّ واحِد مِنهُمَا السُّدُسُ...»
و در صورتی که برادر و
خواهر مادری بیش از یک نفر باشند همگی بهطور مجموع یک سوم مال را به ارث خواهند برد
:«... فَاِن کَانوا اَکثَرَ مِن ذلِکَ فَهُم شُرَکاءُ فِی الثّلُثِ...».
کلاله به معانی گوناگون از جمله، غیر از فرزند و پدر
، میت، وارث و
میراث تفسیر شده است؛ ولی
امامیه با توجه به روایات اهلبیت (علیهمالسلام) آن را برادر و خواهر میت میدانند.
همه این سهام در صورتی به برادر میرسد که میت
وصیت یا
دَیْنی زیانبار نداشته باشد:«... مِن بَعدِ وصِیَّة یوصی بِها اَو دَین غَیرَ مُضارّ...».
برادر افزون بر ارث بردن، گاهی مانع از ارث بردن دیگران شده یا سهم آنان را در ارث کاهش میدهد؛ مثلاً وجود برادر که در طبقه دوم قرار دارد مانع ارث بردن وارثان طبقات بعدی میشود
:«... واولُوا الاَرحامِ بَعضُهُم اَولی بِبَعض فی کِتابِ اللّهِ...»
همچنین در صورتی که از میت تنها پدر و مادر باقی بماند
مادر یک سوم مال را به ارث میبرد؛ اما اگر میت برادرانی نیز داشته باشد آنان سهم مادر را به یک ششم کاهش میدهند:
«... فَاِن لَم یَکُن لَهُ وَلَدٌ وورِثَهُ اَبَواهُ فَلاُِمِّهِ الثُلُثُ فَاِن کَانَ لَهُ اِخوَةٌ فَلاُِمِّهِ السُّدُسُ...».
طبق
رأی فقیهان
امامیه برادران در صورتی میتوانند
حاجب باشند که الف. دو نفر و بیشتر از دو نفر باشند. ب. برادران پدر و مادری یا پدری میت باشند. ج. برادران و نیز پدر زنده باشد. د. مانعی برای ارث بردن آنان نباشد؛
اما
فقیهان اهل سنت همه این موارد را شرط نمیدانند.
وارد شدن برادر و
خواهر به خانه برادر و تناول کردن از
غذای موجود در آن جایز است
:«لَیسَ عَلَی الاَعمی حَرَجٌ... ولا عَلی اَنفُسِکُم اَن تَأکُلوا مِن... بُیوتِ اِخونِکُم...».
برخی از فقیهان اهل سنت این کار را در صورتی جایز شمردهاند که صاحب
خانه اجازه داده باشد.
برخی دیگر آن را مشروط به آگاهی شخص به
رضایت صاحب خانه کردهاند
ولی فقیهان امامیه بر این باورند که این کار در صورتی
جایز است که علم یا
ظن قوی به عدم؛ رضایت صاحب
طعام نداشته باشیم.
البته در صورت ورود شخص به منزل برادر و دیگر خویشاوندان و استفاده از طعام وی باید از
اسراف بپرهیزد.
بحارالانوار؛ بدایة المجتهد و نهایة المقتصد؛ تاج العروس من جواهر القاموس؛ التبیان فی تفسیر القرآن؛ تحریر الاحکام الشرعیة علی مذهب الامامیه؛ التحقیق فی کلمات القرآن الکریم؛ تذکرة الفقهاء؛ تفسیر آیات الاحکام؛ تفسیر التحریر و التنویر؛ تفسیر الصافی؛ التفسیر الکبیر؛ التفسیر المنیر فی العقیدة و الشریعة و المنهج؛ تفسیر نمونه؛ جامع البیان عن تأویل آی القرآن؛ الجامع لاحکام القرآن، قرطبی؛ جامع المدارک فی شرح المختصر النافع؛ جواهر الکلام فی شرح شرایع الاسلام؛ الحدائق الناضرة فی احکام العترة الطاهره؛ روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم؛ الروضة البهیة فی شرح اللمعة الدمشقیه؛ روض الجنان و روح الجنان؛ زاد المسیر فی علم التفسیر؛ زبدةالبیان فی براهین احکام القرآن؛ فرهنگ فارسی؛ فقه القرآن، راوندی؛ قصص الانبیاء، راوندی؛ کتاب الخلاف؛ کتاب السرائر؛ کتاب مقدس؛ الکشاف؛ کفایة الاحکام (کفایة الفقه)؛ لسان العرب؛ لغت نامه؛ المبسوط؛ المبسوط فی فقه الامامیه؛ مجمع البیان فی تفسیر القرآن؛ مجمع الفائدة و البرهان؛ المجموع فی شرح المهذب؛ مختلف الشیعة فی احکام الشریعه؛ مسالک الافهام الی آیات الاحکام؛ المغنی و الشرح الکبیر؛ مفردات الفاظ القرآن؛ مواهب الرحمن فی تفسیر القرآن، سبزواری؛ الموسوعة الفقهیة المیسره؛ المیزان فی تفسیر القرآن؛ النکت والعیون، ماوردی.
دائرةالمعارف قرآن کریم برگرفته از مقاله برادر.