• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

جَناح (مفردات‌قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف





جَناح (به فتح جیم) از واژگان قرآن کریم به معنای بال، جانب و دو طرف شیء یا لشگر است.
جُنَاح (به ضم جیم) به معنای میل کردن و گناه است.
«جناح» ۲۵ بار در قرآن مجید آمده است.
مشتقات جَناح که در آیات قرآن آمده عبارتند از:
بِجَناحَیْهِ‌ (به کسر باء و فتح جیم) به معنای دو بالش؛
جَنَحُوا (به فتح جیم و نون) به معنای میل کردند؛
فَاجْنَحْ (به سکون جیم و فتح نون) به معنای میل کن؛
جَناحَ‌ (به فتح جیم) به معنای حمایت کردن؛
جُناحَ‌ (به ضم جیم) به معنای میل از حق؛
اَجْنِحَةٍ (به فتح الف و سکون جیم) به معنای بال‌های است.


جَناح به معنای بال است.
راغب گوید: جناح، بال پرنده است‌.
دو طرف شی‌ء را دو جناح آن گویند مثل دو جناح کشتی، دو جناح لشگر، دو جناح صحرا و دو جناح (جانب) انسان.
گویند: «جَنَحَتِ السَّفِینَةُ» یعنی کشتی به یک طرف میل کرد، و گناهی که انسان را از حقّ مایل و کنار می‌کند جُنَاح (به ضمّ اوّل) نامیده شده است.



به مواردی از جَناح که در قرآن به‌ کار رفته است، اشاره می‌شود:

۲.۱ - بِجَناحَیْهِ‌ (آیه ۳۸ سوره انعام)

(وَ لا طائِرٍ یَطِیرُ بِجَناحَیْهِ‌.)
«و نه پرنده‌ای که به دو بالش پرواز می‌کند.»
دو طرف شی‌ء را دو جناح آن گویند مثل دو جناح کشتی، دو جناح لشگر، دو جناح صحرا و دو جناح (جانب) انسان.


۲.۲ - جَنَحُوا - فَاجْنَحْ (آیه ۶۱ سوره انفال)

(وَ اِنْ جَنَحُوا لِلسَّلْمِ فَاجْنَحْ لَها وَ تَوَکَّلْ عَلَی الله)
«اگر کفّار به مسالمت میل کردند تو به آن میل و توکّل بر خدا کن.»
فعل جنح در این آیه به معنای میل کردن است.
از کلیّت آیه شریفه استنباط می‌شود که در اسلام جنگ تعرّضی با کفّار نیست بلکه جنگ دفاعی است و هرگاه کفّار به فکر هم‌زیستی مسالمت‌آمیز باشند اسلام با آنها کاری ندارد، این مطلب در بررسی خواهد شد.


۲.۳ - جَناحَ‌ (آیه ۲۴ سوره اسراء)

(وَ اخْفِضْ لَهُما جَناحَ‌ الذُّلِّ مِنَ الرَّحْمَةِ وَ قُلْ رَبِّ ارْحَمْهُما.)
«بال مذلّت را از مهربانی بر آن دو بخوابان و بگو پروردگارا بر آن دو رحم کن.»
بچّه پرندگان وقتی که پدر و مادرشان به لانه بازگشت و طعام آورد، بال‌های خود را می‌خوابانند و حرکت می‌دهند و دهان خود را باز می‌کنند تا حسّ رحمت و مهربانی مادر تحریک شده و به آنها دانه بدهد. گاهی مادر از کثرت رحمت بال‌های خود را می‌گشاید و می‌خواباند و بچّه‌های خود را زیر بال‌ها می‌گیرد تا گرم و محفوظ شوند. آیه شریفه هر دو احتمال را دارد بنابر احتمال اوّل معنی آن است: «به پدر و مادر فروتنی و تواضع کن و خودت را کوچک نشان بده تا رحمت آنها را تحریک کنی»، در این صورت‌ «مِنَ الرَّحْمَةِ» از پدر و مادر است و بنابر احتمال دوّم مراد آن است که از آن‌ها حمایت کن و آنها را زیر بال خودت بگیر و در این صورت‌ «مِنَ الرَّحْمَةِ» از جانب فرزند است.
ولی به قرینه‌ «جَناحَ‌ الذُّلِّ» احتمال اوّل بهتر و بلکه نزدیک به یقین است امّا به قرینه آیه ماقبل‌ (اِمَّا یَبْلُغَنَّ عِنْدَکَ الْکِبَرَ اَحَدُهُما اَوْ کِلاهُما) احتمال دوّم بهتر می‌باشد زیرا در صورت پیرمرد و پیرزن بودن پدر و مادر: احتیاج به حمایت فرزند بیشتر است. در این‌جا به معنای حمایت کردن است.


