حسن مثنّی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
حسن مُثَنّی، با شهرت حسن بن حسن بن علی بن ابیطالب،
فرزند امام حسن مجتبی (علیهالسلام) و از بزرگان
علویان است.
وی ابومحمد
کنیه داشت.
مادرش
خَوْلَه بنت منظور بن زَبّان فَزاری بود.
خوله پس از کشته شدن همسرش،
محمد بن طلحة بن عبیداللّه، در
جنگ جمل (سال ۳۶)، به همسری
امام حسن (علیهالسلام) درآمد.
یکی از کسانی که در
واقعه عاشورا حماسه آفرید و در راه امام زمان خویش جانفشانی کرد و نام خود را در جرگهٔ یاران وفادار
حسین (علیهالسّلام) در تاریخ جاودانه ساخت، جناب حسن مثنی،
فرزند بزرگوار
امام حسن مجتبی (علیهالسّلام) بود.
حسن مثنـّی
روز عاشورا در واقعه کربلا حاضر بود و
احمد بن ابراهیم حسنی در
روایتی به نقل از
ابومخنف سن وی را در آن هنگام نوزده یا بیست سال ذکر کردهاست.
وی در روز عاشورا همراه امام حسین شجاعانه جنگید و زخمی و
اسیر شد.
سید بن طاووس میگوید: مصنف کتاب
المصابیح روایت کرده است که آن روز (عاشورا) حسن بن حسن مثنی در مقابل چشمان عمویش جنگید و هجده زخم بر پیکر او وارد شد و براثر آن زخمها در میان کشتهها افتاد. وقتی کوفیان خواستند سرهای کشتگان را از بدن جدا کنند، دیدند حسن هنوز رمقی در تن دارد. دایی او،
اسماء بن خارجه، (چون اسماء بن خارجه و خوله مادر حسن، هر دو از
قبیلهٔ بنی فزاره بودند، لذا اسماء خود را دایی حسن معرفی کرد.) با کوفیان صحبت کرد و آنها را قانع کرد که امر حسن را به او واگذارند و گفت: اگر
ابن زیاد او را به من بخشید که چه بهتر؛ و اگر نبخشید، خودش در مورد او تصمیم میگیرد. لذا او را به
کوفه برد و چون رئیس قبیلهٔ بنی فزاره بود و از اشراف کوفه محسوب میشد، ابن زیاد حسن را به او واگذار کرد و او حسن را مداوا کرد و سپس به
مدینه فرستاد.
اما
طبری میگوید: حسن بن حسن که مادرش خوله،
دختر منظور بن
زبان بن سیار فزاری بود (به جهت کمی سن) کوچک شمرده شد و کشته نشد.
(حسن بن حسن در
کربلا جوانی متاهل بود؛ لذا قول طبری که زنده بودن حسن را به سبب کمی سن میداند، باطل است.)
همسر او دختر عمویش،
فاطمه دختر امام حسین (علیهالسلام) بود، امام پیش از واقعه عاشورا دختر خود را به
عقد وی درآورده بود.
حسن مثنـّی بر اساس
وصیت علی (علیهالسلام) عهدهدار و متولی
صدقات و
موقوفات امیر مؤمنان (علیهالسلام) در مدینه بود.
هنگامی که
حجاج بن یوسف ثقفی والی مدینه بود، از حسن مثنـّی خواست که عمویش،
عمر بن علی، را در تولیت این صدقات با خود شریک سازد، زیرا عمو و از خویشان وی است، اما او به سبب اینکه تولیت صدقات فقط مختص فرزندان
فاطمه (سلاماللّهعلیها) است، از این کار امتناع کرد و به
شام نزد
عبدالملک بن مروان،
خلیفه اموی، رفت. خلیفه نیز حجّاج را از این کار منع کرد.
حسن مثنـّی تولیت موقوفات علی (علیهالسلام) را بعد از خود به فرزندش، عبداللّه، سپرد؛ اما
منصور عباسی، عبداللّه را به
زندان انداخت و تولیت موقوفات را خود به عهده گرفت.
