حدیث سبعة احرف
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
حدیث سبعة احرف به
حدیث نزول
قرآن بر هفت حرف اطلاق میشود.
دانشمندان اسلامی درباره معنا و
تفسیر حدیث «انزل القرآن علی سبعة احرف» که از طریق ۲۱
صحابی به ما رسیده و ابوعبید قاسم بن سلام، آن را
حدیث متواتر دانسته است اختلاف نظر دارند، به طوری که سیوطی ۳۵ قول را در این مورد ذکر میکند. از میان این اقوال، قول ابن جزری بیشتر مورد توجه محققان قرار گرفته است.
اکثر دانشمندان برآنند که منظور از «سبعة احرف» هفت لغت است؛ اما در تعیین این لغات اختلاف دارند.
به نظر
ابوعبید قاسم بن سلام ، مراد از «سبعة احرف» لغات «
قریش ،
هذیل ،
ثقیف ،
هوازن ،
کنانه ،
تمیم و
یمن » است.
برخی دیگر معتقدند مراد از آن «
امر و
نهی ،
طلب و
دعا ، خبر و استخبار و زجر» است.
دستهای گفتهاند مراد از آن «
وعد و
وعید ،
مطلق و
مقید ، تفسیر و اعراب و
تاویل » است و….
ابن جزری میگوید: همواره فهم این حدیث برایم دشوار بود. سی و چند
سال برای فهم و درک معنای آن
تفکر و امعان نظر کردم تا به نظری رسیدم که شاید صواب باشد.
به نظر وی معنای «سبعة احرف» از وجوه هفتگانه ذیل خارج نیست:
۱. اختلاف در حرکات باشد؛ بی آن که در معنا و صورت کلمه تغییری رخ دهد؛ مانند «یحسب» (به فتح سین و کسر آن).
۲. اختلاف در حرکات، به طوری که در معنای کلمه تغییر پدید آید؛ مانند: (فتلقی آدم من ربه کلمات)
که
ابن کثیر آیه را به نصب «آدم» و رفع «کلمات»
قرائت کرده است و دیگران به عکس؛
۳. اختلاف قرائات در
حروف که سبب تغییر در معنا شود؛ بی آن که صورت لفظ (صرف نظر از نقطهها) را تغییر بدهد؛ مثل: «تبلوا» و «تتلوا»؛
۴. اختلاف قرائت باعث تغییر صورت لفظ شود؛ بی آن که معنا را تغییر بدهد؛ مانند: «صراط» و «سراط»؛
۵. اختلاف قرائت در حروف که سبب تغییر در صورت
لفظ و معنا باشد؛ مانند: «یاتل» و «یتال»؛
۶. اختلاف در تقدیم و تاخیر کلمه باشد؛ مثل: «فیقتلون» و «یقتلون» در
آیه ۱۱۱
سوره توبه که عدهای به تقدیم مفعول قرائت کردهاند و عدهای به تقدیم فاعل؛
۷. اختلاف در زیاده و نقصان باشد؛ مثل: «و اوصی» و «و وصی» در آیه ۱۳۲
سوره بقره .
عدهای، حدیث سبعة احرف را که توجیه کننده اختلاف قرائات شده و به اختلاف در
الفاظ قرآن وجهه شرعی داده است، به ادله ذیل صحیح ندانستهاند:
۱. از
امام باقر علیهالسّلام و
امام صادق علیهالسّلام
روایت شده است که آنان نزول قرآن بر هفت حرف را
دروغ دانستهاند.
۲. روایات مربوط به نزول قرآن بر حروف، مختلف است و هفت، پنج، چهار، سه یا ده حرف در این روایات آمده است؛ حال کدام تعداد صحیح است و کدام دسته از روایات را باید ترجیح داد؟
۳. هنگامی که
عثمان مردم را - آن طور که گفته میشود- بر قرائت واحد واداشت، عملا مقابل این قبیل احادیث و دستور
پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلّم به قرائات متعدد هفت، پنج یا غیر آن ایستاد و هیچ کس به این کار عثمان اعتراضی نکرد؛ در صورتی که جاداشت بزرگان
صحابه و در راس آنان امیرمؤمنان علیهالسّلام به کار عثمان اعتراض کنند.