۲.۴ - جَناحَکَ‌ (آیه ۸۸ سوره حجر)

(وَ اخْفِضْ‌ جَناحَکَ‌ لِلْمُؤْمِنِینَ‌)
(و پر و بال عطوفت خود را براى مؤمنين فرود آر.)


۲.۵ - جَناحَکَ‌ (آیه ۲۱۵ سوره شعراء)

(وَ اخْفِضْ‌ جَناحَکَ‌ لِمَنِ اتَّبَعَکَ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ‌)
(و پر و بال عطوفت خود را براى مؤمنانی كه از تو پيروى مى‌كنند فرود آر.)
ولی در این آیات‌ احتمال دوّم حتمی است و رحمت از جانب رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) است.


۲.۶ - جَناحَکَ‌ (آیه ۲۲ سوره طه)

(وَ اضْمُمْ یَدَکَ اِلی‌ جَناحِکَ‌ تَخْرُجْ بَیْضاءَ مِنْ غَیْرِ سُوءٍ)
(و دستت را به گريبانت ببر، تا سفيد و بى‌عيب بيرون آيد.)
جناح به ملاحظه معنی اوّل به معنی دست، بازو و زیر بغل به کار رفته است.
ضمّ به معنی جمع کردن است المیزان احتمال می‌دهد که مراد از جناح در آیه، زیر بغل باشد.
یعنی: «دستت را به زیر بغلت جمع کن تا سفید و بی‌علت خارج شود» در این صورت این آیه عبارت اخری آیه‌ (وَ اَدْخِلْ یَدَکَ فِی جَیْبِکَ تَخْرُجْ بَیْضاءَ مِنْ غَیْرِ سُوءٍ.)
(و دستت را در گريبانت داخل كن؛ هنگامى كه خارج مى‌شود، سفيد و نورانى است بى‌آن‌كه عيبى در آن باشد.) خواهد بود.


۲.۷ - جَناحَکَ‌ (آیه ۳۲ سوره قصص)

(اسْلُکْ یَدَکَ فِی جَیْبِکَ تَخْرُجْ بَیْضاءَ مِنْ غَیْرِ سُوءٍ وَ اضْمُمْ اِلَیْکَ‌ جَناحَکَ‌ مِنَ الرَّهْبِ.)
(دستت را در گريبان خود فرو بر، هنگامى كه خارج مى‌شود سفيد و نورانى است بدون عيب و نقص؛ و دست‌هايت را براى دورى از ترس و وحشت، بر سينه‌ات بگذار.)
شاید منظور علامه طباطبایی در المیزان درباره‌ (وَ اضْمُمْ اِلَیْکَ جَناحَکَ مِنَ الرَّهْبِ‌) بعد از نقل این احتمالات، آن است که، موسی (علیه‌السّلام) برای خود تواضع و خشوع را عادت و صفت قرار بدهد و رهبت را از خود دور نکند و این نظیر آن است که به حضرت رسول (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) امر شد که برای مؤمنان متواضع باشد (وَ اخْفِضْ‌ جَناحَکَ‌ لِلْمُؤْمِنِینَ‌)
نگارنده: احتمال می‌دهم مراد آن باشد که هر وقت رعبی و ترسی بر تو عارض شد دستت را بر سینه‌ات بگذار چون این سخن بعد از عصا و ید بیضاء است و بعد از این سخن دستور داده شده که به پیش فرعون برود. رفتن به بارگاه فرعون قهرا توام با ترس و لرز خواهد بود، لذا امر شد چون او را خوفی فرا گیرد دست بر سینه خود گذارد.
جَناحَکَ‌ به معنای قفسه سینه است.


۲.۸ - جُناحَ‌ (آیه ۱۵۸ سوره بقره)

(فَلا جُناحَ‌ عَلَیْهِ اَنْ یَطَّوَّفَ بِهِما.)
(باكى بر او نيست كه برآن دو طواف كند.)
جُناحَ‌ به معنای میل از حق است.
اصل آن چنان‌که از راغب نقل شد میل از حق است و در آیات تقریبا با محذور، مسئولیت و گناه مرادف است. مثل آیه ذیل که این طور است.


۲.۹ - جُناحٌ (آیه ۱۵۸ سوره بقره)

(فَلَیْسَ عَلَیْکُمْ‌ جُناحٌ‌ اَلَّا تَکْتُبُوها)
مراد آن است که «بر شما محذوری و حرجی نیست که آن‌را ننویسید.»


۲.۱۰ - اَجْنِحَةٍ (آیه ۱ سوره فاطر)

(الْحَمْدُ لِلَّهِ فاطِرِ السَّماواتِ وَ الْاَرْضِ جاعِلِ الْمَلائِکَةِ رُسُلًا اُولِی‌ اَجْنِحَةٍ مَثْنی‌ وَ ثُلاثَ وَ رُباعَ یَزِیدُ فِی الْخَلْقِ ما یَشاءُ اِنَّ اللَّهَ عَلی‌ کُلِّ شَیْ‌ءٍ قَدِیرٌ)
(ستايش مخصوص خداوندى است كه آفريننده آسمان‌ها و زمين است، كه فرشتگان را رسولانى قرار داد داراى بال‌هاى دوگانه و سه‌گانه و چهارگانه، او هرچه بخواهد در آفرينش مى‌افزايد، زيرا خداوند بر هر چيزى تواناست.)



آیه شریفه از چند جهت قابل گفتگو است:

۳.۱ - ملائکه

اوّل: آن‌که ملائکه فرستادگان خدایند. بعضی‌ها آن را منحصر به وحی کرده و گفته‌اند: ملائکه فرستاده خدایند و خدا آنها را با وحی به سوی انبیاء می‌فرستد ولی؛
اوّلا: تمام ملائکه وحی‌آور نیستند حال آنکه «الملائکه» جمع محلّی به الف و لام است و افاده عموم می‌کند.
ثانیا: ملائکه ماموریت‌های زیادی دارند و برای هر کار تکوینی و تشریعی از جانب خدا فرستاده می‌شوند برای قبض روح، برای باران، برای نوشتن اعمال بندگان و تمشیت کارهای خارج از شمار.
بعد از ملهم شدن به این مطلب دیدم المیزان نیز بر خلاف عدّه‌ای آن را اعمّ گرفته و فرموده: موجبی بر این تخصیص نداریم. قرآن کلمه رسل را بر غیرآورندگان وحی اطلاق کرده مثل‌: (حَتَّی اِذا جاءَ اَحَدَکُمُ الْمَوْتُ تَوَفَّتْهُ رُسُلُنا)
(اِنَّ رُسُلَنا یَکْتُبُونَ ما تَمْکُرُونَ‌)
(وَ لَمَّا جاءَتْ رُسُلُنا اِبْراهِیمَ بِالْبُشْری‌ قالُوا اِنَّا مُهْلِکُوا اَهْلِ هذِهِ الْقَرْیَةِ)


