حال (لغاتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
حال: (حالَ بَيْنَهُما الْمَوْجُ) در اصل از مادّه «
حول» به معنى «
جدا شدن، حائل شدن، تغيير و دگرگونى» است.
حال
انسان و غير انسان همان امور متغير است كه در
جان، تن و مال و نيز دستاوردهاى آن (مانند: صحت، شادى، ثروت و...) حاصل مىشود. واژه «
حال» در
لغت براى صفتى كه داراى موصوف است به كار مىرود و در عرف
منطقیّون، «
حال» يعنى كيفيّتى كه به سرعت زائل مىشود، مثل حرارت و سرما و خشكى و رطوبت كه عارضى هستند، و كلمه «
حول»
قدرت و نيرويى است كه از اصول سهگانهاى كه در بالا نام برديم (جان، تن، مال) به دست مىآيد.
به موردی از کاربرد
حال در
قرآن، اشاره میشود:
(قالَ سآوي إِلى جَبَلٍ يَعْصِمُني مِنَ الْماء قالَ لا عاصِمَ الْيَوْمَ مِنْ أَمْرِ اللّهِ إِلاّ مَن رَّحِمَ وَ حالَ بَيْنَهُما الْمَوْجُ فَكانَ مِنَ الْمُغْرَقينَ) «گفت: بزودى به كوهى پناه مىبرم كه مرا از آب حفظ مىكند.
نوح گفت: امروز هيچ نگهدارندهاى در برابر فرمان
خدا نيست؛ مگر آن كس را كه او
رحم كند. در اين هنگام، موج در ميان آن دو
جدايى افكند؛ و او در زمره غرق شدگان قرارگرفت.»
علامه طباطبایی در
تفسیر المیزان میفرماید:
بعد از اين گفتگو فاصله زيادى نشد كه موج، بين نوح و پسرش
فاصله شد و پسرش از غرق شدگان بود، و اگر موج بين آنها فاصله نمىشد و گفتگويشان ادامه مىيافت به
کفر پسرش واقف مىشد و از او
بیزاری مىجست.
•
شریعتمداری، جعفر، شرح و تفسیر لغات قرآن بر اساس تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله « حال »، ص ۶۱۷.