برخی روایات برای قرآن هفت باطن قائلاند و در بعضی روایات دیگر قرآن را بر هفت حرف نازل شده، میدانند، علمای
علوم قرآنی این دو دسته از روایات را مستقل دانسته و در جای خود بحث کردهاند و لکن امام خمینی این دو دسته روایات را به یک معنا دانسته است. و معتقد است قرآن بر هفت مرتبه نازل و تنزیل شده است و در هر نشئه و مرتبهای از مراتب و نشات. صاحب وحی بهطوری ادراک و مشاهده میکند، در حضرت علمیه به نحوی و حضرت اعیان به نحو دیگری و در حضرت اقلام و در حضرت الواح و حضرت مثال و
حس مشترک و شهادت مطلق بهطوری دیگر ادراک میکند. و این هفت مرتبه از تنزل شاید اشاره به نزول قرآن بر «سبعه احرف» داشته باشد.
بر مبنای ایشان اگر این هفت مرتبه و احرف در مراتب نزول نبود، امکان جاری شدن قرآن از قلب پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) بر زبان او فراهم نمیشد، زیرا قرآن دارای ابعادی است که تا زمانی که پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) مبعوث نشده بود و قرآن متنزل نشده بود و از آن مقام غیب، نازل نشده بود برای احدی از موجودات ملک و ملکوت قرآن ظاهر نبود، بعد از آنکه پیامبر به
عالم غیب اتصال پیدا کرد قرآن را نازلتاً و منزلاً کسب کرد، و قرآن در قلب پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) جلوه کرد و با نزول بهمراتب هفتگانه به زبان پیامبر جاری شد
ازاینروی امام خمینی معتقد است که تنزل قرآن در هفت مرتبه صورتگرفته است و قرآن موجود در عالم ماده نازله هفتم است
گاهی از این هفت مرتبه به هفت بطن، سبعه احرف، هفت حرف نیز تعبیر میکند و سبعه احرف را با مراتب هفتگانه نزول و بطون قرآن هماهنگ میداند و این معنا منافات با آنچه قرآن واحد من عند واحدٍ است ندارد.
پس آنچه دیگران در مورد سبعه احرف و هفت حرف، گفتهاند، مربوط به اختلاف قرائات و تجویز قرائتهای هفتگانه است که ائمه معصومین با آن مخالف بودهاند؛ ولی آنچه امام خمینی معتقد است، مربوط به مراحل نزول و هفت ظاهر و هفت باطن است که از مقام بالا طی شده تا حقیقت قرآن برای بشر قابلدسترسی باشد.
استاد معرفت در کتاب تاریخ قرآن مینویسد: «حرف» در این حدیث به معنای
لهجه است. قبایل مختلف عرب با لهجههای گوناگون نماز میخواندند و قرآن را برخلاف لهجه قریش که فصیحترین لهجههای عرب است قرائت میکردند. برخی از صحابه معترض شدند و از پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلّم پرسیدند چگونه است، آیا باید تمامی
عرب و تمامی مردم
جهان طبق لهجه قریش
تلاوت کنند؟ فرمود: نه، قرآن به هفت حرف (لهجه) نازل شده (و به لهجه قریش اختصاص ندارد). عدد هفت
کنایه از کثرت است و عدد خاص منظور نیست.
ref>
ابن جزری، محمد بن محمد، ۷۵۱ - ۸۳۳ق، النشرفی القراءات العشر، ج۱، ص۱۹-۳۱.
•
فرهنگنامه علوم قرآنی، برگرفته از مقاله«حدیث سبعة احرف». • دانشنامه امام خمینی، تهران، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۴۰۰ شمسی.