جُود (مفرداتنهجالبلاغه)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
جُود (به ضم جیم) و
جُوده یکی از
مفردات نهج البلاغه به معنای
بذل و بخشش مال و خوب و عالی شدن است.
حضرت علی (علیهالسلام) در خصوص
احسان، برتری داشتن جود یا
عدل و ... از این واژه استفاده نموده است.
این مادّه ۲۱ بار در «
نهجالبلاغه» آمده است.
جُود به معنای بذل و بخشش مال، آمده است.
چنانکه گفته میشود: «
جادَ بِالمَال: بَذله.»
همچنین گفته شده: «
جادَ جودَةََ: صارَ جَیِّداََ.»
برخی از مواردی که در «نهجالبلاغه» به کار رفته است، به شرح ذیل میباشد:
امام (صلواتاللهعلیه) در رابطه با احسان فرموده است:
«مَنْ أَیْقَنَ بِالْخَلَفِ جادَ بِالْعَطِیَّة.» «هر کس به
ثواب یقین کند، بذل عطا نماید.»
از امام (علیهالسلام) سؤال شد که
عدالت برتر است یا جود و بذل؟ آن حضرت در پاسخ فرمودند:
«الْعَدْلُ يَضَعُ الاُْمورَ مَواضِعَها، و الْجودُ يُخْرِجُها عَنْ جِهَتِها، وَ الْعَدْلُ سائِسٌ عامٌّ، وَ الْجودُ عارضٌ خاصٌّ، فالْعَدْلُ أَشْرَفُهُما وَ أَفْضَلُهُما.» «
عدل اشرف و افضل است زیرا که
عدالت کارها را در جای خود قرار میدهد ولی بذل آنها را از جهت خود خارج میکند،
عدالت اداره کننده عمومی است و اما جود پیشامد خاصّی است که درد کسی را دوا میکند.»
واژه «جود» به معنی
باران شدید نیز آمده است.
چنانکه آن حضرت درباره
اموات میفرماید:
«فَهُمْ جيرَةٌ لا يُجيبونَ داعِياً ... إِنْ جيدوا لَمْ يَفْرَحوا، وَ إِنْ قُحِطوا لَمْ يَقْنَطوا، جَميعٌ وَ هُمْ آحادٌ.» «آنها همسایگانند ولی دعوت کنندهای را جواب نمیدهند، اگر باران داده شوند شاد نمیگردند و اگر به قطحی افتند ناامید نمیشوند؛ مجتمعند ولی تنها تنها.»
واژه «جیدوا» ماضی مجهول از جود به معنای باران است.
واژه «یجود بنفسه» به معنای فردی که خودش را یا روحش را بذل میکند، یعنی میمیرد.
امام (صلواتاللهعلیه) درباره مردم
دنیا فرموده است:
«يُصْبِحونَ عَلَى أَحْوال شَتَّى: فَمَيِّتٌ يُبْكَى، وَ آخَرُ يُعَزَّى، وَ صَريعٌ مُبْتَلىً، وَ عائِدٌ يَعودُ، وَ آخَرُ بِنَفْسِهِ يَجودُ.» «صبح و شام میکنند در احوال مختلف مردهای که بر آن
گریه میشود، دیگری را تسلیت میگویند. یکی نقش بر زمین و گرفتار، و عیادت کنندهای که
مریض را عیادت میکند و دیگری که
روح خودش را بذل میکند.»
واژه «جیّد» به معنای خوب آمده است.
امام (علیهالسلام) درباره آزاد بودن انسانها میفرماید:
«وَ خُلّوا لمِضْمارِ الْجِيادِ، وَ رَوِيَّةِ الارْتِيادِ.» «ترک شدهاند برای میدان
اسبان اصیل و اعمال
فکر برای رسیدن به مراد.»
همچنین آن حضرت (علیهالسلام) در
نامه ۲۹ میفرماید:
«فَإِنْ خَطَتْ بِكُمُ الاُْمورُ الْمُرْدِيَةُ، وَ سَفَهُ الاْراءِ الْجائِرَةِ، إِلَى مُنابَذَتي وَ خِلافي، فَها أَناذا قَدْ قَرَّبْتُ جِيادي، وَ رَحَلْتُ رِكابي وَ لَئِنْ أَلْجَأْتُموني إِلَى الْمَسيرِ.» «اکنون اگر دوباره دست به توطئه و درگیری زنید و افکار پوچ و نادرست خود را علیه من به کار گیرید، پس من همانم که آماده
پیکارم و نیروهایم پا به رکابند، و اگر مرا ناگزیر سازید که به سویتان حرکت کنم.»
این ۲۱ بار در «نهج البلاغه» آمده است.
قرشی بنابی، علیاکبر، مفردات نهج البلاغه، برگرفته از مقاله «جود»، ص۲۳۹-۲۴۰.