• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

حضرت آدم

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



دیگر کاربردها: آدم (ابهام‌زدایی).


حضرت آدم (علیهالسلام)، یا آدم ابوالبشر با القاب ابوالبشر، خلیفة‌ الله، ابوالوری، صفی‌ الله، ابومحمد و معلم الاسماء، نخستین انسانی که خداوند خلق کرده و نخستین پیامبر الهی و اولین خلیفه خدا بر روی زمین بود.
او و همسرش حضرت حوا، پدر و مادر همه انسان‌ها هستند. ایشان و حضرت حوا در بهشت بودند و به امر الهی از خودن درخت ممنوعه نهی شده بودند، ولی با وسوسه شیطان، به سبب خودن آن، از بهشت رانده شدند. قرآن کریم در سوره‌های مختلف به داستان حضرت آدم، خلقت او، سجده فرشتگان بر او و اخراج وی از بهشت اشاره دارد.
با توجه به نقل‌های حدیثی مدفن حضرت آدم (علیهالسلام) مکه بوده اما در جریان طوفان نوح تابوت ایشان نمایان می‌شود و حضرت نوح (علیهالسلام) او را به کوفه برده و در نجف دفن می‌کند؛ بنا بر این روایت، قبر حضرت آدم در کنار قبر امام علی (علیهالسلام) است.



حضرت آدم (علیهالسلام) با القاب ابوالبشر، خلیفة‌ الله، ابوالوری، صفی‌ الله، ابومحمد و معلم الاسماء، نخستین بشر مربوط به این سلسله از آدمیان کنونی و اولین انسانی است که خداوند از خاک آفرید. آنچه که به نام انسان خوانده می‌شود از وی شروع شده است.
درباره آفرینش و زندگانی او در دین‌های سه‌ ‌گانه یهود و مسیحیت و اسلام، روایات و داستان‌های همسان و همانند آمده است، و این همسانی و همانندی از آن‌رو است که مبد‌ءِ وحی در این سه دین یکی است. از این‌رو، پیش از پژوهش درباره آفرینش آدم و سرگذشت او در فرهنگ اسلامی، بررسی مختصری درباره چگونگی آن در دین یهود و مسیحیت و نظری کوتاه به انسان‌شناسی این ادیان، سودمند خواهند بود.


واژه آدم از اَدَم عبری گرفته شده است، ولی ریشه اصلی آن در زبان عبری به درستی معلوم نیست. به گفته علامه مجلسی آدم همچون آزر، نامی عجمی است و از کلمه‌ای گرفته نشده است. کلمه مؤنث آن اَدَمَه در عبری به معنی زمین یا خاک است. کاربرد دو صورت مذکر و مونث آن، «اَدَم» و «اَدَمَه» با هم در سفر پیدایش
[۱] سفر پیدایش، ۷:۲.
معنی خاکی (ساخته شده از خاک) را القا می‌کند.
ریشه آدم همچنین با رنگ «سرخ» پیوند دارد، و این شاید اشاره به رنگ خاک باشد که آدم از آن آفریده شده است.

۲.۱ - آدم در زبان اکدی

در زبان اکدی، ادمو به معنی خون است و ادمتو به معنی «خون سیاه» (در حالات بیماری)، و جمع آن ادماتو به معنی خاک سرخ و تیره‌ای است که در رنگ‌رزی به کار می‌رفته. ظاهراً واژه ادمو و اتمو (به معنی کودک) پیوندی با «اَدَم» ندارد، بلکه با ریشه و ت م و واژه عبری یتوم (به معنی یتیم) مربوط است. در عربی جنوبی کهن ریشه ادم به معنی خادم و برده است. در یکی از فهرست‌های مترادفات زبان اکدی، واژه «ادمو» به معنی «شخص مهم و شریف» آمده است. در اکدی کهن و بابلی کهن نیز به نام‌های خاصّی بر می‌خوریم از قبیل ا ـ د ـ مو، ا ـ دم ـ او، ا ـ د ـ مو.
[۲] پژوهشگران یهودی، دایرة‌المعارف جودائیکا، ج۲، ص۲۳۵.
[۳] هیستینگز، ج۱، ص۸۴.
اما شواهدی در دست است که اشتقاق این کلمه را از «ادمه» به معنی خاک، تأیید می‌کند. در اغلب اسطوره‌های بین‌النهرین و آسیای غربی، انسان از خاک یا خاک آغشته به خون خدایان آفریده شده است. در میان کنعانیان قدیم «آدم» هم به معنی انسان بوده، هم نام خدای زمین،
[۴] ویدن گرن، ص۱۷۴.
و جزء «ادم» در بعضی اسامی چون «عبدادم» در کتاب دوم شموئیل
[۵] کوئین، دانیل، شموئیل، ۱۰:۶.
[۶] پژوهشگران یهودی، دایرة‌المعارف جودائیکا، ج۲، ص۲۳۵.
نیز ظاهراً نام همین خداست.

