حداد (اجرا کننده حد)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
اجرا کنندۀ
حدّ را حَدّاد گویند. از
احکام آن در باب
حدود سخن رفته است.
اگر مجری حد به دستور
حاکم افزون بر مقدار
حدّ شرعی بر
مجرم تازیانه زند و منجرّ به
مرگ او شود چند حالت دارد:
در صورتی که دستور به زدن تازیانۀ
اضافی به قصد
قتل مجرم نبوده و مقدار
اضافی نیز به طور معمول موجب مرگ نشود،
قتل شبه عمد به شمار میرود و نصف
دیه بر عهدۀ حاکم است، مگر آنکه حدّاد عالم به آن باشد که در این صورت
ضامن خواهد بود. اگر حاکم به اشتباه دستور به زیادی داده باشد و حدّاد نیز عالم به اشتباه وی نباشد، نصف دیه از
بیتالمال پرداخت میگردد.
اگر مجری حد به
عمد، افزون بر مقدار تعیین شده از سوی حاکم
تازیانه بزند و موجب مرگ شود در صورتی که
قصد کشتن داشته یا غالباً زدن مقدار
اضافی موجب قتل میشود، حقّ
قصاص برای
اولیای مقتول ثابت است؛ لیکن در صورت قصاص باید نصف دیه را به اولیای حدّاد بدهند و درصورت توافق بر دیه یا شبه عمد بودن مقدار
اضافی، نصف دیه بر عهدۀ حدّاد خواهد بود، و در فرض
سهوی بودن، بر عهدۀ
عاقلۀ وی میباشد.
برخی، در موارد ثبوت دیه، قائل به
دیۀ کامل شدهاند.
برخی نیز قائل به توزیع دیه بر تعداد تازیانه و گرفتن آن به نسبت مقدار
اضافی شدهاند.
اگر حدّاد به جای
دست راست به اشتباه
دست چپ دزد را قطع کند،
دیۀ قطع دست بر او ثابت میگردد؛ لیکن در سقوط
حدّ سرقت نسبت به دست راست
دزد اختلاف است،
امام خمینی دراینرابطه در
تحریرالوسیله مینویسد: «ولو قطع الیسری لاشتباه فی الحکم او الموضوع فعلیه الدیة، فهل یسقط قطع الیمین بها؟ الاقوی ذلک.»
و اگر
دست چپ او را به جهت
اشتباه در حکم یا موضوع قطع نماید بر او
دیه میباشد؛ پس آیا قطع دست راست با آن ساقط میشود؟ اقوی
سقوط آن است.
اگر این کار را به عمد انجام دهد قصاص میشود و بنابر مشهور- بلکه بر آن ادّعای
اجماع شده- به سبب آن، حدّ سرقت بر دست راست ساقط نمیشود. برخی، در این صورت نیز همچون صورت اشتباه، اجرای حد بر دست راست را ساقط دانستهاند.
امام خمینی دراینرابطه در تحریرالوسیله مینویسد: لو قطع الحدّاد یساره مع العلم حکماً وموضوعاً فعلیه القصاص، ولا یسقط قطع الیمنی بالسرقة.»
اگر جاریکننده حد، دست چپ او را با
علم به حکم و
موضوع قطع نماید بر او قصاص میباشد و قطع دست راست او بهواسطه دزدی،
ساقط نمیشود.
۱-
سرایت حدّ نه مورد
ضمان حاکم است و نه جاریکننده حد، اگرچه در گرما یا سرما
اقامه شود. البته
مستحب است که اقامه حدّ در تابستان در اول و آخر روز و در زمستان در وسط آن باشد، تا از شدّت گرما و سرما، مصون بماند.
۲- احوط (استحبابی) آن است کسی که بر عهدهاش
حدّ میباشد، بر او
اقامه حدّ ننماید، مخصوصاً اگر
گناه او مانند گناه آن شخص باشد. و اگر از آن گناه، بین خود و خدایش
توبه نموده باشد، اقامه حدّ جایز است، اگرچه اقوی
کراهت آن است مطلقاً. و در آن بین ثبوت زنا با
اقرار یا
بیّنه فرقی نیست.»
۳- اگر زانی محصن اقرار نماید، اول کسی که او را
رجم میکند
امام (علیهالسلام) است، سپس مردم او را رجم میکنند. و اگر بیّنه بر آن قائم شود، اول کسی که او را رجم میکند، بیّنه است، سپس امام (علیهالسلام)، و پس از او مردم او را رجم مینمایند.
۴-
مزد کسی که اقامه حدود شرعی میکند، بر
بیتالمال است.
•
فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت، ج۳، ص۲۴۳. •
ساعدی، محمد، (مدرس حوزه و پژوهشگر) ،
موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی