• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

حبل الورید (لغات‌قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف





حبل الورید: (نَحْنُ أَقْرَبُ إِلَيْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَريدِ)
واژۀ «حبل» به معنى «ريسمان» است و گاه از حيث شكل و هیئت، «رگ گردن» به آن تشبیه شده است (حبل الوريد و حبل العاتق: رگ گردن و وتر گردن).
و نيز به آن «رگ قلب» گفته شده، زيرا عرب «رگ قلب» را «وريد» مى‌گويد و آن از همۀ اعضای بدن به روح انسان نزديكتر است. نزديكى آن همين بس‌كه تا آن رگ مى‌جنبد انسان زنده است و چون ساكن شود مرده است.
حیات جسمانی ما وابسته به رگى است كه خون را به طور مرتب از يكسو وارد قلب، و از يكسو خارج مى‌كند و به تمام اعضا مى‌رساند كه اگر يك‌لحظه در عمل آن، وقفه رخ دهد فورا مرگ به سراغ انسان مى‌آيد.
خداوند از رگ قلب ما نيز به ما نزديكتر است.



به موردی از کاربرد حَبْلِ الْوَريدِ در قرآن، اشاره می‌شود:

۱.۱ - حَبْلِ الْوَريدِ (آیه ۱۶ سوره ق)

(وَ لَقَدْ خَلَقْنا الْإِنسانَ وَ نَعْلَمُ ما تُوَسْوِسُ بِهِ نَفْسُهُ وَ نَحْنُ أَقْرَبُ إِلَيْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَريدِ) «ما انسان را آفريديم و وسوسه‌هاى نفس او را مى‌دانيم، و ما به او از رگ قلبش نزديكتريم»

۱.۱.۱ - حَبْلِ الْوَريدِ در المیزان و مجمع‌البیان

علامه طباطبایی در تفسیر المیزان می‌فرماید: جمله‌ (وَ نَعْلَمُ ما تُوَسْوِسُ بِهِ نَفْسُهُ) -كه علم خدا در آن به صيغه مضارع آمده كه مفيد استمرار است- عطف شده بر جمله‌ (وَ لَقَدْ خَلَقْنا الْإِنْسانَ) كه به صيغه ماضى آمده ليكن مفيد استمرار است؛ و همچنين جمله‌ (وَ نَحْنُ أَقْرَبُ إِلَيْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَريدِ) كه آن نيز مفيد ثبوت و دوام و استمرار است به استمرار وجود انسان. و معنايش اين است كه: ما انسان را خلق كرديم و ما همواره تا هستى او باقى است از خاطرات قلبيش آگاهيم، و نيز همواره از رگ قلبش به او نزديكتريم.

۱.۱.۲ - حَبْلِ الْوَريدِ در تفسیر نمونه

در آيۀ مورد بحث، خداوند مى‌فرمايد: «... ما به او (انسان) از رگ قلبش نزديكتريم»
چه تعبير جالب و تكان‌دهنده‌اى، حيات جسمانى ما وابسته به رگى است كه خون را به طور مرتب از يكسو وارد قلب، و از يكسو خارج مى‌كند و به تمام اعضا مى‌رساند كه اگر يك‌لحظه در عمل آن، وقفه رخ دهد فورا مرگ به سراغ انسان مى‌آيد.
خداوند از رگ قلب ما نيز به ما نزديكتر است.
البته همۀ اينها تشبيه است و قرب خداوند از اين هم برتر و بالاتر است، هرچند مثالى از اينها رساتر در محسوسات پيدا نمى‌شود.
توجه به اين واقعيت، انسان را بيدار مى‌كند و به مسئوليت سنگين و پروندۀ دقيق او در دادگاه عدل الهی آشنا مى‌سازد و از انسان بى‌خبر و بى‌تفاوت، موجود هوشيار و سربه‌راه و متعهد و با تقوا به وجود مى‌آورد.


۱. ق/سوره۵۰، آیه ۱۶.    
۲. راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات فی غریب القرآن، ج۱، ص۲۱۷.    
۳. طریحی، فخرالدین، مجمع البحرین، ت الحسینی، ج۵، ص۳۴۶.    
۴. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه‌ ط-دار الکتب الاسلامیه، ج۲۲، ص۲۴۴.    
۵. ق/سوره۵۰، آیه ۱۶.    
۶. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۵۱۹.    
۷. ق/سوره۵۰، آیه ۱۶.    
۸. ق/سوره۵۰، آیه ۱۶.    
۹. ق/سوره۵۰، آیه ۱۶.    
۱۰. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۸، ص۵۱۸.    
۱۱. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۸، ص۳۴۶.    
۱۲. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۳، ص۲۵۵.    
۱۳. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۹، ص۲۱۶.    
۱۴. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۵۱۹.    
۱۵. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه‌ ط-دار الکتب الاسلامیه، ج۲۲، ص۲۴۴.    



شریعتمداری، جعفر، شرح و تفسیر لغات قرآن بر اساس تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله « حبل الورید »، ص۴۴۶.    


رده‌های این صفحه : لغات سوره ق | لغات قرآن




جعبه ابزار