۲.۲ - آدم در زبان عربی

در زبان عربی نیز ریشه «ادم» کاربردی گسترده دارد؛ از مفردات این ریشه است: «اُدْمّه» به معنی وسیله آمیزش، «ادمه» در شتر سپیدی است با سیاهی چشمان، و در مردم گندم‌گونی است. در وجه تسمیه پدر مردمان به «آدم» ازهری از قول زجّاج گوید که اشتقاق کلمه از «ادیم‌الارض» است، زیرا انسان از خاک آفریده شد. راغب اصفهانی تفصیل بیش‌تری می‌آورد و ۴ وجه بر می‌شمرد:
۱. چون جسم آدم از خاک روی زمین (ادیم) گرفته شده است.
۲. چون پوست او گندمگون (آدم) بوده است.
۳. چون او از درآمیخته شدن عناصر گوناگون و نیروهای مختلف آفریده شده است (اُدْمهَ: الفت و اختلاط).
۴. چون او از دمیده شدن روح الهی عطرآگین شده است (اِدام: آنچه طعام را خوشبو گرداند).


حضرت آدم (علیهالسلام) به القاب و صفات گوناگون خوانده شده است؛ مانند ابوالبشر، خلیفة‌الله، ابوالوری، صفی‌الله، ابو محمد و معلم الاسماء.


نام حضرت آدم بیست و پنج مرتبه در نه سوره قرآن کریم آمده است و سرگذشت او به‌طور گسترده در سوره‌های بقره، اعراف، حجر، اسراء، کهف و طه گفته شده است. آنچه که درباره او در کتب تفسیر، تاریخ و ادب و حدیث هم هست، مبتنی بر همین آیات قرآنی است. البته مفسران و صاحب‌نظران در تبیین و تفسیر این آیات، احتمالات زیادی داده‌اند.
بر طبق همین نظریه‌ها، آدم اولین بشر نیست و پیش از او آدم‌های دیگری بوده‌اند. از امام علی (علیهالسلام) و امام سجاد (علیهالسلام) و نیز امام باقر (علیهالسلام) نقل شده که قبل از او آدم‌ها و عالم‌های دیگری بوده‌اند. محققان هم به این نتیجه رسیده‌اند که بدون شک، آدم اولین بشر نیست.
در قرآن هم کمترین اشاره به اولین بشر بودن او نیست. اما به نبوت او اشاره شده که از میان قوم خود برگزیده شده است.
بنابراین او صفی و برگزیده خداست ولی نمی‌تواند اولین انسان باشد.


قبل از خلقت آدم، خدا به فرشتگانش گفت که می‌خواهم در روی زمین خلیفه و جانشین برای خودم قرار دهم. آنها به خدا اعتراض کردند و خداوند در جواب آنها گفت من چیزهایی می‌دانم که شما نمی‌دانید. سپس خدا آدم را از گل آفرید و بعد تصویرپردازی او در مرحله دوم بود و آنگاه از روح خود در او دمید و به فرشتگانش دستور داد که او را سجده کنند. همه فرشتگان به جز شیطان که تکبر کرد، آدم را سجده کردند. این تکبر و غرور شیطان باعث رانده‌شدن ابدی او از درگاه خداوند شد.
بعد از این مرحله خدا همه اسماء را به آدم یاد داد. این تعلیم فقط اسامی موجودات نبود، بلکه راز نهفته و سری بود که فرشتگان آنها را از آدم آموختند و بنا به قولی اسامی همه حجت‌های خدا، اسامی سرزمین‌ها، گیاه‌ها، کوه‌ها، بیابان‌ها و یا اصلا اسرار و خواص موجودات بود.