هنگامیکه
عبدالرحمان بن محمد بن اشعث کندی بر حجّاج بن یوسف شورید، قصد داشت خود را خلیفه معرفی کند، اما چون امر
خلافت فقط برای فردی قریشی مورد پذیرش بود، با بزرگان علویان، یعنی علی بن حسین
امام سجاد (علیهماالسلام) و حسن مثنـّی برای پذیرش خلافت نامهنگاری کرد. امام سجاد (علیهالسلام) تقاضای او را رد کرد و حسن مثنّی نیز که احتمال میداد شورشیان بیعت خود را بشکنند، از این کار سر باز زد، اما درپی اصرار آنها پذیرفت و با او با عنوان خلیفه
بیعت شد. عالمان مشهور
عراقی چون
عبدالرحمان بن ابی لیلی،
شعبی،
محمد بن سیرین و
حسن بصری با او، که به الرضی ملقب شد، بیعت کردند.
پس از کشته شدن
ابن اشعث در سال ۸۵، حسن مثنـّی نیز متواری شد و سرانجام فرستادگان
ولید بن عبدالملک او را مسموم کردند و به
قتل رساندند.
جنازه او را به مدینه منتقل کردند و در
بقیع به
خاک سپردند. سن او در هنگام
مرگ ۸۳ یا ۸۷ ذکر شدهاست.
در سال ۹۰هجری درگذشت.
در منابع
زیدیه از حسن مثنـّی به عنوان یکی از
ائمه زیدیه یاد میشود،
اما به گفته
شیخ مفید،
حسن مثنّی هرگز ادعای
امامت نکرده و کسی نیز به نام او چنین ادعایی ننموده است.
فرزندان ذکور او از فاطمه (دختر امام حسین (علیهالسلام)) عبارتاند از:
عبداللّه محض،
ابراهیم عَمر و
حسن مثلث، که هر سه در زندان
ابوجعفر منصور، خلیفه عباسی، درگذشتند.
بعدها نوادگان او، خاصه نوادگانش از عبدالله بن حسن که خود فردی
عالم و
ادیب بود،
چون محمد مشهور به
نفس زکیه و ابراهیم مشهور به قتیل باخَمْری، قیامهای مهمی علیه عباسیان را رهبری کردند. حسن مثنـّی از
پدر خود امام مجتبی و برخی دیگر روایت کرده است.
(۱) ابن سعد (بیروت)؛
(۲) ابن طاووس، اللهوف فی قتلی الطفوف، نجف ۱۳۶۹/۱۹۵۰، چاپ افست قم ۱۳۶۸ش؛
(۳) ابن عساکر، تاریخ مدینة دمشق، چاپ علی شیری، بیروت ۱۴۱۵ـ۱۴۲۱/ ۱۹۹۵ـ۲۰۰۱؛
(۴) ابن عنبه، عمدةالطالب فی انساب آل ابیطالب، چاپ محمدحسن آل طالقانی، نجف ۱۳۸۰/۱۹۶۱؛
(۵) ابن قتیبه، المعارف، چاپ ثروتعکاشه، قاهره ۱۹۶۰؛
(۶) ابوالفرج اصفهانی؛
(۷) امین؛
(۸) احمد بن یحیی بلاذری، انسابالاشراف، چاپ محمود فردوسالعظم، دمشق ۱۹۹۶ـ۲۰۰۰؛
(۹) احمد بن ابراهیم حسنی، المصابیح، چاپ عبداللّه حوثی، صنعا؛
(۱۰) طبری، تاریخ (بیروت)؛
(۱۱) حُمید بن احمد مُحَلِّی، الحدائق الوردیَّة فی مناقب ائمة الزیَّدیة، چاپ مرتضی بن زید محطوری حسنی، صنعا ۱۴۲۳ / ۲۰۰۲)؛
(۱۲) مصعب بن عبداللّه، کتاب نسب قریش، چاپ لوی پرووانسال، قاهره ۱۹۵۳؛
(۱۳) محمد بن محمد مفید، الارشاد فی معرفة حججاللّه علی العباد، قم ۱۴۱۳.
دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، مقاله «حسن مثنی»، شماره ۶۱۸۸. پیشوایی، مهدی، مقتل جامع سیدالشهداء، ج۱، ص۸۳۳.