جَهَنَّم (لغاتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
جَهَنَّم:
(ثُمَّ مَأْوَاهُمْ جَهَنَّمُ) جَهَنَّم:
«جهنّم» از نامهاى «آتش» است. به معنای آتش افروخته عذاب الهى در روز
قیامت است.
گفتهاند كه اين كلمه، در اصل فارسى بوده و معرب شده است.
بعضى آن را عربى دانسته و گفتهاند از كلمه «جهنّام» (ژرف) گرفته شده است.
«
ابن منظور»، به نقل از «
ابن خالویه» مىگويد:
«بِئْرٌ جِهِنَّامٌ» به معنى «چاه عميق» است و ناميدن جهنّم، به علت ژرفناک بودن آن است و همين مطلب را دليل بر عربى بودن اين واژه دانستهاند، زيرا «جهنّام» در زبان عرب به معنى
«بَعِيدَةُ القَعْر» است.
به هر حال
«جهنّم» از نظر قرآن محلّ عذاب آخرت، جايگاه
کفّار، بدكاران و ستمگران است. اين كلمه ۷۷ بار در
قرآن مجید تكرار شده است.
به موردی از کاربرد جَهَنَّم در
قرآن، اشاره میشود:
(مَتَاعٌ قَلِيلٌ ثُمَّ مَأْوَاهُمْ جَهَنَّمُ وَ بِئْسَ الْمِهَادُ) (اين متاع ناچيزى است؛ و سپس جايگاهشان دوزخ است، و چه بدجايگاهى است!)
علامه طباطبایی در
تفسیر المیزان میفرماید: مقصودش توجه دادن عموم مردم است به اينكه از تقلب كفار در بلاد و از اينكه به اصطلاح همه جا خرشان مىرود فريب نخورند كه كفار هر چه دارند متاعى قليل و بى دوام است.
(وَ إِنَّ جَهَنَّمَ لَمَوْعِدُهُمْ أَجْمَعِينَ- لَهَا سَبْعَةُ أَبْوَابٍ لِّكُلِّ بَابٍ مِّنْهُمْ جُزْءٌ مَّقْسُومٌ) (و
دوزخ، ميعادگاه همه آنهاست. هفت در دارد؛ و براى هر درى، بخشى از آنها تعيين و تقسيم شدهاند.)
علامه طباطبایی در تفسیر المیزان میفرماید:
(وَ إِنَّ جَهَنَّمَ لَمَوْعِدُهُمْ أَجْمَعِينَ) ظاهرا كلمه موعد در اينجا اسم مكان و به معناى محل وعده باشد و مراد از اينكه جهنم موعد آنها است اين است كه جهنم آن محلى است كه وعده خدا به ايشان و اين كلام خدا تاكيد ثبوت قدرت او و بازگشت همه امور به او است. كانه مىفرمايد: آنچه در باره سلطنت تو بر گمراهان گفتم سلطنتى از ناحيه خود تو نيست، و چنان نيست كه تو ما را عاجز كنى، بلكه ما تو را بر آنان سلطنت داديم و به خاطر پيرويشان از تو، ايشان را به اغواى تو مجازات نموده، و به زودى در آخرت هم به
عذاب جهنم كيفرشان مىكنيم.
(دیدگاه شیخ طبرسی در مجمع البیان:
)
در آيات مورد بحث مىخوانيم، جهنم هفت در دارد (بعيد نيست عدد هفت در اين جا عدد تكثير باشد، يعنى درهاى بسيار و فراوان دارد، همان گونه كه در آيه ۲۷
سوره لقمان نيز عدد هفت به همين معنى آمده است).
ولى واضح است اين تعدد درها (مانند تعدد درهاى بهشت) نه به خاطر كثرت واردان است به طورى كه از يک در كوچک نتوانند وارد شوند و نه جنبه تشريفاتى دارد، بلكه در حقيقت اشاره به عوامل گوناگونى است كه
انسان را به جهنم مىكشاند، هر نوع از گناهان درى محسوب مىشود.
در خطبه جهاد در
نهج البلاغه مىخوانيم:
«فَإِنَّ الجِهَادَ بَابٌ مِنْ أَبْوَابِ الجَنَّةِ، فَتَحَهُ اللهُ لِخَاصَّةِ أَوْلِيَائِهِ» «جهاد درى از درهاى بهشت است كه خدا آن را به روى بندگان خاصش گشوده است.»
در حديث معروف مىخوانيم:
«انّ السّيوف مقاليد الجنّة» «شمشيرها كليدهاى بهشتند».
اين گونه تعبيرات به خوبى منظور از درهاى متعدد بهشت و دوزخ را روشن مىسازد.
قابل توجه اين كه در حديث
امام باقر (علیهالسلام) مىخوانيم: «بهشت، هشت در دارد»
در حالى كه آيه مورد بحث مىگويد: جهنم هفت در دارد، اين تفاوت اشاره به اين است كه هرچند درهاى ورود به بدبختى و عذاب فراوان باشد، ولى با اين حال درهاى وصول به سعادت و خوشبختى از آن افزونتر است.
•
شریعتمداری، جعفر، شرح و تفسیر لغات قرآن بر اساس تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «جَهَنَّم»، ص۴۲۰.