بعد از خلقت آدم، خداوند همسر او حضرت حوا (علیهاالسلام) را آفرید و هر دو را در بهشت اسکان داد و به آنها گفت که از هر چیزی که می‌خواهید می‌توانید بخورید، لذت ببرید و بهره‌مند شوید، فقط یک درخت ممنوعه هست که به آن نزدیک نشوید. ولی آدم این توصیه را فراموش کرد و با فریب و قسم دروغ شیطان، وی و همسرش از آن درخت ممنوعه خوردند و لذا خداوند هر سه نفر را از بهشت بیرون کرد.
حضرت آدم به کوه صفا و حضرت حوا به کوه مروه فرود آمدند.
آدم چهل روز به سجده افتاد و از فراق بهشت گریه کرد و آنقدر نالید و با کلماتی که از خدا یاد گرفت، توبه کرد. گویند که این کلمات که توبه آدم و حوا بود، همان تمسک جستن به حق پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌و‌سلم) و امام علی (علیهالسلام) و حضرت فاطمه زهرا (علیهاالسلام) و امام حسن مجتبی (علیهالسلام) و امام حسین (علیهالسلام) بود.


حضرت آدم و حوا در اثر نافرمانی خدا، به زمین هبوط کردند. این هبوط هم منجر به زندگی مشترک و توالد و تناسل فرزندان آنها شد.
از فرزندان او هابیل و قابیل و حضرت شیث (علیهالسلام) می‌باشند. اینطور که گفته‌اند حضرت آدم حدود هزار سال عمر کرد.


در مورد محل دفن حضرت آدم (علیهالسلام) نقل‌های تاریخی و روایات مختلفی وجود دارد.
بسیاری از روایات محل دفن آن ‌حضرت را حرم خداوند (شهر مکه و مناطق مشخص پیرامون) بیان کردند: «عِدَّهٌ مِنْ اَصْحَابِنَا عَنْ اَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ ابْنِ اَبِی نَجْرَانَ عَنِ الْمُفَضَّلِ عَنْ جَابِرٍ عَنْ اَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ: صَلَّی فِی مَسْجِدِ الْخَیْفِ سَبْعُمِائَهِ نَبِیٍّ وَ اِنَ‌ مَا بَیْنَ‌ الرُّکْنِ‌ وَ الْمَقَامِ‌ لَمَشْحُونٌ‌ مِنْ‌ قُبُورِ الْاَنْبِیَاءِ وَ اِنَّ آدَمَ لَفِی حَرَمِ اللهِ عَزَّ وَ جَلَّ».
اما روایات دیگر محل دفن حضرت آدم (علیهالسلام) را شهر نجف و با محل دفن حضرت علی (علیهالسلام) یکی می‌دانند.
اما همان‌گونه که در برخی روایات بیان شده است، تعارضی بین روایات نیست، زیرا در همین روایتی که محل دفن حضرت آدم کوفه (نجف) بیان شده است، راوی از امام می‌پرسد: معروف این است که آدم در حرم خدا دفن شده است؛ چگونه می‌فرمایید در نجف است؟ امام در جواب می‌فرماید: «در جریان طوفان نوح، تابوت حضرت آدم (علیهالسلام) نمایان شد و حضرت نوح (علیهالسلام) تابوت آدم (علیهالسلام) را همراه خود به کوفه آورد و در آن‌جا دفن کرد.»