۳.۲ - اجنحه

دوّم: مراد از اجنحه (بال‌ها) در آیه چیست؟ ملائکه دو دو، سه سه، چهار چهار بال دارند یعنی چه؟
عده کثیری از مفسرین امثال طبرسی، فیض زمخشری ، بیضاوی ، ابن کثیر و غیره جناح را به معنی بال گرفته و گفته‌اند: بعضی از ملائکه دو بال، بعضی سه بال و بعضی چهار بال دارند حتی زمخشری در محلّ قرار گرفتن بال سوّم بحث کرده، یک احتمالش آن است که محلّ بال سوّم ما بین کتف ملک است. ولی توجّه نکرده که ملک جسم نیست کتف و میان دو کتف از کجا خواهد داشت. نظر المیزان آن است که وجود ملک مجهز است به نیرویی که از آن استفاده می‌کند مانند استفاده پرنده از بالش بدان وسیله از آسمان به زمین به دستور خدا نازل می‌شود. و مجرّد اطلاق لفظ لازم نگرفته که مانند پرنده بال مادّی داشته باشد.
نگارنده: احتمال نزدیک به یقین دارم که موضوع یک یا چند بال اشاره به مراتب قدرت و کار ملک است نه اینکه بال عادی و نه اینکه در نزول و عروج از نیرویی استفاده می‌کند مثل بال پرنده. گرچه آن در جای خود حق است. مثلا فرشته‌ای که فقط یک شغل به او محوّل شده دارای یک جناح و ملکی که دو کار بر او محوّل شده صاحب دو جناح است و هکذا و این‌که در مجمع البیان و صافی و کشّاف و غیره نقل شده رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) در شب معراج جبرئیل را دید که ششصد بال داشت ظاهرا اشاره به آن است که ششصد کار مختلف از طرف خدا به او رجوع شده است مثلا شخصی هم وزیر است و هم استاد دانشگاه و هم مدیر کارخانه و غیره، کارهای جبرئیل نیز چنین است و یا منظور تفاوت نیروهای ملائکه است علی هذا جناح در آیه به معنی طرف است. فرشته یک طرفی و دو طرفی و یا به معنی دست است فرشته یک دستی و دو دستی یعنی آن‌که یک کار و یک ماموریت و آن‌که دو کار و دو ماموریت دارد.
روایات زیادی راجع به تعدد بال ملائکه وارد شده که مراد از آن‌ها تعدّد شغل یا تفاوت نیروهای آنهاست.

۳.۳ - مشیت

سوّم: (یَزِیدُ فِی الْخَلْقِ ما یَشاءُ) علی الظاهر اشاره بر ملک و جناح آن است یعنی آنچه بخواهد از آفرینش زیاد می‌کند و بیشتر از چهار منصب می‌دهد که او بر هر چیز قادر است.


«جناح» ۲۵ بار در قرآن مجید آمده است.


