حام (مفرداتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
حام، از
واژگان قرآن کریم به معنای شتر نرى كه از
صلب آن ده شتر به وجود میآید. یکی از اصناف چهارگانه چهارپایانی که در زمان
جاهلیّت احکام خاصی برای آنها قائل بودند و اين
بدعت در
اسلام ممنوع شد.
حام شتر نرى كه از صلب آن ده شتر میشد. میگفتند: پشت خود را قرق كرده ديگر سوار آن نمیشدند و مثل
بحیره آزاد میكردند
اقوال ديگرى نيز در
مجمع البیان و غيره نقل شده كه ذكر آنها لازم نيست.
(ما جَعَلَ اللَّهُ مِنْ بَحِیرَةٍ وَ لا سائِبَةٍ وَ لا وَصِیلَةٍ وَ لا حامٍ...) (
خداوند هيچگونه «بحيره» و «
سائبه» و «
وصیله» و «حام» قرار نداده است (اشاره به چهار نوع از حيوانات اهلى كه در زمان
جاهلیّت، استفاده از آنها را به عللى
حرام مىدانستند؛ و اين
بدعت، در
اسلام ممنوع شد.))
آیه درباره بدعتهای جاهلیت و پوچ بودن آنهاست.
در رسوم جاهلیت اگر ناقهای پنج بار میزائید و آخری نر بود گوش آن
ناقه را شکافته و رها میکردند به آن سوار نمیشدند و
ذبح نمیکردند و از آب و چرا مانع نمیشدند و شخص خسته اگر آن را در راه میدید سوارش نمیشد. نام آن بحیره بود.
سائبه:
آن بود که کسی
نذر میکرد اگر مرضم شفا یابد یا مسافر از سفر باز گردد ناقه من سائبه یعنی رها شده است سپس آن را مثل بحیره رها میکردند.
وصیله:
گوسفند اگر بچه ماده میزائید برای آنها بود و اگر بچه نر میزائید آن را برای خدایان ذبح میکردند و اگر در یکدفعه نر و ماده میزائيد میگفتند: ماده به برادرش وصل است و بچه نر را براى خدايان ذبح نمیكردند.
•
قرشی بنابی، علیاکبر، قاموس قرآن، برگرفته از مقاله «حام»، ج۲، ص۱۸۵-۱۸۶.