این‌که آیا حضرت آدم (علیهالسلام) دارای جسم بزرگی بوده است یا نه؟ در برخی روایات حضرت آدم، انسانی بسیار بلند قد معرفی شده است؛ چنان‌که در بعضی از آن‌ها قامت آدم (علیهالسلام) را تا ۷۰ ذراع، یعنی حدود ۳۵ متر و در برخی روایات ۶۰ ذراع، یعنی ۳۰ متر بیان کرده‌اند.
روایتی نیز بدین مضمون وجود دارد که: قبر امام علی (علیهالسلام) در نجف مابین سینه و سر حضرت نوح (علیهالسلام) از طرف قبله است.
گفتنی است برخی این روایات را نه از نظر سند قابل پذیرش می‌دانند و نه از نظر دلالت و محتوا.
در آن‌جا چنین آمده است: «اعلم انّ هذا الحدیث من معضلات الاحادیث و فیه وجوه من الاشکالات، ولکن ذکرها و الاجوبه عنها لا یسعه المقام».
به علاوه، وثاقت مقاتل بن سلیمان ثابت نشده است.
علامه شعرانی نیز در مورد این حدیث می‌گوید: «(مقاتل بن سلیمان) بتری عامی ضعیف لا یحتج بقوله و لا یلزمنا التکلف فی تصحیح روایته».


آدم در یهودیت؛ آدم در مسیحیت؛ آدم در اسلام؛ آدم در آیین زردشت؛ آدم در تصوف و عرفان.


(۱) حسین بن محمد راغب اصفهانی، مفردات القرآن، تحقیق ندیم مرعشلی، دارالكتاب العربی.
(۲) كتاب مقدس، (عهد عتیق و عهد جدید).
(۳) هیستینگز.
(۴) جودائیكا.


۱. سفر پیدایش، ۷:۲.
۲. پژوهشگران یهودی، دایرة‌المعارف جودائیکا، ج۲، ص۲۳۵.
۳. هیستینگز، ج۱، ص۸۴.
۴. ویدن گرن، ص۱۷۴.
۵. کوئین، دانیل، شموئیل، ۱۰:۶.
۶. پژوهشگران یهودی، دایرة‌المعارف جودائیکا، ج۲، ص۲۳۵.
۷. راغب اصفهانی، حسین بن محمد، مفردات القرآن، ج۱، ص۱۴، تحقیق ندیم مرعشلی، دارالکتاب العربی.    
۸. کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج۴، ص۲۱۴، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق.    
۹. طوسی، محمد بن حسن، تهذیب الاحکام، ج۶، ص۲۳، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق.    
۱۰. طوسی، محمد بن حسن، تهذیب الاحکام، ج۶، ص۲۳، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق.    
۱۱. کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج۸، ص۲۳۳، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق.    
۱۲. راوندی، قطب‌الدین، قصص الانبیاء (علیهالسلام)، ص۶۹، مشهد، مرکز پژوهش‌های اسلامی، چاپ اول، ۱۴۰۹ق.    
۱۳. مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج۹۷، ص۲۵۰، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ دوم، ۱۴۰۳ق.    
۱۴. کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج۱۵، ص۵۳۳، پاورقی، قم، دارالحدیث، چاپ اول، ‌۱۴۲۹ق.    
۱۵. فیض کاشانی، محسن، الوافی، ج۲۶، ص۳۱۴ ۳۱۵.    
۱۶. مجلسی، محمدباقر، مرآه العقول، ج۲۶، ص۱۷۱ ۱۷۷.    
۱۷. مازندرانی، محمدصالح، شرح الکافی (الاصول و الروضه)، ج۱۲، ص۳۱۶، تهران، المکتبه الاسلامیه، چاپ اول، ۱۳۸۲ق.    
۱۸. طوسی، محمد بن حسن، رجال طوسی، ص۱۴۶.    
۱۹. برقی، احمد بن محمد، رجال البرقی، ص۴۶.    
۲۰. طوسی، محمد بن حسن، رجال الکشی، ص۳۹۰.    
۲۱. مازندرانی، محمدصالح، شرح الکافی (الاصول و الروضه)، ج۱۲، ص۳۱۶، تهران، المکتبه الاسلامیه، چاپ اول، ۱۳۸۲ق.    



دائرة المعارف بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «آدم»، ج۱، ص۱۳۴.    
دائرة المعارف طهور، برگرفته از مقاله «حضرت آدم (علیهالسلام)»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۸/۸/۲.    
اسلام کوئست، برگرفته از مقاله «مدفن حضرت آدم»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۸/۰۸/۰۲.    






جعبه ابزار