۱. قرشی بنابی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، ج۲، ص۵۴.    
۲. راغب اصفهانی، حسین، المفردات فی غریب القرآن، ص۲۰۶.    
۳. طریحی نجفی، فخرالدین، مجمع البحرین، ج۲، ص۳۴۶.    
۴. راغب اصفهانی، حسین، المفردات فی غریب القرآن، ص۲۰۶.    
۵. راغب اصفهانی، حسین، المفردات فی غریب القرآن، ص۲۰۷.    
۶. طریحی نجفی، فخرالدین، مجمع البحرین، ج۲، ص۳۴۶.    
۷. فیروزآبادی، مجدالدین، قاموس المحیط، ج۱، ص۲۱۸-۲۱۹.    
۸. انعام/سوره۶، آیه۳۸.    
۹. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۷، ص۱۰۲.    
۱۰. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۷، ص۷۲.    
۱۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۸، ص۷۸.    
۱۲. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۴، ص۴۸.    
۱۳. انفال/سوره۸، آیه۶۱.    
۱۴. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۹، ص۱۵۴.    
۱۵. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۹، ص۱۱۷.    
۱۶. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۰، ص۲۵۱.    
۱۷. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۴، ص۸۵۳.    
۱۸. اسراء/سوره۱۷، آیه۲۴.    
۱۹. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۳، ص۱۱۰.    
۲۰. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۳، ص۸۰.    
۲۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۴، ص۱۲۰.    
۲۲. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۶، ص۶۳۱.    
۲۳. حجر/سوره۱۵، آیه۸۸.    
۲۴. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۲۶۶.    
۲۵. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۲، ص۲۸۴.    
۲۶. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۲، ص۱۹۲.    
۲۷. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۳، ص۲۱۵.    
۲۸. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۶، ص۵۳۱.    
۲۹. شعراء/سوره۲۶، آیه۲۱۵.    
۳۰. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۳۷۶.    
۳۱. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۵، ص۴۶۶.    
۳۲. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۵، ص۳۲۹.    
۳۳. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۸، ص۶۸.    
۳۴. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۷، ص۳۲۳.    
۳۵. طه/سوره۲۰، آیه۲۲.    
۳۶. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۳۱۳.    
۳۷. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۴، ص۲۰۰.    
۳۸. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۴، ص۱۴۴.    
۳۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۶، ص۲۰.    
۴۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۷، ص۱۵.    
۴۱. فیروزآبادی، مجدالدین، قاموس المحیط، ج۱، ص۲۱۹.    
۴۲. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۴، ص۱۴۴.    
۴۳. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۴، ص۲۰۰.    
۴۴. نمل/سوره۲۷، آیه۱۲.    
۴۵. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۳۷۷.    
۴۶. قصص/سوره۲۸، آیه۳۲.    
۴۷. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۳۸۹.    
۴۸. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۶، ص۴۶.    
۴۹. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۶، ص۳۴.    
۵۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۸، ص۱۹۴.    
۵۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۷، ص۳۹۴.    
۵۲. زمخشری، جارالله، الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل، ج۳، ص۴۰۸.    
۵۳. حجر/سوره۱۵، آیه۸۸.    
۵۴. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۶، ص۴۶.    
۵۵. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۶، ص۳۴.    
۵۶. بقره/سوره۲، آیه۱۵۸.    
۵۷. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۲۴.    
۵۸. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱، ص۵۷۹.    
۵۹. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱، ص۳۸۵.    
۶۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲، ص۱۳۱.    
۶۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۱، ص۴۴۰.    
۶۲. فیروزآبادی، مجدالدین، قاموس المحیط، ج۱، ص۲۱۹.    
۶۳. بقره/سوره۲، آیه۲۸۲.    
۶۴. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۲، ص۴۳۳.    
۶۵. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۲، ص۶۶۶.    
۶۶. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۲، ص۶۸۴.    
۶۷. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۳، ص۲۰۶.    
۶۸. فاطر/سوره۳۵، آیه۱.    
۶۹. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۴۳۴.    
۷۰. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۷، ص۶.    
۷۱. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۷، ص۷.    
۷۲. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۰، ص۳۰۲.    
۷۳. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۸، ص۶۲۵.    
۷۴. انعام/سوره۶، آیه۶۱.    
۷۵. یونس/سوره۱۰، آیه۲۱.    
۷۶. عنکبوت/سوره۲۹، آیه۳۱.    
۷۷. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، ج۹، ص۳۳۷.    
۷۸. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۰، ص۳۰۲.    
۷۹. فیض کاشانی، ملامحسن، التفسیر الصافی، ج۶، ص۱۱۳.    
۸۰. زمخشری، محمود بن عمرو، الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل، ج۳، ص۴۰۸.    
۸۱. بیضاوی، عبدالله بن عمر، تفسیر البیضاوی، ج۴، ص۴۰۹.    
۸۲. ابن کثیر، ابوالفداء، تقسیر ابن کثیر، ج۳، ص۵۵۴.    
۸۳. زمخشری، جارالله، الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل، ج۳، ص۵۹۵.    
۸۴. طباطبایی، سید محمدحسین، المیزان، ج۱۷، ص۷.    
۸۵. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۷، ص۶.    
۸۶. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، ج۸، ص۲۳۱.    
۸۷. فیض کاشانی، ملامحسن، التفسیر الصافی، ج۶، ص۱۱۴.    
۸۸. زمخشری، محمود بن عمرو، الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل، ج۳، ص۵۹۵-۵۹۶.    
۸۹. زمخشری، جارالله، الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل، ج۳، ص۵۹۵.    
۹۰. انعام/سوره۶، آیه۳۸.    
۹۱. انفال/سوره۸، آیه۶۱.    
۹۲. اسراء/سوره۱۷، آیه۲۴.    
۹۳. حجر/سوره۱۵، آیه۸۸.    
۹۴. شعراء/سوره۲۶، آیه۲۱۵.    
۹۵. طه/سوره۲۰، آیه۲۲.    
۹۶. قصص/سوره۲۸، آیه۳۲.    
۹۷. بقره/سوره۲، آیه۱۵۸.    
۹۸. بقره/سوره۲، آیه۲۸۲.    
۹۹. فاطر/سوره۳۵، آیه۱.    



قرشی بنابی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، برگرفته از مقاله «جناح»، ج۲، ص۵۴-۵۸.    






جعبه ابزار